از جهات موجب برای دعای بر فرج امام زمان علیه السلام ختم علوم به آن حضرت است. در حديث کميل که در دارالسلام روايت شده امير المؤمنين علي ‏عليه السلام فرمود: «يا کُمَيْلُ! ما مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَ أَنَا أَفْتَحُهُ، وَ ما مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ وَ القائِمُ يَخْتِمُهُ»؛ [۱] اي کميل! هيچ علمي نيست مگر اين‏که من افتتاح کننده آنم و هيچ چيزي نيست مگر اين‏که قائم آن را به پايان مي‏رساند و خاتمه مي‏دهد.

منظور از «چيزي»، در اين روايت يا علم است به قرينه اوّل حديث و يا تمام کمالات واخلاق نيک و علوم و معارف حقّه است که ساير امامان‏ عليهم السلام بعضي از آن‏ها را به مقتضاي صلاح زمان خودشان آشکار کرده‏اند. ولي حضرت قائم – عجّل اللَّه فرجه الشريف – همه آن‏ها را آشکار مي‏کند. پس همه فضائل و… با ظهورش آشکار مي ‏گردد.
و مؤيّد اين مطلب روايتي است که شيخ صدوق از ابوعبد اللَّه صادق‏ عليه السلام از پدرانش – صلوات اللَّه عليهم – نقل کرده که: پيغمبر اکرم‏ صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند – عزّ و جلّ – از روزها جمعه را، و از ماه‏ها ماه رمضان، و از شب‏ها شب قدر را برگزيد و مرا از تمام پيغمبران برگزيد و علي را برگزيده از من ساخت. و او را بر تمام اوصيا برتري بخشيد و از علي حسن و حسين را اختيار فرمود و از حسين اوصياي از فرزندانش را که از قرآن، تحريف غلوّ کنندگان و زياد کردن باطل ‏جويان و تأويلات گمراه کنندگان را دور مي‏ سازند، نهمين آنان قائمشان مي ‏باشد و اوست ظاهر آن‏ها و اوست باطن آن‏ها.
و در کافي ضمن حديث راهبي که به دست مولاي ما حضرت کاظم‏ عليه السلام مسلمان شد آمده: سپس راهب گفت: مرا خبر ده از هشت حرفي [۲] که نازل شده و چهار عدد از آن‏ها در زمين آشکار گرديده و چهار تاي ديگر در فضا مانده، اين چهاري که در فضا مانده است براي چه کسي نازل مي‏شود و چه کسي آن‏ها را تفسير مي ‏نمايد؟ فرمود: او قائم ماست، پس خداوند آن‏ها را بر او نازل مي‏فرمايد، و او آن‏ها را تفسير مي‏کند، و بر او نازل مي‏شود چيزهايي که بر صدّيقين و فرستادگان و هدايت شدگان نازل نشده باشد. [۳]

(رک: مکیال لمکارم؛ محمدتقی موسوی اصفهانی؛ مترجم: مهدی حائری قزوینی)

—————————————————————————-
[۱] بحار الانوار: ۲۶۹:۷۷؛ عبارت چنين است: «ما من علم إلاّ وأنا أفتحه، و ما من سرّ إلاّ و القائم يختمه»
[۲] حرف – در اينجا – به معني جمله است، چنانکه در باره فصول اذان و اقامه نيز از ائمه‏ عليهم السلام تفسير به حروف شده که (سي و چهار حرف گفته‏اند) و حروف چهارگانه‏ اي که در اين حديث – به روايت کافي – بيان شده، چنين است: اوّل: لا إله إلاّ اللَّه وحده لا شريک له باقياً. دوم: محمّد رسول اللَّه مخلصاً. سوم: نحن أهل البيت. چهارم: شيعتنا منّا و نحن من رسول اللَّه و رسول اللَّه من اللَّه بسبب.
[۳] کافي ۴۸۳:۱.