گروهى از اصحاب ما روايت كرده‏اند كه غلامى را نزد ابو عبد اللَّه بن جنيد كه در واسط بود فرستادند و گفتند كه آن را بفروشد، آن را فروخت و بهاى آن را گرفت و چون آنها را به ترازو گذاشت هيجده قيراط و يك حبّه كم آمد و از مال خود هيجده قيراط و يك حبّه وزن كرد و بدان افزود و فرستاد امام‏] يك دينار از آن مال را برگردانيد كه وزن آن هيجده قيراط و يك حبّه بود.

( كمال الدين / ترجمه پهلوان، ج‏۲، ص: ۲۴۱، ح ۷)