آیا هر ساله در شب های قدر فرشتگان نامه اعمال ما را محضر حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) تقدیم می کنند که آنان را امضا نماید؟

پاسخ اجمالی
بر اساس روایات معتبر تمام امور بندگان بر پیامبر (ص) و امام معصوم و حجت الهی نازل می شود و از آن رو که هم اکنون حجت زنده، امام عصر (عج) است تقدیر امور به ایشان عرضه می شود.
اما در باره اشکالاتی که مطرح شد باید گفت:
۱. شب قدر در امت های پیشین وجود داشته و بنا بر دلیل های عقلی و نقلی، زمین در هیچ زمانی حتی در دوران فترت، خالی از حجت خدا (پیامبر یا وصی او) نبوده است. و دوران فترت به معنای خالی بودن زمین از حجت خدا در این مدت زمان نیست، بلکه به معنای نبودن رسول و پیامبر در این فاصله شش صد سال است. بی تردید اوصیاء و جانشین های حضرت عیسی (ع) حجت خدا بر روی زمین بودند؛ بر این اساس می توان گفت: نزول فرشتگان در شب قدر در دوران فترت بر حجت خدا یعنی اوصیای حضرت عیسی (ع)، بوده است.
۲. امضای امام در شب قدر؛ هیچ منافاتی با توحید ندارد؛ زیرا تمام تصرفات امام با اذن خدا صورت می گیرد و آنان به نحو طولی در امور تأثیر گذار هستند.

پاسخ تفصیلی
این پرسش به چهار بخش تقسیم می شود:
۱- آیا هر ساله در شب های قدر فرشتگان نامه اعمال ما را محضر حضرت حجت (عج) تقدیم و حضرت آنان را امضا می نماید؟
۲- آیا شب قدر پیش از اسلام نیز بوده است؟
۳- در صورت مثبت بودن جواب، منزل گاه این فرشتگان در دوران فترت چه کسی بود؟
۴- آیا امضای تقدیر اعمال یک ساله بندگان در شب قدر با توحید سازگاری دارد؟

حال این چهار بخش را مورد بررسی قرار می دهیم:

۱. بر اساس روایات معتبر تمام امور بندگان بر پیامبر (ص) و امام معصوم و حجت الهی نازل می شود و از آن رو که هم اکنون حجت خداوند بر روی زمین، امام عصر (عج) است؛ تقدیر امور به ایشان عرضه می شود.

امام جواد (ع) از حضرت امیر المؤمنین (ع) نقل می کند که ایشان به حسن بن عباس فرمود: شب قدر در هر سالی است و خداوند در آن شب تمام امور آن سال را نازل می کند، پس از رسول خدا (ص) نیز کسانی عهده دار این امور هستند. ابن عباس از امام پرسید: آن ها کیستند: امام علی (ع) فرمود من و یازده نفر از فرزندان من که امام و هم سخن با فرشتگان هستیم.» [۱]

۲. آیا شب قدر در امت هاى پیشین نیز بوده است؟

در میان مفسران در این مسئله اختلاف است: برخی معتقدند که شب قدر اختصاص به امت اسلام دارد و در امت های گذشته نبوده است و عده ای این نظریه را قبول ندارند و نظرشان این است که شب قدر در بین ملل گذشته نیز بوده است.

الف) دلایل کسانی که معتقدند که شب قدر در امت های پیشین نبوده است:

این گروه به روایاتی استناد کرده اند که شب قدر از مواهب الاهى بر این امت مى‏باشد مانند شان نزول آیه شریفه (خیر من الف شهر)، که از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود:

ان اللَّه وهب لامتى لیلة القدر لم یعطها من کان قبلهم‏؛ خداوند به امت من شب قدر را بخشیده و احدى از امت هاى پیشین از این موهبت برخوردار نبودند” [۲] .

ب) دلایل کسانی که معتقدند شب قدر اختصاص به امت اسلامی ندارد:

این عده از مفسران از ظاهر برخی از آیات مانند “تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر” [۳] و “فیها یفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیم‏” [۴] استفاده کرده اند که شب قدر اختصاص به امت پیامبر(ص) ندارد؛ زیرا “تنزل” و “یفرق” هر دو با صیغه مضارع آمده اند و دلالت بر استمرار می کنند.
و هم چنین تعبیر به جمله اسمیه “سَلامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ” که نشانه دوام است نیز گواه بر این معنى است.
به علاوه روایات نیز این معنى را تایید مى‏کند .مانند روایتی که از امام جواد (ع) رسیده است که فرمود: خداوند شب قدر را در ابتداى خلقت دنیا آفرید و در آن شب نخستین پیغمبر و نخستین وصیى که باید باشد (آدم و شیث را) آفرید و حکم فرمود که در هر سالى، شبى باشد که در آن شب تفسیر و بیان امور تا چنان شبى در سال آینده فرود آید… [۶]
و ممکن است روایاتی که دلالت دارد شب قدر اختصاص به امت اسلام دارد، مقصود این باشد که در امت های پیشین، اگر چه شب قدر وجود داشته است ولی اعلان رسمی که مردم از آن آگاهی پیدا کنند نمی شده است.

