شیخ محمّد رشیدرضا و تنی چند از همفکران او، اخیراً زمزمه تازه ای ساز کرده و همصدا با برخی مستشرقان یهودی و نصرانی مهدویت ستیز، مهدی موعود اسلام را که این همه روایات در خصوص او وارد شده است، انکار کرده اند. وی در تفسیر “المنار” چنین می نگارد:
امّا در باره ی احادیث مهدی؛ پس تعارض در میانشان شدیدتر و آشکارتر(!) و جمع بین آن روایات دشوارتر(!) است و منکران آنها فراوان ترند(!) و شبهه در موردشان پدیدارتر(!) می باشد . از این رو “مسلم” و “بخاری” در دو صحیح خود چیزی از آن احادیث نیاورده اند(!). [۱]

نیز وی در یکی از مقالات خود، همین موضوع را چنین بیان می کند:
در باره ی مهدی احادیثی رسیده که سندِ برخی از آنها را قوی دانسته اند؛ امّا ابن خلدون به همه ی آن روایات عنوان “ضعیف” و “معلّل” داده است. کسی که همه ی اخبار و آثار وارده در موضوع مهدی را با منابع و مصادر آنها بطور تمام و کمال وارسی کند، می فهمد که همگی از شیعه نقل گردیده اند.[۲]
این سخنان رشیدرضا گواه عدم اطّلاع وی به فرهنگ گفتاری پیامبر خدا و بزرگان دین است. اینگونه عبارت پردازی در واقع اتّهام زدن به تمام دانشمندان و اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ می باشد که عمر خویش را در کاوش در فرهنگ گفتاری پیامبر خدا صرف کرده اند و با نوشتن کتاب های علم الحدیث سره از ناسره ی اینگونه گفتارها را معین نموده اند. کسی که خود را شایسته تفسیر کتاب خدا می داند چطور اطّلاع ندارد که روایات مهدویت از زبان پیامبر خدا توسط بیش از ۴۵ تن از اصحاب آن حضرت نقل شده است و در طول تاریخ بیش از ۳۶ تن از دانشمندان نام آور و حدیث شناسان ماهر اهل سنّت قرن به قرن آن روایات را متواتر و صحیح دانسته اند و انکار آنها را چون انکار وجود خدا و انکار نبوّت پیامبر و انکار معاد داسته اند و فقهای چهار مذهب عامه (شافعی و مالکی و حنبلی و حنفی) به خروج از اسلام منکر مهدویت حکم کرده اند. برای اطّلاع بیشتر در همین مجموعه به مقاله مهدویت در اسلام (در نزد عامه) بنگرید.
________________
[۱] یوسف بن عبدالله الوابل، اشراط الساعة ، ص ۲۶۷ به نقل از “المنار” ج ۹ ، ص ۴۹۹
[۲]عبدالمحسن العبّاد ، الرد علی من کذّب بالاحادیث الصحیحة الواردة فی المهدی به نقل از شیخ عبدالله بن زید آل محمود، لا مدی ینتظر بعد الرسول خیر البشر، مجلة الجامعة الاسلامیة ، شماره ۴۵ ، سال ۱۲، (۱۴۰۰ ق) ، ص ۳۱۲