تاریخچه زندگی:

دانیال یکی از پیامبران بنی اسرائیل (قرن هفتم قبل از میلاد) است. دانیال به زبان عبری به معنای «خدا قاضی من است» می باشد. حضرت دانيال در بيت المقدس متولد شد و در سن ۱۲ سالگي بود که سپاه بختنّصّر، پادشاه بابل به سرزمين بيت المَقدِس حمله و آن سرزمين را فتح کرد به رسم آن زمان تعداد زيادي از مردم آن سرزمين از جمله حضرت دانيال را به همراه خود به اسارت برد…

 در سال ۶۵۵ پیش از میلاد وی را به دربار «بختنّصّر» پادشاه بابل به اسارت بردند. پادشاه در ابتدا دستور داد تا تعدادي از افرادي را که به اسارت برده اند انتخاب کرده و به آنها تعليم داده شود تا در آينده از آنها در دربار استفاده کنند و يکي از کسانيکه انتخاب شد حضرت دانيال  بود. وی در آنجا به علوم کلدانیان و زبان مقدّس واقف گردید و در حکمت از آنان پیشی گرفت. اوّلین واقعه‌ای که سبب نفوذ دانیال نبی گردید تعبیر خواب “نبوکد نصّر” بود.  روزي پادشاه بابل خوابي ديد و تمام خوابگزاران از تعبير آن خواب عاجز ماندند و پادشاه دستور داد تا همه آنها را بکشند.

خبر به گوش حضرت دانيال رسيد. او به مامورين سلطنتي گفت که مي تواند خواب را تعبير کند. حضرت دانيال را نزد پادشاه بردند و پادشاه به او گفت که تو هم بايد خواب را تعريف کني هم اين که آن را تعبير کني! و دانيال پذيرفت و او خواب را براي پادشاه تعبير کرد و به همين سبب مورد احترام واقع شد.

زمان گذشت تا اينکه کوروش، پادشاه ايران به بابل حمله کرد و توانست بابل را فتح و يهوديان را از اسارت حکومت بابل آزاد کند و دانيال علیه السلام را به همراه خود به ايران آورد و در دربار پادشاهي ايران نيز مورد تکريم قرار گرفت. در اين مدت حضرت دانيال مي توانست به طور مستقيم و بدون اجازه و وقت قبلي با پادشاه ديدار کند و مي توان گفت که به عنوان دومين فرد مملکتي محسوب مي شد. تا اينکه احتمالا در سن ۸۳ يا ۸۵ سالگي دار فاني را وداع مي کند و به رسم  بزرگان آن زمان جسد آن حضرت را به صورت موميايي شده در همين منطقه که هم اکنون آستان آن بزرگوار است نگهداري مي شده و بالاي سر آن جعبه اي قرار داشته که هر کس احتياج به پول پيدا مي کرد از آن جعبه به قرض مي برده و بعد از اين که مشکلاتش برطرف مي شده دوباره قرض را پس مي داد. آرامگاه دانیال نبی در ساحل شرقی رودخانه شاوور و روبروی تپه ارگ قرار دارد. بنای زیارتگاه او شامل دو حیاط است. بر روی گنبد مخروطی – پله‌ای قرار دارد که نوع رایج گنبدهای منطقه ‌است.

در سال ۱۶ قمري بعد از پايان آخرين جنگ بين سپاه اسلام و ايرانيان (جنگ شوشتر يا جنگ هرمزان) فرمانده سپاه اسلام در هنگام بازگشت، جسد موميايي شده اي را مي بيند و از مردم در خصوص آن سئوال مي کند. مردم که از مقام و مرتبه حضرت آگاهي نداشته اند، مي گويند چيزي نيست که به درد شما بخورد هر وقت ما احتياج به باران داشته باشيم اين جسد را از آلونک بيرون مي آوريم و به حکم خداوند باران مي بارد و هر وقت آن را داخل مي گذاريم بارش باران تمام مي شود.

فرمانده سپاه اسلام به خليفه وقت نامه مي نويسد که جسدي موميايي شده در شيشه ای بلورين در منطقه شوش پيدا شده است. خليفه از شناسايي آن عاجز مي ماند به نزد حضرت علي علیه السلام مي روند و جريان را سئوال مي کنند. حضرت علي علیه السلام مي فرمايد:

«اين جسد برادرم حضرت دانيال است.» و دستور مي دهد آن جسد را به روش مسلمين غسل دهند و سپس کفن کنند و رو به قبله دفن نمايند (احتمالا بعد از پيامبر اسلام تنها پيامبري است که رو به کعبه دفن شده زيرا تمام پيامبر قبل از ایشان رو به بیت المَقدِس دفن هستند) و همچنين آن حضرت دستور داد آب رودخانه را از روي قبر عبور دهند تا نگهباني براي قبر باشد، تا دست کسي به آن نرسد.

در حديثي  رسول خدا صلی الله علیه و آله مي فرمايند:

«من لم يقدر علي زيارتي فليزر قبر اخي دانيال.»(مستدرک سفینة البحار، شیخ علی نمازی شاهرودی ۳: ۳۵۲ )

يعني هر کس قادر به زيارت من نيست زيارت کند قبر براردم دانيال را»

در جاي ديگر باز پيامبر خدا مي فرمايند:

«من دلّ الي دانيال فبشروه بالجنّه.»(ابن کثیر، البدایة و النهایة ۲: ۴۹ و همو ، قصص الانبیاء ۲: ۳۳۳ )

يعني هر کس مردم را به زيارت دانيال دلالت بدهد بدو بهشت را بشارت دهید.»

