باید مؤمن بخشي از دارايي خود را براي امام زمانش – سلام اللَّه عليه – هديه کند، و هر سال به اين عمل مداومت نمايد، و در اين عمل شريف، غني و فقير و حقير و شريف و مرد و زن يکسانند، الاّ اين‏که ثروتمند به مقدار توانايي ‏اش تکليف دارد، و فقير به مقدار استطاعت خود مکلّف مي‏ گردد.

خداي – عزّ و جلّ – فرموده: «لا يُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلّا وُسْعَها»؛ [۱] خداوند هيچ کس را جز به مقدار توانش تکليف نمي ‏کند. و او – تعالي شأنه – فرموده: «لا يُکَلِّفُ اللَّهُ إِلّا ما آتيها»؛ [۲] خداوند هيچ کس را جز به آنچه توانايي داده تکليف نمي ‏کند. و در روايات مقدار معيّني براي مصرف مال در آن جهت شريف بيان نگرديده، چون ظاهراً اين عمل از مستحبات مؤکَّده‏ اي است که در سخنان امامان‏ عليهم السلام به عنوان «فريضه» از آن تعبير آمده است. و بر آنچه ياد کرديم دلالت دارد آنچه شيخ کليني‏ رضي الله عنه در کافي به سند خود روايت آورده از حضرت ابي عبد اللَّه امام صادق ‏عليه السلام که فرمود: «هيچ چيز نزد خداوند محبوب‏ تر از اختصاص دادن درهم به امام‏ عليه السلام نيست، و به درستي که خداوند درهم را براي او (پرداخت کننده) در بهشت همچون کوه احد قرار دهد. سپس امام صادق ‏عليه السلام فرمود: خداوند در کتابش فرموده است: «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أضْعافاً کَثِيرَةً»؛ [۳] چه کسي به خداوند وامي نيکو مي‏دهد تا خداوند [عوض] وام را چندين برابر، بسيار سازد. امام فرمود: به خدا سوگند! که اين در خصوص صله امام است. [۴] و از آن حضرت در حديث ديگري آمده که فرمود: به درستي که خداوند آنچه را که مردم در اختيار دارند از جهت نياز به آن قرض نخواسته است و هر حقي که خداوند دارد براي وليّ اوست. [۵] و در همان کتاب در خبر صحيحي از اسحاق بن عمّار از حضرت ابو ابراهيم موسي بن جعفر عليه السلام آمده که راوي گويد: از آن حضرت درباره فرموده خداي – عزّ و جلّ -: «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِيمٌ»؛ [۶] آن کيست که به خداوند قرض نيکو دهد تا خداوند برايش چند برابر کند، و او را پاداشي گرامي عطا فرمايد. پرسيدم! فرمود: در باره صله امام نازل شده است. [۷] و به سند خود از حسن بن ميّاح از پدرش آورده که گفت: حضرت ابوعبد اللَّه امام صادق ‏عليه السلام به من فرمود: اي ميّاح! با يک درهم که امام ‏عليه السلام به آن صله شود، از کوه احد سنگين ‏تر است. [۸] و در همان کتاب در خبر مرسلي همچون صحيح است از حضرت ابي عبداللَّه امام صادق ‏عليه السلام که فرمود: يک درهم که با آن امام‏ عليه السلام صله شود از دو ميليون درهم در ساير کارهاي نيک بهتر است. [۹] و در خبر صحيحي از حضرت ابي عبد اللَّه امام صادق‏ عليه السلام آمده که: در باره فرموده خداي تعالي: «وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ»؛ [۱۰] و آنان که آنچه خداوند به پيوندش امر فرموده مي‏ پيوندند. فرمود: در ارحام آل محمد عليهم السلام نازل شد، درباره خويشاوندان تو نيز هست سپس فرمود: از کساني مباش که چيزي را در يک مورد منحصر دانند. [۱۱]
و در خبر موثّقي از آن حضرت ‏عليه السلام آمده که فرمود: من از يکي از شما درهمي را مي‏ گيرم و حال آن‏که از متمول‏ ترين اهل مدينه هستم، مقصودم در اين کار فقط اين است که شما پاکيزه شويد. و در همان کتاب در حديث مرفوعي آمده که حضرت ابوعبد اللَّه امام صادق‏ عليه السلام فرمود: هر کس پندارد که امام به آنچه در دست مردم هست احتياج دارد، کافر است، جز اين نيست که مردم نيازمندند که امام از ايشان بپذيرد، خداوند – عزّ و جلّ – فرموده: از اموال آن‏ها صدقه [زکات] برگير آن‏ها را به وسيله آن پاک و تزکيه مي‏ نمايي.
