بزرگان امامیه و دانشمندان حوزه مهدویت بنا به علل زیادی به علائم ظهور توجّه نکرده اند. محدّث بزرگوار محمّد حسین نوری در کتاب “نجم الثاقب” چنین می نگارد:

در توقیع اوّل (حضرت صاحب الزمان به شیخ مفید) به چند علامت از علامات ظهور خود اشاره فرموده اند؛ خواستم در مقام شرح آن برآیم؛ بعد از تامّل به نظر رسید که توضیح آن بر ذکر بسیاری از اخبار مشتمل بر آیات و علامات و تطبیق آیات مذکور با بعضی از آیات موجود در آن ها به حدس و تخمینِ ممنوع متوقّف است.

به علاوه فایده چندانی در ذکر اصل آن ها نیست؛ چه با کثرت اختلاف و تعارض در میان آن ها که جمع ظاهر آن ها متعسّر {= دشوار} بلکه متعذّر {=نا ممکن} است و معارضه آن ها با آیات و علامات روز قیامت و اختلاف روات این دو صنف آیات با یکدیگر و احتمال تغییر و تبدیل در اصل یا در ظاهر و صفات تمام آنها حتی آن رقم (از علائم ظهور ) که در اخبار آن را از محتومات شمرده اند. چنانکه در خبری صریح … آن را نیز قابل بداء دانسته اند و معلوم می شود مراد از محتوم ظاهر آن نیست و (به خاطر) نبودن ثمره علمی و عملی در آن ترک تعرّض آن ها {= بهتر} است. و اولی دعای تعجیل فرج و انتظار ظهور در هر آن است.

(۶۴۸ – ۷۲۶ ق ) جمال الدّين حسن بن يوسف بن على بن مطهّر حلّى معروف به علّامه حلى در سال ۶۴۸ ق. در حلّه از شهرهاى عراق در خاندان دانش و فضيلت به دنيا آمد.

در زمان حمله مغول به ايران و عراق و ناامنى در بسيارى از شهرها، حلّه در آرامش و امنيّت حاكم بر آن، به عنوان حوزه بزرگ مذهب شيعى مورد توجّه قرار گرفت.