از جهات موجب برای دعای بر فرج امام زمان علیه السلام بخشش آن حضرت‏ است. در بحار از حضرت ابوجعفر باقر عليه السلام در وصف حضرت قائم – عجّل اللَّه فرجه الشريف – آمده است: و تمام اموال دنيا از برون و درون زمين در خدمتش جمع مي ‏شود، پس به مردم مي‏ فرمايد: بياييد به سوي آنچه در راه رسيدن به آن رحم‏ هايتان را قطع کرديد و خون‏ هاي حرام ريختيد و محرمات خداي – عزّ و جلّ – را مرتکب شديد، آن‏گاه آن‏قدر مي ‏بخشد که هيچ کس پيش از او نبخشيده است. [۱]

و نيز در بحار از شيخ نعماني از حضرت ابوجعفر باقر عليه السلام روايت شده که فرمود: گويا مي‏ بينم که اين دين شما از شما روي ‏گردان و در خون خود غوطه ‏ور است، و هيچ کس نتواند آن را به شما بازگرداند مگر مردي از اهل البيت ‏عليهم السلام که هر سال دو بار بر شما بخشش خواهد کرد و هر ماه دو نوع روزي به شما خواهد داد. در زمان او به شما حکمت عطا مي‏شود به حدّي که زن در خانه خودش نشسته باشد و از روي کتاب خدا و سنّت پيغمبر صلي الله عليه و آله حکم نمايد.
و در حديث ديگري از آن حضرت‏ عليه السلام آمده که: تمام اموال دنيا از ظاهر و باطن زمين به نزد آن جناب جمع مي ‏گردد و به مردم گفته مي ‏شود: بياييد اين چيزي است که شما به خاطر آن خويشاوندی ‏تان را قطع کرديد و خون‏هاي به ناحق ريختيد و در راه به دست آوردن آن حرام‏ها مرتکب شديد. پس آن حضرت ثروتي به آن‏ها مي ‏بخشد که هيچ کس پييش از او چنين نبخشيده باشد. [۲]
و از پيغمبر اکرم ‏صلي الله عليه وآله روايتي از طريق عامّه منقول است که فرمود: مردي نزد مهدي مي‏آيد و مي‏گويد: به من عطايي فرماي. پس به مقداري که آن شخص بتواند حمل نمايد، لباسش را پر مي‏کند. [۳]
و در حديث ديگري از طريق آن‏ها آمده که: پول‏ها در آن هنگام انباشته است که شخصي بر مي‏ خيزد و مي‏گويد: اي مهدي! به من چيزي بده. مي‏فرمايد: برگير. [۴]
و در غاية المرام از طريق آن‏ها از رسول اکرم ‏صلي الله عليه و آله روايت است که در حديث ابوسعيد خدري آمده: پول‏ها و اموال در آن روز انباشته خواهد بود. کسي که به نزد او مي ‏آيد و درخواستي دارد، آن‏ قدر که بتواند حمل کند، به او مي‏دهد. [۵]
و در حديث ديگري از ابوهريره آمده که گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: در آخر الزمان خليفه ‏اي خواهد بود که بي ‏شماره بخشش مي‏کند. [۶]
مي‏گويم: و چه خوش گفته‏اند:
بَنَتِ المَکارِمُ وَسَطَ کَفِّکَ مَنْزِلاً – فَجَمِيعُ مالِکَ لِلأَنامِ مُباحٌ
وَ إِذَا المَکارِمُ أَقْفَلَتْ أَبْوابَها – يَوْماً فَأَنْتَ لِقُفْلِها مِفْتاحٌ
مکارم اخلاق ميان کف دستت منزل گرفته‏اند، [گويي] پس همه مال تو براي مردم مباح است.
و اگر روزي مکارم درهاي خود را قفل کند و ببندد، پس تو براي آن قفل‏ها کليد هستي.

و ديگري گفته:
هُوَ البَحْرُ مِنْ أَيِّ النَّواحِي أَتَيْتَهُ – وَ لُجَّتُهُ المَعْرُوفُ وَ البِرُّ ساحِلُهُ
تَعَوَّدَ بَسْطَ الکَفِّ حَتّي لَوْ أَنَّهُ – أَرادَ انْقِباضاً لَمْ تُطِعْهُ أَنامِلُهُ
فَلَوْ لَمْ يَکُنْ فِي کَفِّهِ غَيْرَ نَفْسِهِ – لَجادَ بِها فَلْيَتَّقِ اللَّهَ سائِلُهُ
او دريا است از هر طرف [که خواهي] به سوي او آيي، و امواجش نيکي و کرانه‏ اش احسان است.
به گشاده دست بودن عادت کرده، به طوري که اگر بخواهد دست خود را ببندد انگشتانش ياري نمي‏ کنند.
و اگر هرآينه در کَفَش چيزي جز روانش نباشد، همان را خواهد بخشيد، پس درخواست کننده‏اش بايد از خدا بترسد [و پروا کند که هر چيزي از او نخواهد].
و نگارنده اين کتاب – که خداوند او را مورد عفو قرار دهد – به تضمين اين شعر سروده است:
إِنَّ الَّذِي خَلَقَ المَکارِمَ حازَها – فِي ذاتِ آدَمَ لِلإِمامِ القائِمِ
همانا آن‏که نيکي ‏ها را آفريد، همه آن‏ها را در ذات آدم‏ عليه السلام براي امام قائم – عجّل اللَّه فرجه الشريف – فراهم آورد.

(رک: مکیال المکارم؛ محمد تقی موسوی اصفهانی؛ مترجم: مهدی حائری قزوینی)

———————————————————————–
پی نوشتها:
[۱] بحار الانوار ۳۵۱:۵۲.
[۲] بحار الانوار ۳۹۰:۵۲.
[۳] بحار الانوار ۸۸:۵۱.
[۴] بحار الانوار ۸۸:۵۱.
[۵] غاية المرام: ۶۹۸.
[۶] غاية المرام: ۶۹۸.