برترين مقصد و عالي ‏ترين مطلب را به آن‏ها اشاره مي‏کنيم، تا خواننده بينش بيشتري يابد و بتواند امثال اين‏ها را با تيزبيني و خوش باطني استخراج نمايد:

اوّل: به صراحت از خداي تعالي اين امر را مسألت نمايد و به زبان فارسي يا عربي يا هر زبان ديگري تقاضايش را باز گويد، مثل اين‏ که چنين دعا کند: «اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ مَوْلانا صاحِبَ الزَّمانِ‏عليه السلام»؛ بار خدايا! فرجِ مولاي ما صاحب الزمان‏ عليه السلام را زودتر برسان. يا بگويد: «عَجَّلَ اللَّهُ تَعالي فَرَجَهُ وَ ظُهُورَهُ»؛ خداي تعالي فرج و ظهور آن حضرت را تعجيل فرمايد.
دوم: از خداوند – عزّ اسمه – درخواست کند که فرج و گشايش امر آل محمد عليهم السلام را تعجيل فرمايد و زودتر برساند، چون فرجِ آن حضرت همان فرجِ آن‏هاست، چنان‏که در دعاها و روايات، اين معني آمده است.
سوم: فرج و گشايش امر تمام مؤمنين و مؤمنات، يا فرجِ اولياي خداي تعالي را مسألت دارد، زيرا که با فرج آن جناب‏ عليه السلام فرجِ اولياي خدا انجام مي‏گردد، چنان‏که در روايت رسيده است.
چهارم: بر دعاي کسي که چنين دعايي کند آمين بگويد، چون واژه «آمِينَ: مستجاب کن» نيز دعاست، و چون که دعا کننده و آمين‏ گو هر دو در دعا شريکند، به طوري که در خبر آمده است.
پنجم: از خداي – عزّ و جلّ – بخواهد که دعاي هر کس که براي تعجيل فرج مولايمان دعا مي ‏کند را مستجاب سازد. و فرق بين اين با گونه قبلي آن است که آمين گفتن جز در حضور دعا کننده انجام نمي ‏گردد، ولي در اين مورد حضور شرط نيست.
ششم: فراهم شدن و آماده گشتن وسايل و مقدّمات و زمينه‏هاي زودتر رسيدن فرج را از خداوند مسألت نمايد.
هفتم: درخواست نمايد که موانع ظهور آن حضرت‏ عليه السلام رفع و برطرف گردد.
هشتم: دعا کند گناهاني که مايه تأخير افتادن فرج آن حضرت است، آمرزيده شوند. گناهاني که دعا کننده يا غير او از اهل ايمان مرتکب گرديده‏اند.
نهم: از خداي تعالي درخواست کند که او را از آن‏ چنان گناهاني که اثر ياد شده را دارد، در آينده زندگي‏ اش محفوظ و باز بدارد.
دهم: نابودي دشمنان آن حضرت‏ عليه السلام – که وجودشان مانع از زودتر شدن فرج دوستانش مي‏باشد – را از خداوند بخواهد.
يازدهم: از خداوند مسألت نمايد که دست ستمگران را از سر همه مؤمنين کوتاه سازد، که اين امر به برکت ظهور امامشان که در انتظارش هستند انجام مي‏ گردد.
دوازدهم: گسترش يافتن عدالت را در شرق و غرب زمين مسألت نمايد، زيرا که اين امر جز به ظهور آن حضرت‏ عليه السلام حاصل نمي‏ گردد، همچنان که خداي – عزّ و جلّ – و پيغمبران و اوليائش‏ عليهم السلام وعده داده‏ اند.
سيزدهم: بگويد: خداوندا! رفاه و خوشي را به ما بنمايان. و نيّتش حصول آن در زمان ظهور باشد، زيرا که رفاه و خوشي کامل و تمام عيار براي مؤمن حاصل نمي‏شود، مگر به ظهور امام غايب از نظر عليه السلام.
چهاردهم: اين‏که از خداي – عزّ و جلّ – بخواهد که اجر و مزد عبادت‏ها و کارهايش را، تعجيل در امر فرج و ظهور مولايش مطابق خواسته و رضاي حضرتش ‏عليه السلام قرار دهد.
پانزدهم: توفيق يافتن به انجام اين دعا – يعني دعا براي مولايمان و درخواست تعجيل در امر فرجش – را براي همه مؤمنين و مؤمنات بخواهد، زيرا همدلي و اتفاق مؤمنين در اين کار تأثير ويژه‏اي دارد، چنان ‏که در روايت آمده است. بنابراين هرگاه مؤمن مسألت کند که مقدّمات مطلوب و هدفش فراهم و آسان گردد، در جهت تحصيل آن کوشش به سزايي انجام داده است.
شانزدهم: از خداي – عزّوجلّ – مسألت نمايد که دين حق و اهل ايمان را بر همه ملل و اديان چيره و پيروز فرمايد، زيرا که اين امر – چنان‏که وعده کرده – جز به ظهور مولايمان صاحب الزمان‏عليه السلام حاصل نمي ‏گردد، همان‏طور که در کتاب «البرهان» آمده است. [۱]
هفدهم: اين‏که از خداوند – عزّ اسمه – درخواست نمايد که از دشمنان دين و ستمکاران نسبت به خاندان حضرت سيدالمرسلين – عليهم السلام – انتقام بگيرد، به جهت آنچه در خبر آمده که اين امر با ظهور امام غايب از انظار و آخرين امامان بزرگوار انجام مي ‏گردد.
هجدهم: بر آن حضرت درود بفرستد، و منظورش درخواست رحمت ويژه‏اي از سوي خداوند باشد که به آن زودتر شدن فرجش آسان شود. و اين از عبارتي که در مورد درود فرستادن بر آن جناب و بر پدر و پدرانش‏ عليهم السلام روايت شده، که در «کامل الزيارات» و غير آن ذکر گرديده، بر مي‏آيد، که در زيارت حضرت رضا عليه السلام پس از درود فرستادن بر يکايک امامان ‏عليهم السلام چنين مي‏خوانيم: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي حُجَّتِکَ وَ وَلِيِّکَ القآئِمِ فِي خَلْقِکَ صَلاةً تآمَّةً نامِيَةً باقِيَةً تُعَجِّلُ بِها فَرَجُهُ وَ تَنْصُرُهُ بِها…»؛ بار خدايا! بر حجّت و وليّ خويش که در ميان آفريدگانت بپا است، درود فرست درود فرستادني تمام، و با افزايش و هميشگي که به آن فرجش را زودتر برساني و به آن پيروزش نمايي.
نوزدهم: تعجيل و زودرسي برطرف شدن محنت از چهره ‏اش و زدودن غم و اندوه از قلب مقدّسش‏ عليه السلام را بخواهد، زيرا که اين از لوازم تسلّط آن حضرت و نابودي دشمنانش مي ‏باشد.
بيستم: از خداي تعالي بخواهد که در امر خونخواهي براي مولاي شهيد مظلوممان حضرت ابي عبد اللَّه الحسين‏ عليه السلام تعجيل فرمايد، زيرا که اين در حقيقت دعا براي فرزندش حضرت حجّت ‏عليه السلام است که خونخواه و انتقامگر از کشندگان آن حضرت است.

(رک: مکیال المکارم ؛ محمد تقی موسوی اصفهانی؛ ج۲)
————————————————————————–
[۱] البرهان، ۱۲۱:۲.