محمد بن عبدالوهاب
محمد بن عبد الوهاب التمیمی (۱۰۸۲-۱۱۷۰ هجری خورشیدی، ۱۱۱۵-۱۲۰۶ هجری قمری، ۱۷۰۳-۱۷۹۱ میلادی) بنیانگذار دیدگاه جدیدی در مذهب سنی حنبلی است که بعدها به نام وهابیت در میان مسلمانان و علمای سنی عربستان ریشه گرفت.
وی آثار زیادی در تبیین نظریه خود نگاشته است از آن شمار است:

كتاب التوحيد
كتاب كشف الشبهات
كتاب ثلاثة الأصول.
كتاب الأصول الثلاثة: وآن در معرفت خدا و معرفت دين اسلام، و معرفت رسول خداست.
كتاب مختصر الإنصاف والشرح الكبير.
كتاب مختصر زاد المعاد.
كتاب القواعد الأربع
كتاب أصول الإيمان
كتاب فضل الإسلام
كتاب مسائل الجاهلية
كتاب السيرة: و آن خلاصه كتاب السيرة اثر ابن هشام است.
كتاب الهدي النبوي: و آن خلاصه كتاب زاد المعاد اثر ابن القيم است.
كتاب شروط الصلاة وأركانها
كتاب الكبائر
كتاب نصيحة المسلمين
كتاب تفسير الفاتحة
كتاب تفسير الشهادة
كتاب تفسير لبعض سور القرآن
كتاب ستة مواضع من السيرة
رسالة على رد الرافضة
وی در کتاب خود به نام رسالة على رد الرافضة ص۳۳ و ۳۴ نكته‌اي را مي‌گويد كه بسیار مضحک است. او می نگارد:
قيل أن سبب جمعهم بين الظهرين والمغربين طول الدهر مع اختيار التأخير فيهما هو: أنهم ينتظرون القائم المختفي في السرداب ليقتدوا به فيؤخرون الظهر إلى العصر إلى قريب غروب الشمس فإذا يئسوا من الإمام واصفرت الشمس وصارت بين قرني الشيطان نقروا عند ذلك كنقر الديك فصلوا الصلاتين من غير خشوع ولا طمأنينة فرادى من غير جماعة ورجعوا خائبين خاسرين نسأل الله العفو والعافية وقد صاروا بذلك وبوقوفهم بالجبل على ذلك السرداب وصياحهم بأن يخرج إليهم ضحكة لأولى الألباب.
برخى گفته‌اند كه دليل جمع خواندن نماز ظهر و عصر شيعيان در طول تاريخ ـ با اين كه مى‌توانند جدا جدا بخوانندـ اين است كه آن‌ها منتظر قائم مخفى شده در سرداب هستند؛ تا به او اقتدا كنند؛ پس نماز ظهر خود را تا زمان نماز عصر و نزديكى‌هاى غروب به تأخير مى‌اندازند و زمانى كه نااميد مى‌شوند و خورشيد كم كم تاريك مى‌شود، صداى همانند صداى خروس از خود درمى‌آورند و سپس هر دو نماز را با هم، بدون خشوع و آرامش و بدون جماعت، مى‌خوانند و سرشكسته و نا اميد برمى‌گردند.
با اين كه وهابيان از تندروترين گروه‌هاي اسلامي اهل سنت به شمار مي‌روند، مسأله مهدويت و تواتر احاديث مربوط به حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را پذيرفته و با ساير فرق مسلمانان در اين خصوص، مشتركند، نيز به‌طور جدي از آن دفاع مي‌كنند و آن را از عقايد رسمي خود تلقي مي‌نمايند. وهابيان به رغم اعتراف به اصل «مهدویت» و ظهور مهدی موعود ـ خلیفه دوازدهم پیامبر صلی الله علیه و آله ـ در آخر الزمان ، با دیدگاه شیعیان درباره مهدی علیه السلام مخالفت دارند و به هر نحو ممکن در صدد مقابله با این اعتقاد ناب اسلامی برآمده اند. وهابیان و عموم اهل سنت ـ بر خلاف نظر برخی از دانشمندان سنی ـ می گویند : مهدی به دنیا نیامده است و در آخرالزمان، متولد شده و قیام خواهد کرد. بر این اساس وهابیان به اعتقاد شیعیان در مورد ولادت و پنهان زیستی (غیبت) امام ايراد وارد کرده و با تهمت های پوشالی در زمينه هاي مختلف سعی در تخریب این اعتقاد استوار دارند. علت این مساله چند مطلب می تواند باشد:
۱ ـ گرایش مسلمانان جهان به تشیع، به خصوص در پرتو اعتقاد به مهدویت،
۲ ـ موضع گیری های سیاسی و از روی لجاجت و تعصب به علت ضدیت با شیعه و دیگر فرق اسلامی.