و در کتاب «من لا يحضره الفقيه» در باب صله امام ‏عليه السلام آمده که: از امام صادق‏ عليه السلام درباره فرموده خداي – عزّ و جلّ -: «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً»؛ چه کسي به خداوند وام نيکويي مي ‏دهد، سؤال شد. آن حضرت فرمود: درباره صله امام نازل شده. و نيز فرمود: يک درهم که امام به وسيله آن صله شود از يک ميليون درهم که در مورد ديگري در راه خدا صرف گردد بهتر است. و در همان کتاب در باب فضايل حج روايت آمده که: يک درهم خرج کردن در راه حج از يک ميليون درهم در غير آن بهتر است، و يک درهم که به امام برسد مانند خرج کردن يک ميليون درهم در حج است. [۱۲]
و [صدوق] گويد: روايت شده که: يک درهم خرج کردن در حج از دو ميليون درهم در موارد ديگر در راه خداي – عزّ و جلّ – مصرف کردن بهتر است. و در مجلّد بيستم بحار به نقل از ثواب الاعمال به سند خود، از اسحاق بن عمّار آورده که گفت: به امام صادق ‏عليه السلام عرضه داشتم: معني فرموده خداي – تبارک و تعالي -: «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِيرَةً» [۱۳] چيست؟ فرمود: صله امام. [۱۴] و در همان کتاب به نقل از «بشارة المصطفي» به سند خود از امام صادق‏ عليه السلام آورده که فرمود: صله آل محمد – صلوات اللَّه عليهم اجمعين – را از اموالتان وامگذاريد، هر کس غني است، به مقدار مکنتش و هر کس فقير است، به مقدار فقرش. پس هر آن‏که مي‏ خواهد که خداوند مهم‏ ترين خواسته‏ اش از او را برآورد؛ بايد که آل محمد – صلوات اللَّه عليهم اجمعين – و شيعيانشان را به آنچه از همه بيشتر به آن نياز دارد، صله نمايد. [۱۵]
و در بحار و برهان به نقل از تفسير عيّاشي به سند خود از مفضّل بن عمر آمده که گفت: روزي بر حضرت ابي عبد اللَّه امام صادق‏ عليه السلام وارد شدم چيزي با خود داشتم آن را در پيشگاهش نهادم. فرمود: اين چيست؟ عرضه داشتم: اين صله مواليان و غلامان توست. فرمود: اي مفضّل! من آن را مي‏پذيرم، نه از جهت نيازي که به آن داشته باشم و آن را قبول نکنم مگر براي اين‏که به سبب آن تزکيه شوند. سپس آن حضرت ‏عليه السلام فرمود: شنيدم پدرم مي‏ فرمود: هر کس يک سال بر او بگذرد که از مال خودش کم يا زياد ما را صله ننمايد، خداوند روز قيامت به او نظر نخواهد کرد، مگر اين‏که خداوند از او بگذرد. [۱۶] سپس فرمود: اي مفضّل! اين فريضه‏اي است که خداي تعالي آن را در کتاب خود بر شيعيان ما فرض نموده، آن‏جا که فرمايد: «لَنْ تَنالُوا البِرِّ حَتّي تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ»؛ [۱۷] به مقام نيکوکاران [يا درجات بهشت] دست نخواهيد يافت تا اين‏که از آنچه دوست مي‏ داريد انفاق کنيد. پس ماييم بِرّ و تقوي و راه هدايت و درب تقوي و دعاي ما از خداوند محجوب نمي ‏ماند، فقط مسايل حلال و حرامتان را سؤال کنيد و مبادا که از کسي از فقها چيزي را بپرسيد که نيازي به آن نداريد و خداوند آن را از شما مستور داشته است. [۱۸]
و نيز در آن کتاب از حسن بن موسي آمده که گفت: اصحاب ما روايت کرده‏اند از حضرت ابي عبد اللَّه امام صادق ‏عليه السلام راجع به فرموده خداي تعالي: «اَلَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ»؛ [۱۹] آنان که آنچه را خداوند به پيوستنش دستور فرموده مي ‏پيوندند. سؤال شد، آن حضرت فرمود: اين صِلِه امام است در هر سال به کم يا زياد. سپس امام صادق ‏عليه السلام فرمود: و منظورم از اين کار جز تزکيه شما چيزي نيست. [۲۰]
و از امالي شيخ صدوق به سند خود از حضرت ابي عبداللَّه امام صادق‏ عليه السلام از پدرانش‏ عليهم السلام روايت است که: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هر کس يکي از اهل بيت مرا در اين سراي دنيا با يک قيراط صله نمايد، روز قيامت با يک قنطار او را پاداش خواهم داد. [۲۱]
توضيح:
در مجمع البحرين گويد: قيراط نيم دانگ است، و از بعضي از اهل حساب نقل شده که قيراط در لغت يونان دانه خرنوب است و اصل آن قِرّاط به تشديد است، چون جمع آن قراريط مي‏باشد، پس [راء به ياء] بدل شده است. [۲۲]
و در قاموس آمده: قيراط و قِرّاط – به کسر هر دو – وزنش در بلاد مختلف است، در مکه يک چهارم از يک ششم دينار است و در عراق نصف يک دهم دينار.