۳. منزل گاه فرشتگان در زمان فترت نیز حجت خدا است؛ زیرا به ادله عقلی و نقلی، زمین در هیچ زمانی حتی در دوران فترت خالی از حجت خدا (پیامبر یا وصی او) نبوده است. و دوران فترت به معنای خالی بودن زمین از حجت خدا در این مدت زمان نیست بلکه به معنای نبودن رسول و پیامبر در این فاصله شش صد سال است. بی تردید اوصیاء و جانشین های حضرت عیسی (ع)حجت خدا بر روی زمین بودند.
توضیح اینکه:
خداى متعال در سوره «مائده» مى فرماید: «اى اهل کتاب! پیامبر ما به سوى شما آمد تا در عصرى که میان پیامبران الاهى فترت و فاصله اى واقع شده، حقایق را براى شما بیان کند، مبادا بگوئید از طرف خدا بشارت دهنده و بیم دهنده به سوى ما نیامد». [۷]
از فاصله حدود شش صد سال بین حضرت مسیح (ع) تا حضرت رسول اکرم (ص) به دوران فترت یاد می شود. همان گونه که از آیه یاد شده فهمیده می شود در این فاصله رسول و پیامبری نبوده است. اما باید توجه داشت که نیامدن پیامبر دلیل بر نبودن حجت خدا در روی زمین و قطع ارتباط انسان با خدا نیست.
بلکه زمین هیچ وقت از حجت خدا خالی نمی شود. امام علی (ع) در سخنی به کمیل می فرماید:
«آرى، روى زمین هرگز از کسى که قیام به حجت الاهى کند، خالى نخواهد ماند، خواه آشکار و مشهور باشد، یا پنهان و ناشناخته، براى این که احکام، دستورات، دلائل و نشانه هاى خداوند از میان نرود… خداوند به وسیله آنها دلائل و نشانه هاى خود را حفظ مى کند تا به افرادى همانند خود بسپارند و بذر آن را در دل هاى کسانى شبیه خود بیفشانند…» [۸] .
از این رو معتقدیم که نخستین انسان حجت خدا بود و آخرین انسان نیز حجت خدا خواهد بود.
بی تردید در دوران فترت؛ یعنی فاصله زمانی پس از حضرت عیسی (ع) تا زمان رسول اکرم (ص) حجت خدا وجود داشته است. در روایتی امام رضا (ع) می فرماید: « همانا در هیچ عصر و زمانی زمین از حجت خدا بر خلق خالی نمی شود». [۹] هر چند که ممکن است ما از نام و مشخصات آن ها بی خبر باشیم همان گونه که از صد و بیست و چهار هزار پیامبر تنها نام عده محدودی از آنان را می دانیم.
از سوی دیگر حجت خدا ممکن است نبی باشد و یا وصی او؛ زیرا هر پیامبری وصی داشته است. اهل تشیع و تسنن روایت کرده­اند که رسول خدا فرمود: «هر پیامبری وصیٌ دارد» [۱۰] از این رو شیعه بر این باور است که در هر زمانی خداوند حجتی در عالم دارد که او واسطه فیض خدا و حافظ دین او و مرجع علمی مردم است.
بر این اساس می توان گفت: نزول فرشتگان در شب قدر در دوران فترت بر حجت خدا یعنی وصی حضرت عیسی (ع)، بوده است.

۴. آیا امضای تقدیر اعمال یک ساله بندگان در شب قدر با توحید سازگاری دارد؟
حجت خدا خلیفه و نماینده خدا بر روی زمین است و هر کاری که انجام می دهد با این عنوان و به اذن و اراده خدا است و به نحو طولی در امور تأثیرگذار هستند. از این رو هیچ منافاتی با توحید ندارد. امام مهدی (ع) می فرماید: «قلب های ما ظرف اراده و مشیت خدا است، اگر او بخواهد ما می خواهیم.» [۱۱]
و اگر معتقدیم که هر ساله در شب های قدر فرشتگان نامه اعمال ما را محضر حضرت حجت (عج) تقدیم و حضرت آنان را امضا می نماید می گوییم که این با اراده و مشیت الاهی صورت می گیرد و هیچ منافاتی با توحید ندارد هم چنان که این سخن حضرت عیسی (ع) هیچ منافاتی با توحید ندارد که می فرماید: “من از گِل، چیزى به شکل پرنده مى‏سازم سپس در آن مى‏دمم و به فرمان خدا، پرنده‏اى مى‏گردد. و به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [پیسى‏] را بهبودى مى‏بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده مى‏کنم‏” [۱۲] .
—————————————————————————————————————
[۱] .ابو الصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص ۱۸۲، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۰۴ ق .
[۲] تفسیر نمونه، ج ‏۲۷، ص ۱۹۰، دار الکتب الإسلامیة، چاپ تهران، سال۱۳۷۴ ش، چاپ اول‏ .
[۳] قدر:۴.
[۴] دخان:۴.
[۶] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۰، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ق.
[۷] . مائده، ۱۹.
[۸] . نهج البلاغه(فیض الاسلام)، کلمات قصار، حکمت ۱۳۹
[۹] . صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۱۲۱، انتشارات جهان، ۱۳۷۸ه.ش.
[۱۰] . طبرانی، المعجم الکبیر، ج ۶، ص ۲۲۱، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ه.ق.
[۱۱] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۵۱، چاپ اول، مؤسسة الوفاء، لبنان، ۱۴۰۴ه.ق.
[۱۲] آل عمران، ۴۹.

(رک . http://shiastudies.net/)