بر این اساس در کتب و پایگاه های اینترنتی، به شدت با اندیشه منجی گرایی شیعه مخالفت می کنند و شایعات بی اساس و بی پایه ای را ترویج می کنند. اینان در این اعتقادات از ابن تیمیه پیروی می کنند. ابن تیمیه بزرگ تئوريسين وهابيون در رابطه با حضرت ولي عصر مدعي است:
حضرت در سرداب غائب شده و شيعيان جلوی درِ سرداب، منتظر او هستند. وی چنین می نگارد:
و من حماقتهم أيضا أنهم يجعلون للمنتظر عدة مشاهد ينتظرونه فيها كالسرداب الذي بسامراء الذي يزعمون أنه غاب فيه، و مشاهد أخر … (منهاج السنة ۱: ص۴۴).
يكي از حماقت‌هاي شيعيان اين است كه براي او (حضرت مهدي سلام الله عليه) تعدادي از مشاهد و ساختمان‌هايي را قرار داده‌اند؛ مثل سرداب سامرا و منتظر هستند از آنجا بیرون آید.
در جایی دیگر می نگارد:
و قد يقيمون هناك دابة – إما بغلة و إما فرسا و إما غير ذلك – ليركبها إذا خرج.
شيعيان همواره جلوی در سرداب يك قاطري يا يك اسبي را زين شده آماده كرده‌اند تا امام زمان از سرداب بيرون بيايد و سوار آن شود و شمشيري هم آماده كرده‌اند كه در خدمت حضرت مهدي باشند .
برخی از وهابيون معاصر و آن‌هايي كه از اساتيد دانشگاه‌ها و ايدئولوك‌هاي وهابي به شمار مي‌روند، همين عبارت ابن تيميه را تكرار مي‌كنند.
مثلاً در كتاب “فرق معاصره” ج ۱، ص۲۰۸ ، و مصطفي حلمي در “نظام الخلافة” ، ص۲۶۷ ، محمّد علي الجندي در “نظرية الإمامة” ، ص۳۸ و …
عبارت ابن تيميه و محمّد عبدالوهاب را ناصر العمر در كتاب “الشيعة بين الأمس و اليوم”، ص۲۵ تكرار مي‌كند.
حتّي احسان الهي ظهير (۱۳۶۳ – ۱۴۰۷ ق) از رهبران وهابیت در پاکستان مي‌ نگارد:
و في اثناء مرابطتهم لا يصلّون خشيتأ أن يخرج و هم في الصلاة . (فرق معاصره، ج۱ ، ص۲۰۸ )
شيعيان در ضمن انتظار برای خروج (امام زمان در کنار سرداب) نماز را ترك مي‌كنند؛ چون مي‌ترسند كه اگر مشغول نماز شدند، امام ظهور كند و اين‌ها در حال نماز باشند (و چند دقیقه عقب بمانند)!!
روی این گونه سخنان واهی، جمعی از وهابیان پایگاه های اینترنتی برپا کرده اند و به شبهه افکنی پیرامون امام زمان، سرداب مقدس امام زمان و … پرداخته اند. همچنین از سوی ۴۰ تن از علمای وهابی معدوم بودن (به دنیا نیامدن) حضرت صاحب الزمان را اعلام کرده و در نتیجه حکم به جواز لعن معدوم را نموده اند!!
اولا سرداب مقدسه براي شيعه قداست دارد و مكان پاكي است؛ چون محل زندگي امام هادي، امام عسكري و حضرت ولي عصر عليهما السلام و محل عبادت آن بزرگوار بوده است.
ثانیا اين كه حضرت صاحب الزمان در آن‌جا غائب شده باشد، هيچ عالم شيعي و حتي جاهل شيعي هم به اين اعتراف ندارد بلکه از دروغ های برخی از علمای تندرو عامه چون ابن بطوطه و ابن تیمیه و پیروان اوست . بلکه امام زمان از آغاز ولادت بلکه در دوران حمل نیز از انظار پنهان بودند و تا قبل از ولادت آن حضرت آثار حمل مادر گرامیشان حتی بر خاندان امام عسکری علیه السلام نیز ظاهر نبوده است. و هیچ شیعه ای نگفته است که محل ظهور حضرت صاجب الزمان از سرداب است بلکه در روایات فراوانی محل ظهور ایشان را بیت الله الحرام معرّفی کرده اند.
كتاب معجم احاديث المهدي ، ج۱ ، ص ۳۶۴ بیش از پنجاه تن از شيعه و سني را نام برده است که نقل كرده است كه محل ظهور حضرت مهدي نه سامرا است و نه كربلا و نه سرداب است ؛ بلكه محل ظهور حضرت در مكه و بين ركن و مقام در مسجد الحرام در مکه معظمه است.
جالب اين است كه خود احمد بن حنبل در مسندش ، ج۶ ، ص۳۱۶ و ابن داود در سنن اش ، ج۴ ،‌ ص۱۰۷ و ابن أبي شيبه در المصنف ، ج۱۵ ، ص۴۵ احاديثی آورده‌اند كه ظهور و قيام حضرت مهدي در مكه كنار بيت الله الحرام و بين ركن و مقام است.