احرام قیام!
حاجیان احرام بسته اند تا به فرمان مهربان هستی، گرد خانه او طواف کنند و لبیک گویان حمد و نعمت و ملک را از آن او دانند و برایش انبازی قرار ندهند و جز او را نخوانند و سپید پوش یاد روز رستخیز کنند و معاد را در خاطر آورند و دنیا را به سخره گیرند و شیطان را از زندگی خود رجم کنند و پس از حج این خاطره را فراموش ننمایند و برای حضرت ربّ قیام کنند …
در این رستخیز عظیم، یکی از آن خیل صدها هزار، فرمانفرمای هستی،امام مفروض الطاعه و امیر الحاج و بقیه الله فی الارضین است که ناشناس و بی نشان، حج ابراهیمی می گزارد و در عبودیت خدای منان سر بر آستان ذوالجلال دارد و بر جای جای بیت و مقام و منی و مشعر و عرفات، اشک ریزان زبانش به ذکر تهلیل و تحمید و تقدیس مترنم است و در عین حال از یاد آحاد امت غافل نیست و برایشان دعاگوست…
یکی از مواقفش کنار کعبه است که دست در پرده کعبه از سویدای جان خدای را می خواند که:
الّلهم انجز لی ما وعدتنی…
ای پروردگارمن! آن وعده تخلف ناپذیری را که برایم مقرّر فرمودی به انجاز رسان و متحقّق فرما!
من احرام قیام بسته ام فرمان را صادر نما! دوران غیبت را به آخر رسان! روزگار ظهور را نمایان کن!
حاجیان اما غافل از امیر الحاج، سودای سوغات دارند و ارز و خرید و آن امام ناشناس که فرشتگان گردش طواف کنانند در اندیشه قیام، دعا کنان و ذکر گویان،این حج را آخرین حج غیبت می خواهد تا روزگار ظلم را با اراده الاهی به روزگار عدالت تبدیل نماید و طومار ستم را برچیند و توحید را حاکم نماید…
ما نیز با آن مهربان مهربانان همصدا می شویم می خوانیم که:
ای خدای ابراهیم،روزگار قیام را قلم بزن و فرمان قیامش را صادر نما و وعده ات را تحقق فرما!
(رک: حسین پژوهش)
آخرین دیدگاهها