و در نهايه گويد: قيراط جزيي از اجزاء دينار است و آن در بيشتر بلاد نصف يک دهم دينار است، و اهل شام آن را يک جزء از بيست و چهار جزء مي ‏شمارند.
و در قاموس گفته: قِنْطار، وزن چهل اوقيه از طلا، يا هزار و دويست دينار، يا هزار و دويست اوقيه، يا هفتاد هزار دينار، يا هشتاد هزار درهم، يا صد رطل از طلا يا نقره، يا يک پوست گاو پر از طلا يا نقره مي‏ باشد.
و در مجمع البحرين آمده: در تفسير آن (= قِنْطار) گفته شده: آن هزار و دويست اوقيه است، و به قولي: صد و بيست رطل، و به قولي: يک پوست گاو پر از طلا است و به قولي، نزد عرب آن را وزني نيست.
و از تَغْلب نقل شده که: آنچه نزد بيشتر عرب ‏ها معمول است چهار هزار دينار است، و هرگاه بگويند: قناطر مقنطرة، دوازده هزار دينار است، و به قولي: هشتار هزار است، و مقنطره يعني تکميل شده، چنان‏که گويي: بدرة مبدّرة وألف مؤلّف، يعني تامّ.
و از فرّاء آمده که: مقنطرة چند برابر شده است، چنان‏که قناطر سه تا باشد و مقنطره نُه تا. و در حديث آمده که: قنطار پانزده هزار مثقال از طلا است و مثقال بيست و چهار قيراط است، کوچک ‏ترين آن‏ها همچون کوه احد است و بزرگ ‏ترين آن‏ها مسافت بين آسمان و زمين.
و در معاني الاخبار، قنطار از حسنات به هزار و دويست اوقيه تفسير شده و اوقيه از کوه احد بزرگ‏ تر مي ‏باشد.
و در احتجاج شيخ طبرسي از محمد بن يعقوب – و ظاهراً از کتاب رسائل کليني نقل کرده – از اسحاق بن يعقوب آمده که گفت: از محمد بن عثمان عَمْري ‏رحمه الله خواستم که نامه‏اي را [به ناحيه مقدّسه حضرت صاحب الأمر عليه السلام] برساند که در آن از مسائلي که بر من مشکل شده بود پرسيده بودم، پس توقيع به خطّ مولايمان صاحب الزمان‏ عليه السلام وارد شد … تا آنجا که فرموده: و امّا اموال شما را ما نمي‏ پذيريم مگر براي اين‏که شما پاکيزه شويد، پس هر که مي‏ خواهد صله کند و هر که خواهد قطع نمايد که آنچه خداوند به ما عطا کرده بهتر از آن چيزي است که به شما داده است…. [۲۳] و آنچه روايت آورديم ان شاء اللَّه کفايت مي‏کند.
