ابو محمّد وجنايى گويد: چون امور شهر مضطرب شد و فتنه برخاست، تصميم گرفتم در بغداد بمانم و هشتاد روز ماندم؛ آنگاه شيخى آمد و گفت: به شهر خود بازگرد. من ناخرسند از بغداد بيرون آمدم و چون به سامرّاء رسيدم قصد كردم آنجا بمانم؛ چون به من خبر رسيده بود كه شهر مضطرب است، بيرون آمدم و
هنوز به منزل نرسيده بودم كه همان شيخ به استقبالم آمد و نامه‏اى از خانواده‏ام آورد كه نوشته بودند شهر آرام شده و آمدن مرا درخواست كرده بودند.

(كمال الدين / ترجمه پهلوان، ج‏۲، صص: ۲۵۱-۲۵۲، ح ۱۶)