خوشحال کردن مؤمنين مايه سرور و خرسندي مولايمان صاحب الزمان ‏عليه السلام مي‏باشد، و خوشحال کردن مؤمنين هم با کمک کردن آن‏ها به وسيله مال و هم با کمک کردن به بدن انجام مي ‏شود. و گاهي با برآوردن حوائج و برطرف کردن غصه ‏هاي آنان، و یا با وساطت و شفاعت در حق ايشان، و یا به وسيله دعا کردن در حق آنان، و يا احترام نمودن آن‏ها تحقق می یابد، و نیز با ياري خاندان و فرزندان ايشان، و یا با قرض دادن به آن‏ها، يا به تعويق انداختن مطالبه قرض‏هايي که بر عهده آن‏هاست، و … دیگر گونه‏ هاي خرسند نمودن مؤمنين سامان می گیرد که بر پويندگان آن راه ‏ها مطلب پوشيده نيست، پس هرگاه مؤمن محب اهل البيت ‏عليهم السلام با انجام دادن اين کارها نيّت ‏کند که حضرت صاحب الأمر عليه السلام را خوشحال و مسرور نمايد به آن ثواب نايل مي ‏آيد، اضافه بر ساير ثواب‏هاي بزرگي که براي خوشحال کردن مؤمنين مهيّا گرديده است.

و بر این سخن روايتي دلالت مي ‏کند که در کافي از امام صادق‏ عليه السلام آمده که فرمود: کسي از شما نپندارد که چون مؤمني را شاد و مسرور نمايد تنها او را شادمان کرده، بلکه به خدا سوگند ما را خوشحال ساخته بلکه به خدا سوگند رسول خدا صلي الله عليه و آله را خوشحال نموده است.[۱]
و در همان کتاب به سند خود از امام صادق ‏عليه السلام آمده که فرمود: هر کس مؤمني را شاد نمايد رسول خدا صلي الله عليه و آله را مسرور نموده، و هر کس بر رسول خدا صلي الله عليه و آله سرور وارد کند آن سرور را به خداوند رسانيده و همين‏ طور است هر که بر مؤمن اندوهي وارد کند.[۲]
و در همان کتاب در خبر صحيحي از آن حضرت ‏عليه السلام آمده که فرمود: خداوند – عزّ و جلّ – به داوود عليه السلام وحي فرستاد که: همانا بنده ‏اي از بندگان من حسنه ‏اي به جاي مي‏آورد پس من بهشت خود را بر او مباح مي‏سازم، داوود عرضه داشت: پروردگارا آن حسنه کدام است؟ خداوند فرمود: بر بنده ی مؤمنم سروري وارد نمايد هرچند به وسيله يک دانه خرما باشد. داوود گفت: پروردگارا سزاوار است هرکه تو را شناسد اميدش را از تو قطع نکند.[۳] و روايات در اين باره بسيار است، و آنچه ياد کرديم براي اهل بصيرت کافي است.

(رک: مکیال المکارم؛ محمدتقی موسوی اصفهانی؛ ج ۲)
—————————————————————————————————-
[۱] اصول کافي، ۱۸۹:۲.
[۲] اصول کافي، ۱۹۲:۲.
[۳] اصول کافي، ۱۸۹:۲.