روابط بین فردی در جوامع انسانی، از جمله مسایل مهمّی است که از دیر باز تا کنون، مورد توجّه زبدگان و فرهیختگان، از علمای اخلاق تا جامعه شناسان و روانشناسان، قرار گرفته و پیوسته در این عرصه، قلم ها به کار افتاده و متون ارزنده ای نگاشته شده است. اهمیّت و وسعت این محبّت به اندازه ای است که بسیاری از کارآمدی ها یا شکت ها، خوشی ها یا ناکامی ها وابسته به چگونگی این روابط و میزان آگاهی و هنرمندی افراد، نسبت به آن بوده است.
گرچه ورود به ابعاد گسترده ی این بحث و طرح روش های کاربردی و آسیب شناسی آن خارج از غرض این نوشتار است، لیک به سبب غفلت عمومی از یکی از ابعاد آن که مورد تأکید حجّت دوران و ولیّ آفریدگار جهان، حضرت صاحب العصر و الزمان أرواحنا فداه، قرار گرفته، بدان پرداخته شده است.
امام و راهبر بشریّت حضرت مهدی عجل الله فرجه در مرقومه ی کریمه ای که به شیخ مفید ارسال فرمودند، چنین می فرمایند:

ِ «وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا …» (الاحتجاج ۲: ۴۹۹)
«و اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعت خویش را عطایشان فرماید، در وفا به پیمانی که بر عهده دارند، هم دل می شدند، برکت لقاء ما از ایشان تأخیر نمی افتاد و همانا سعادت دیدار ما با معرفت حقیقی و راستین نسبت به ما، به تعجیل نصیب ایشان می گردید …»
مطالب گردآوری شده بر محور «روابط بین فردی» غالبا مشتمل به راه کارهایی است که به اصلاح پردازش های کلامی و ادبیات ارتباطی یا تغییر الگوهای عملکردی خارجی و جوارحی پرداخته است که البته هر یک در جایگاه خود قابل استفاده و با ارزش است. ولی آن چه در این مقاله مورد نظر است، نکته ی شامخی است که امام علیه السلام به اهمیّت آن تصریح فرموده، پیروان خویش را به جایگاه خطیر آن آگاه نموده اند که آن، «اجتماع قلوب مؤمنین» است.
به کارگیری آموزه های سودمند در روابط بین فردی، به اندک تلاشی می تواند موجب اصلاح گفتار و یا عمل کرد خارجی افراد با یکدیگر شود؛ ولی چه بسا که در همان حال، بین دل های آنان، فرسنگ ها فاصله باشد. به عبارت دیگر، می توان روابط بین فردی را به حسب ظواهر، کنترل و اصلاح نمود، بدون آن که از باطن و واقع، ریشه گرفته باشد.
بدین روی، شایسته است در کلام امام خویش بیاندیشیم که اصلاح روابط بین فردی اهل ایمان را، کدامین نشان کمل می آراید؛ هم دل شدن شیعیان با یکدیگر و اجتماع مؤمنان با قلبهایشان!
برجستگی این کمال در روابط پیروان مکتب اهل البیت علیه السلام با یکدیگر، از ادامه ی فرمایش آن حضرت دانسته می شود که اگر چنین شد که شیعیان، دل هایشان به هم یکی گشت و غلّ و کینه و حسد و برتری جویی و مانند آن نسبت به یکدیگر در قلوبشان، یافت نگشت، زمینه ی مشاهده ی جمال آن حضرت فراهم آمده است.
این چه کمال بی مثالی است و ما را چه می شود که به سهولت و بی تأمّل، از آن فارغ مانده ایم؟! چرا به این جنبه از روابط بی فردی، میان خود و دیگر شیعیان نمی پردازیم؟