دو نکته:
و شايسته است دو نکته را تذکر دهيم:
نکته اوّل: اين‏که صله امام‏ عليه السلام در مثل اين زمان از صله امام در زمان ظهور دولت حقّه و تسلّط يافتن آن جناب بهتر است. و شاهد بر اين است آنچه در کافي و غير آن در حديث مسندي از عمّار ساباطي آمده که گفت: به حضرت ابي عبد اللَّه امام صادق ‏عليه السلام عرضه داشتم: کدام يک بهتر است، عبادت پنهاني با امام پنهان شده شما در دولت باطل يا عبادت در دوران ظهور حق و دولت آن با امام آشکار از شما؟ فرمود: اي عمّار! به خدا که صدقه در سرّ، از صدقه آشکارا بهتر است، همين ‏طور به خدا قسم! عبادت شما در پنهاني با امام پنهانتان در زمان دولت باطل و با ترس از دشمنتان و يا در حال متارکه [مخالفان] با او بهتر است از کسي که خداي – عزّ و جلّ – را در زمان ظهور حق با امام بر حق ظاهر در دولت حق عبادت نمايد، و عبادت توأم با ترس در دولت باطل همچون عبادت و امنيت در دولت حق نيست. و بدانيد که هر کس از شما در اين زمان نماز واجب خود را در وقتش به جماعت و به طور کامل به جاي آورد و از دشمنش کتمان نمايد، خداوند ثواب پنجاه نماز واجب به جماعت گزارده شده را براي او بنويسد و هر کس از شما که در اين زمان نماز واجبش را فُرادي و در وقت خود به طور کامل و درست ادا نمايد، خداوند – عزّ و جلّ – ثواب بيست و پنج نماز واجب فرادي براي وي بنويسد و هر کدام از شما که يک نماز نافله را در وقتش به طور کامل به جاي آورد خداوند برايش ثواب ده نماز نافله بنويسد، و هر کس از شما کار نيکي انجام دهد، خداي – عزّ و جلّ – به جاي آن برايش بيست حسنه بنويسد و حسنات مؤمن از شما را خداوند – عزّ و جلّ – چندين برابر خواهد ساخت، به شرط اين‏که حسن عمل داشته باشد. و نسبت به دين و امام و جان خود تقيّه را به کار بندد و زبانش را حفظ کند، همانا خداي – عزّوجلّ – کريم است…. [۲۴]
و در تأييد آنچه ياد کرديم اين‏که: من در يکي از سال‏ها در خواب ديدم که شخص جليل بزرگواري مي‏ فرمود: هرگاه مؤمن چيزي از مال خود را براي امامش در زمان غيبتش نثار نمايد ثوابش همانند هزار و يک برابر ثواب مثل آن است که در زمان حضورش نثار کند.
مي‏گويم: شاهد صدق اين خواب و حقّانيت اين گفتار اين‏که امام صادق ‏عليه السلام در خبر عمّار فرمود: و حسنات مؤمن از شما را خداوند – عزّ و جلّ – چند برابر خواهد ساخت …. سپس استبعاد در آن را دفع کرد به اين‏که فرمود: همانا خداي – عزّ و جلّ – کريم است.
نکته دوم: اين‏که صله امام‏ عليه السلام در زمان غيبت با مصرف کردن مال در مصارف و مخارجي که مي‏داند آن حضرت ‏عليه السلام به آن‏ها رضايت دارد و محبوب اوست انجام مي ‏گيرد، با قصد صله او، مانند چاپ کردن کتاب‏ هايي که مربوط به آن حضرت است، و بر پا کردن مجالس يادآوري آن جناب، و دعوت به او، و صله شيعيان و دوستانش به خصوص سادات علوي و علماي ترويج کننده شرع مقدس، و راويان احاديث ائمه طاهرين، و مانند اين‏ها … از گونه ‏هاي صِلِه که بر اهل آن پوشيده نيست، از خداي تعالي براي خودم و ساير مؤمنين توفيق مي‏ خواهم.

(رک: مکیال المکارم؛ محمدتقی موسوی اصفهانی؛ ج ۲)
—————————————————————————————————-
[۱] سوره بقره: آيه ۲۸۶.
[۲] سوره طلاق، آيه ۷.
[۳] سوره بقره، آيه ۲۴۵.
[۴] اصول کافي، ۵۳۷:۱.
[۵] اصول کافي، ۵۳۷:۱.
[۶] سوره حديد، آيه ۱۱.
[۷] اصول کافي، ۵۳۸:۱.
[۸] اصول کافي، ۵۳۸:۱.
[۹] اصول کافي، ۱۵۶:۲.
[۱۰] سوره رعد، آيه ۲۱.
[۱۱] اصول کافي، ۵۳۷:۱.
[۱۲] فروع کافي، ۲۶۰:۴، ح ۳۱.
[۱۳] سوره بقره، آيه ۲۴۵.
[۱۴] بحارالانوار، ۲۱۶:۹۶، ح ۶.
[۱۵] بشارة المصطفي:۶.
[۱۶] تفسير البرهان، ۲۹۷:۱ در تفسير سوره آل عمران:۹۲، ح ۴.
[۱۷] سوره آل عمران، آيه ۹۲.
[۱۸] تفسير عياشي، ۱۸۴:۱، ح ۸۵.
[۱۹] سوره رعد، آيه ۲۱.
[۲۰] بحارالانوار، ۲۱۶:۹۶، ح ۵ و تفسير عياشي، ۲: ۲ ،۹، ح ۳۴.
[۲۱] امالي، شيخ صدوق:۲۴۰.
[۲۲] مجمع البحرين، طريحي:۳۴۰. ماده قرط.
[۲۳] احتجاج، طبرسي، ۲۸۱:۲.
[۲۴] اصول کافي، ۳۳۳۱، ح ۲.