در برخي منابع شیعی آمده است که در زمان رجعت جناب دانیال در رکاب حضرت امیر المومنین خواهد جنگید . (قطب الدین راوندی درگذشته ۵۷۳ ، الخرائج و الجرائح ۲ : ۸۴۸ و بحار الانوار ۵۳:  ۶۱ )

آرامگاه دانیال نبی در ساحل شرقی رودخانه شاوور و روبروی تپه ارگ قرار دارد. بنای زیارتگاه او شامل دو حیاط است. بر روی گنبد مخروطی – پله‌ای قرار دارد که نوع رایج گنبدهای منطقه ‌است.

در منابع تاریخی اهل سنّت دو دانیال مورد گفتگو است: دانيال  اکبر همان دانيال پيغمبر است، که از جمله صلحای آل يعقوب می باشد. خواندمير در حبيب السير از دو دانيال سخن مي دارد و مي نويسد:

پس از دانيال  اکبر دانيال بن حزقيل – که در اعداد انبياء عالي شان انتظام دارد – روي کار آمده و در باره دانيال اکبر گويد که وي روزي در اثناء قرائت تورات به آيتی رسيد که از تخريب بيت المَقدِس خبر می داد در خواب به وی نمودند که ويران کننده بيت المَقدِس يتيمی است در بابل  به نام بختنّصّر؛ دانيال با مال بسيار بدانجا رفت و بختنّصّر را در کوچه بيمار يافت و به خانه  برد و پرستاری  کرد تا بهبود يافت. سپس او را به وصول مرتبه بلند سلطنت و ظفر بر بنی اسرائيل نويد داد و جهت خود امان نامه اي  طلبيد. چون  کار بختنّصّر بالا گرفت  و به پادشاهی نشست پس از سخاريت  (سناخريب ) با آگاهی از طغيان اسرائيليان  بدانجا لشکر کشيد و بيت المَقدِس  را گرفت و ويران ساخت. دانيال اکبر پس از اين  واقعه وفات يافت. پس از درگذشت دانيال اکبر دانيال بن حزقیل امان نامه اي را که  بختنّصّر به دانيال اکبر داده بود، نزد او برد و اهل بيت دانيال اکبر را از خشم وي بر کنار داشت. اما بختنّصّر خود دانيال  را با ديگر اسيران به بابل برد و پيوسته بر علو مقام  وی می افزود تا محسود همگنان افتاد و بختنّصّر را گفتند که  وی سر مخالفت دارد و بختنّصّر دانيال را زندانی کرد و سپس خوابی  هولناک ديد که از پس بيدار شدن به يادش نمانده بود و دانيال آن خواب را با ياد وي آورد و تعبير به گفت و بار ديگر اکرام و نوازش ديد. ديگر بار حسودان به دشمنی وی همداستان شدند و او را نزد بختنّصّر به  خداي يگانه پرستي متّهم ساختند و از او اجازت خواستند تا معبودي عظيم  بسازند. و بختنّصّر رضا داد. پس  آن  گروه  بتی عظيم ساختند از معدنيّات  و تاجی  از زر مرصع  به گوهر بر سر وی نهادند و آتشی بلند افروختند و خلق را به پرستش آن دعوت  کردند و هر کسی را که گردن ننهاد در آتش افکندند و از آن جمله  دانيال و سه تن  ديگر از اهل بيت دانيال اکبر را بی رخصت بختنّصّر در آتش انداختند. بختنّصّر از بام  قصر به آتش نگريست، پنج تن را در آن ميان ديد که هر يکي از آنان مانند مرغان دو بال  داشت و چهار تن ديگر را سايه مي کرد. از ديدن آن بيم زده شد و فرمان داد تا آنان را از آتش برآرند. دانيال با ياران به سلامت نزد او رفت و بختنّصّر را معلوم گشت که آن  کسی که بال داشت فرشته بوده است و از عنايت يزدان در حق دانيال متنبّه گشت  و به اعزام  و اکرامشان پرداخت. پس  از بخت نصر فرزندش به جای او نشست  و چون  او درگذشت ديگری بر تخت سلطنت تکيه زد و دانيال را اجازت داد تا با اسيران بنی اسرائيل به بيت المَقدِس رود. آن گاه صاحب حبيب السير متذکر می شود که  مقبره دانيال در شوش در زمان ابوموسی اشعری پیدا شده است و بدين ترتيب دانيال بن  حزقيل نزد وي همان دانيال پيغمبر دانسته شده است. (حبيب السير چ  کتابخانه  خيام  ج ۱، صص ۱۳۳ – ۱۳۶).

آرامگاه دانیال در شوش

ضريح دانیال در شوش


شباهت موعود اسلام به حضرت دانیال:


دانیال علیه السلام از بنی اسرائیل مدّت مدیدی غائب بود و در چاهی بزرگ او را با شیری درنده زندانی کرده بودند تا آن شیر او را طعمه ی خود سازد. پس خدای متعال دانیا را حفظ کرد و به یکی از پیغمبران بنی اسرائیل دستور داد که غذا و آب برای او ببرد. در پی پنهانی دانیال گرفتاری پیروان و شیعیانش شدید شد. تا این که دانیال نجات یافت.

حضرت قائم علیه السلام نیز از نظر ما غائب مانده و با غیبتش گرفتاری ما بسیار شده است. دشمنان آن حضرت نیز پس از شهادت پدر بزرگوارشان حضرت عسکری قصد جان آن حضرت را کردند. ولی خداوند متعال او را حفظ  فرمود.