از آثار دعای بر فرج امام زمان علیه السلام ايمني از سختي حساب در قيامت است. زيرا که اين دعا صله رحم آل محمد عليهم السلام مي ‏باشد، و خداي تعالي فرموده: «وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الحِسابِ»؛ [۱] و آنان که پيوندي که خداوند به آن امر فرموده مي ‏پيوندند و از عذاب پروردگارشان و [سختي] حساب مي ‏ترسند.

و شيخ کليني در اصول کافي به سند صحيحي از صفوان جمّال آورده که گفت: ميان حضرت ابي عبد اللَّه صادق ‏عليه السلام و عبداللَّه بن الحسن سخني درگرفت تا کار به جنجال کشيد و مردم جمع شدند، پس شب هنگام را به همان‏گونه از هم جدا شدند، صبح که در پي کاري مي‏رفتم ناگاه حضرت ابي عبداللَّه صادق‏ عليه السلام را بر در خانه عبداللَّه ديدم در حالي که مي‏ فرمود: اي کنيزک! به ابومحمد عبداللَّه بن الحسن بگو بيرون بيايد. راوي گويد: پس بيرون آمد و عرضه داشت: اي ابوعبد اللَّه! چه سبب شده که اوّل صبح آمده ‏اي؟ فرمود: ديشب آيه‏اي در کتاب خداي – عزّ و جلّ – تلاوت کردم که مرا پريشان ساخت. عبداللَّه گفت: کدام آيه؟ فرمود: فرموده خداوند – که يادش بلند و گرامي است -: «وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الحِسابِ». عبداللَّه گفت: راست گفتي، گويا من اين آيه را هرگز در کتاب خداي – عزّ و جلّ – نخوانده بودم. سپس دست به گردن يکديگر افکندند و گريستند. [۲]
و در همان کتاب به سند صحيحي از عمر بن يزيد – که مورد وثوق است – آمده: به حضرت ابي عبد اللَّه صادق ‏عليه السلام عرضه داشتم: «وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ». فرمود: در مورد رَحِم آل محمد عليهم السلام نازل شده، و در خويشاوندان تو نيز مي ‏باشد. سپس آن حضرت فرمود: از کساني مباش که نسبت به چيزي گويند: درباره يک مورد است. [۳]
و در تفسير البرهان به سند خود از محمد بن الفضيل از حضرت ابوالحسن موسي بن جعفر عليهما السلام آمده که فرمود: همانا خويشاوندي آل محمد عليهم السلام به عرش آويخته، مي‏ گويد: خداوندا! پيوند ده آن‏که مرا پيوسته دارد، و قطع کن آن را که از من ببُرد. و اين در هر خويشاوندي جاري است، و اين آيه در مورد آل محمد و هر کسي که با آنان بر اين امر هم‏ پيمان شود نازل شده است. [۴]
و نيز به نقل از عيّاشي از عمر بن مريم آورده که گفت: از حضرت صادق‏ عليه السلام درباره فرموده خداوند: «وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» سؤال کردم. فرمود: از جمله آن صله رحم است، و نهايت تأويل آن اين‏که پيوند با ما داشته باشي. [۵]
مي‏گويم: از اين اخبار و غير اين‏ها – که در صورت آوردن آن‏ها کتاب طولاني مي‏شود – روشن شد که پيوند با امام ‏عليه السلام مايه ايمني از سختي حساب است.
و در اين‏جا دو مطلب باقي مي‏ماند:
يکي: توضيح اين‏که پيوند با دعا انجام مي ‏شود.

دوم: بيان منظور از سختي حساب.
دليل مطلب اوّل اين‏که: مقصود از پيوند و صله، مطلق نيکي و احسان است به هرگونه که باشد، خواه با زبان يا به نحوه ديگر، و دعا از بهترين انواع احسان به وسيله زبان است. و شاهد بر اين روايتي است که در اصول کافي به سند خود از حضرت ابي عبد اللَّه صادق‏ عليه السلام آمده که امير المؤمنين ‏عليه السلام فرمود: ارحام خود را هر چند با سلام کردن باشد پيوسته داريد. [۶]
و نيز به سند صحيحي از اسحاق بن عمّار است که گفت: شنيدم حضرت ابي عبد اللَّه ‏عليه السلام فرمود: همانا صله رحم و نيکي، حساب را آسان نموده و از گناهان محفوظ مي ‏دارند، پس ارحامتان را بپيونديد و به برادران خود نيکي کنيد هر چند که با سلام گرم و جواب سلام خوب باشد. [۷]
و امّا منظور از سختي حساب، رسيدگي کامل و دقيق به آن است. چنان‏که در البرهان به سند صحيحي از حضرت ابي عبد اللَّه صادق ‏عليه السلام آمده که به مردي فرمود: فلاني! با برادر خود چه [مشکل] داري؟ عرض کرد: فدايت شوم حسابي با او داشتم که حقّم را از او به طور کامل رسيدگي کردم. امام ابوعبد اللَّه صادق‏ عليه السلام فرمود: برايم بگو از گفتار خداوند که: «وَ يَخافُونَ سُوءَ الحِسابِ» آيا چنين مي ‏پنداري که مي‏ ترسند [خداوند] به آن‏ها ستم کند و ظلم نمايد! نه به خدا سوگند! آن‏ها از رسيدگي کامل و همه ‏جانبه مي ‏ترسند. [۸]
در کافي نيز به سند ديگري مثل همين آمده، و در آن هست: نه به خدا! جز از رسيدگي کامل نترسيدند، پس خداي – عزّ و جلّ – آن را سختي حساب ناميد، و هرکه حسابرسي کامل کند بد کرده است. [۹]
از عياشي نيز مثل اين روايت شده است.
و معني استقصاء (: حسابرسي و رسيدگي کامل) که در تفسير اين آيه شريفه آمده: در البرهان از عيّاشي است از هشام بن سالم که حضرت ابي عبد اللَّه صادق‏ عليه السلام درباره فرموده خداي تعالي: «وَ يَخافُونَ سُوءَ الحِسابِ» فرمود: اين‏که بدي‏ هاي آنان شمارش شود، و حسنات آنان به حساب نيايد، و استقصاء همين است. [۱۰]
مي‏گويم: اين حديث و امثال آن دلالت دارند بر اين‏که اثر بعضي از گناهان منع از قبولي کارهاي نيک و حسنات است، مانند احاديثي که در باره عقوبت ترک نماز و خودداري از پرداخت زکات، و عقوق والدين وارد شده است و اين به هيچ وجه ظلم نيست.

(رک: مکیال المکارم؛ محمدتقی موسوی اصفهانی؛ مترجم: مهدی حائری قزوینی)
————————————————–
[۱] سوره رعد، آيه ۲۱.
[۲] کافي ۱۵۵:۲.
[۳] کافي ۱۵۶:۲.
[۴] تفسير برهان ۲۸۸:۲.
[۵] تفسير برهان ۲۸۹:۲.
[۶] کافي ۱۵۵:۲.
[۷] کافي ۱۵۷:۲.
[۸] تفسير برهان ۲۸۹:۲.
[۹] کافي ۱۰۰:۲.
[۱۰] تفسير برهان ۲۸۹:۲.