حج ، فراخوان حضور
آئین شکوهمند “حج” فراخوان حضور در سرزمین وحی است از سوی خدای بزرگ فراروی هر مسلمان در هر نقطه جهان حداقل یک بار در طول حیاتش و اجابتش از سوی عبد، “لبّیک” است به مولی، سپید پوش در میقات، فارغ از هر آرایه و پیرایه دنیوی و آنگاه طواف بر گرد خانه دوست و نماز و سعی و تقصیر و مشعر و وقوف و عرفات و رجم و قربانی … و تا از خود فارغ نشدی و عزم و آهنگ خدائی نکردی و رنگ و بوی دوست نگرفتی ،حاجی نشده ای!

امّا این جسم حج است و روح حج، پیوند با امیر الحاج است که هرسال در موسم حج حضور دارد و او ولی خداست و امام مهربان خلایق و حجت خدا که عالم بر گرد کعبه وجودش در طواف است و فرشتگان بر آستانش در سعی و علم و عرفان و تقوی و ایمان از چشمه سار وجودش در جوشش و ذخیره هستی برای نجات جهان یعنی حضرت صاحب الزمان که خداوند روزگار ظهورش را نزدیک و ما را از یاورانش قرار دهاد …
سرزمین وحی بر قدوم او بوسه زنان و مشعر و منی و عرفات در مدحش ثناخوانان.
شناسای قدومش سرزمین بطحاء و آشنای مقامش کعبه و بیت الله الحرام و گستره وادی حرم و غیر آن. چنانکه فرزدق شاعر در حضور هشام ستمگر در باره جدّش امام سجاد سلام الله علیه فی البداهه سرود:
هذا الذی تعرف البطحاء وطأته * و البیت یعرفه و الحل و الحرم …
(این همان کسی که سرزمین بطحاء (عربستان) قدوم او را می شانسد و بیت الله و حل و حرم شناسای اویند)
حج گزاران را هرسال سفارش می کنیم قدر بدانند تنفّس در سرزمینی را که ولی خدا حضور دارد و شمیم دعا و نماز و تلاوتش هوای بطحا را معطّر نموده و تلاش کنند تا شاید چشمانشان روشن شود به جمال آن یوسف کنعانی… و چون باز گردند می بوسیمشان که بوسه زده اند بر قدمگاه ولی خدا در بیت و مسعی و عرفات و منا و بیعت کرده اند با آن مولای نورانی و بی همتا و … و خود به افق چشم دوخته ایم که امیر الحاج شاید امسال که پرده بیت را در چنگ گرفته اجازه قیام دریافت کرده باشد و قرار است بزودی چشمانمان به جمال مبارکش نورانی گردد…
الاها امید امیدواران را نا امید مکن!

(رک : حسین پژوهش)