نرمش دل براي ياد آن حضرت، و اهتمام به آنچه مايه خشوع و نرمي دل مي‏شود به وسيله مراقبت، و شرکت در مجالس دوستان آن جناب، و يادآوري حقوق و مصايب او، و دوري از آنچه سبب قساوت و سختي دل مي ‏شود، و برکنار ماندن از مجالسي که مايه حسرت و پشيماني است،

چنان‏که در فرموده خداي تعالي: «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَما نَزَلَ مِنَ الحَقِّ وَ لا يَکُونُوا کَالَّذِينَ أُوتُوا الکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ»؛ [۱] آيا هنگام آن نرسيده که آن ‏هايي که ايمان آورده ‏اند دل‏هايشان به ذکر خداوند خاشع گردد، و به آنچه از حق فرود آمده دل بسپارند، و مانند کساني نباشند که پيش‏تر کتاب براي‏شان آمد (يهودي و نصاري) و مدّت بر آنان به درازا کشيد، پس دل‏هاي‏شان قساوت گرفت و بسياري از آنان فاسق شدند. روايت آمده که: اين آيه در مورد جريان حضرت قائم‏ عليه السلام نازل شده، و تأويل آن در زمان غيبت جاري مي ‏گردد، و منظور از «مدّت» دوران غيبت مي‏باشد. [۲]

(رک: مکیال المکارم؛ محمدتقی موسوی اصفهانی؛ ج ۲)
—————————————————————————————————-
[۱] سوره حديد، آيه ۱۶.
[۲] البرهان، ۲۹۱:۴.