از جهات موجب برای دعای بر فرج امام زمان علیه السلام عدالت آن حضرت است که بارزترين صفات نيکويش می باشد. لذا به «عدل» ملقب گرديده، چنانکه در دعايي که از خود آن حضرت براي شبهاي ماه رمضان روايت شده (معروف به دعاي افتتاح) آمده است: «اَللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلي وَلِيِّ أَمْرِکَ القائِمِ المُؤَمَّلِ وَ العَدْلِ المُنْتَظَرِ؛ پروردگارا و درود بفرست بر وليّ امرت که قيام کننده است و اميد مردم و عدل منتظر است».
و در حديث اُبيّ که در کمال الدين روايت شده از رسول اکرم صلي الله عليه و آله در وصف امام قائم عليه السلام آمده: «أَوَّلُ العَدْلِ وَ آخِرُهُ…؛ اوّل و آخر عدل است…». و کمتر حديثي درباره آن حضرت آمده که عدلش در آن يادآوري نشده باشد. در کمال الدين از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله منقول است که فرمود: به درستي که خلفا و اوصياي من و حجّتهاي الهي بر خلق بعد از من دوازده نفرند، اوّلشان برادرم و آخرشان پسرم است. عرض شد: ای رسول خدا! برادرت کيست؟ فرمود: علي بن ابي طالب. گفته شد: پسرت کيست؟ فرمود: همان مهدي که زمين را از قسط و عدل پر کند، همچنان که مالامال از ستم و ظلم شده باشد. سوگند به آنکه مرا به حق بشارت دهنده فرستاد! اگر از عمر دنيا جز يک روز باقي نماند، هر آينه خداوند آن يک روز را آنقدر طولاني کند، تا در آن روز خروج نمايد. آنگاه عيسي بن مريم روح اللَّه فرود ميآيد و پشت سر او نماز مي گزارد، و زمين به نور او روشن مي شود و سلطنت و فرمانروايي اش به مشرق و مغرب همه جا مي رسد.
و از حضرت سيّد الشهدا عليه السلام روايت شده که فرمود: اگر از عمر دنيا باقي نماند مگر يک روز، خداوند عزّ و جلّ آن روز را آنقدر طولاني مي کند تا اينکه مردي از فرزندانم خروج کند، سپس زمين را پر از عدل و قسط سازد، همچنان که از ستم و بيداد پر شده باشد، شنيدم که پيغمبر صلي الله عليه و آله اين را مي فرمود. [۱]
ميگويم: اخبار در اين باره جدّاً متواتر است، و از تتبع و بررسي موارد استعمال چنين به دست آوردهام که عدل اعمّ از قسط است، زيرا که قسط در مورد ايفاي حقّ غير به کار مي رود، مانند اداء شهادت، قضاوت، کيل و وزن و امثال اينها؛ ولي عدل هم شامل خود انسان مي شود و هم ديگري. بنابراين عدل به طور مطلق موافقت با حقّ است، ولي قسط موافقت با حقّ است در مورد خلايق، براي اينکه کاملاً صدق اين گفتار روشن شود به آيات شريفه قرآن که در آنها قسط و عدل ياد شده مراجعه فرماييد. و جور، ضدّ قسط؛ و ظلم، ضدّ عدل است. ظلم آن است که از حريم حقّ تجاوز شود ولي جور تجاوز از حقّ است نسبت به غير. و احاديثي که به اين مضمون وارد شده دلالت مي کند که حکّام و رؤسا و قضات در آخر الزمان بر مردم ستم مي کنند و به اصطلاح جائر هستند، بر خودشان نيز ظلم ميکنند. پس هرگاه حضرت قائم عليه السلام ظهور کند، جور را بر طرف مي کند و در حکومت بين مردم عدالت را حکم فرما مي سازد و ريشه و شاخه ظالمين را قطع مي کند تا جايي که عدلش همه عالم را فرا گيرد و احدي بر ديگري ظلم نخواهد کرد.
لذا حضرت صادق عليه السلام در حديثي که در بحار و غيبت نعماني از آن حضرت نقل شده ميفرمايد: قسم به خدا، عدل او داخل خانههايشان ميشود، همچنان که گرما و سرما داخل ميشود. [۲]
(رک: مکیال المکارم؛ محمدتقی موسوی اصفهانی؛ مترجم: مهدی حائری قزوینی)
——————————————————————————
[۱] کمال الدين ۲۸۰:۱.
[۲] بحار الانوار ۳۶۲:۵۲.
آخرین دیدگاهها