از جهات موجب برای دعای بر فرج امام زمان علیه السلام ایمان ایشان به خداست. شايسته است که مؤمن براي مؤمنين دعا کند که هم ‏کيش و هم ‏عقيده او هستند، و اين مطلب به حکم عقل و شرع ثابت است. پس دعا کردن براي آن بزرگوار که سالار مؤمنين است بر ما لازم مي‏باشد. چنان ‏که در کافي حديث مسندي از حضرت ابوعبد اللَّه صادق ‏عليه السلام آمده است که فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: هيچ مؤمني براي مرد يا زن مؤمني دعا نکند مگر آن‏که خداوند متعال آنچه که او براي آن‏ها خواسته است، مانند آن را به سوي او برگرداند، از طرف هر مرد يا زن مؤمني که از اوّل روزگار تا روز قيامت آمده يا خواهد آمد. و بسا باشد که روز قيامت بنده مؤمني را دستور دهند تا به آتش افکنده شود و او را مي‏ کشند تا به دوزخ ببرند، ولي مؤمنين و مؤمنات عرضه مي‏دارند: پروردگارا! اين همان شخصي است که براي ما دعا مي‏کرد شفاعت ما را درباره او بپذير. پس خداوند شفاعت آن‏ها را درباره او قبول مي‏فرمايد و او نجات مي‏يابد. [۱] .

در همان کتاب از عيسي بن ابي منصور روايت است که گفت: من و ابن ابي يعفور و عبداللَّه بن طلحه خدمت امام ابوعبداللَّه صادق ‏عليه السلام بوديم که آن حضرت خود آغاز سخن کرد و چنين فرمود: اي پسر ابي يعفور! رسول خدا صلي الله عليه وآله فرموده: شش خصلت است که در هر که باشد در پيشگاه خداوند و طرف راست (عرش) او خواهد بود. ابن ابي يعفور عرضه داشت: فدايت شوم، آن‏ها چيست؟ فرمود: فرد مسلمان براي برادر ديني خود بخواهد آنچه براي عزيزترين خاندانش مي‏خواهد، و بد بدارد آنچه براي عزيزترين خاندانش بد مي‏دارد، و با پاکي و خلوص با او دوستي کند. ابن ابي يعفور گريست و گفت: به چه صورتي با او به پاکي و خلوص دوستي کند؟ فرمود: اي پسر ابي يعفور! اگر در دل او اينقدر منزلت داشته باشد که خوبي و بدي را براي او بسان عزيزترين کسان خود بخواهد، انگيزه‏اي خواهد شد تا در غم و شادي او شريک باشد که در خوشحالي او شاد و در اندوهش اندوهگين مي‏شود و اگر چيزي که مايه فرج و گشايش کار او است در اختيار داشته باشد، حاجت او را برمي‏آورد و گرنه برايش دعا مي‏کند.
سپس امام صادق‏ عليه السلام فرمود: سه تا مربوط به شما است [همان‏ها که گذشت] و سه تا مربوط به ما است. اين‏که فضيلت ما را بشناسيد و دنبال ما گام برداريد و منتظر عاقبت امر و برنامه [حکومت] ما باشيد، که هر کس چنين بود، در پيشگاه خداوند – عزّو جلّ – خواهد بود و کساني که در مراتب پايين‏تر هستند از نور ايشان استفاده مي‏کنند. اما کساني که در طرف راست [عرش] الهي هستند اگر کساني که در درجه پايين‏تر هستند، آن‏ها را بنگرند زندگي برايشان تلخ و ناگوار مي‏شود، زيرا بر درجه آن‏ها غبطه مي‏خورند.
ابن ابي يعفور پرسيد: چگونه است که نمي‏شود آن‏ها را ديد با اين‏که در طرف راست [عرش] خداوند هستند؟ فرمود: اي ابن ابي يعفور! چون که آن‏ها در حجابي از نور الهي هستند [چشم‏ها از ديدنشان عاجز است] مگر اين حديث به تو نرسيده است که رسول خدا صلي الله عليه و آله بارها مي‏فرمود: به راستي که خداوند را در سمت راست عرش در پيشگاه الهي در جناح راست او مخلوقاتي است که چهره‏شان از برف سفيدتر و از آفتاب هنگام ظهر تابان‏تر است. مي‏پرسند که اينان چه کساني هستند؟ جواب مي‏رسد: اين‏ها افرادي هستند که در حلال خدا با يکديگر دوستي ورزيده‏اند. [۲] .

(رک : مکیال المکارم؛ محمد تقی موسوی اصفهانی، ترجمه مهدی حائری قزوینی)
——————————————————————————-
پی نوشتها:
[۱] اصول کافي ۵۰۷:۲.
[۲] اصول کافي ۱۷۲:۲.