احمد امین ابراهیم نویسنده و متفکر ، مورخ و نویسنده مصر است. در اکتبر ۱ ، ۱۸۸۶ در منشيه در قاهره به دنیا آمد. آموزش ابتدائی را در مدرسه مادر عباس پاشا آموخت
و به دانشگاه الازهر دانشکده قوه قضائیه مذهبی ” رفت و گواهی قضاوت را از قوه قضائیه در سال ۱۹۱۱ م به دست آورده است. وی در سال ۱۹۱۳ به مدت ۳ ماه به عنوان یک قاضی
در قوه قضائیه کار قضاوت را به عهده گرفت. در سال ۱۹۲۶ توسط دوستش طه حسین به استاد دستیار در دانشکده هنر در دانشگاه قاهره گمارده شد و در سال ۱۹۳۹ رئیس آن دانشکده گشت.
وی به مساعدت برخی از همکارانش در سال ۱۹۱۴ “کمیته برای تالیف ، ترجمه و نشر ” تاسیس کرد و تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۴ رئیس آن مرکز باقی ماند. در انتشار “مجلة الرسالة”
در سال ۱۹۳۶م و انتشار مجله “الثقافة” مجله ادبی هفتگی در ۱۹۳۹م همکاری نمود.
وی در ۱۹۴۶م وزیر وزارت آموزش و پرورش شد. وی در ۲۷ رمضان ۱۳۷۳ هـ/۳۰ مايو ۱۹۵۴م در مصر درگذشت.
وی تألیفاتی دارد که از کتب مهم اجتماعی است همچون: “فجرالاسلام”، “ضحی الاسلام”، “ظهر الاسلام” و “یوم الاسلام”.
او بسیار ضد تشیع بود که گویا ناشی از بی اطّلاعی او از این مذهب است. با اینکه با شیعه بسیار دشمنی داشت، اما نسبت به امام صادق (علیه السلام) چنان احترامی قائل است
که برای امامان اهل تسنن این قدر احترام قائل نشده است.
او در کتاب “ضحی الاسلام” در مورد مهدویت چنین می نگارد:
عقیده به مهدی، به سبب برخی عوامل سیاسی، دینی و اجتماعی پدید آمده که به نظر من، از شیعه سرچشمه گرفته است (!) و آنها به اختراع(!!) آن را آغاز کردند ….
این سردمداران ماهر، افکار توده ی ساده ی پرشور در راه دین و دعوت اسلامی را به بند کشدند(!!) و از این حوزه ی پاکیزه وارد شده احادیثی در این باره جعل(!!) کرده از پیامبر با سندهای محکم، روایت نمودند؛ و آنها را از راه ها و طریق های گوناگون، نشر دادند؛ پس توده ی مردم، از روی سادگی(!) آنها را راست انگاشتند. (در برابر این بزه) بزرگان شیعه به خاطر مصلحت خود(!) ساکت ماندند. بنی امیّه هم از آن در مورد سفیانی(!!) تقلید کردند و آل عبّاس نیز آن را به سود خویش گرداندند؛ و چنین بود همداستانی زشتی که بر اثر آن خرد مردمان را فاسد گردانیدند … این کار ناروا نتیجه ای ناهنجار در گمراهی عقول امّت و سپردگی آنان نسبت به اوهام داشت.[۱]
این سخنان احمد امین تنها یک شعار است و هیچ سند علمی و شاهد تاریخی ندارد. او بی توجّه به کتاب های فراوان حدیثی اهل سنت به انکار روایات مهدویت برخاسته است؛ در حالی که آن روایات را بیش از ۴۵ تن از اصحاب پیامبر نقل کرده اند و در طول تاریخ بیش از ۳۶ تن از دانشمندان نام آور و حدیث شناسان ماهر اهل سنّت آن روایات را متواتر و صحیح دانسته اند و انکار آنها را چون انکار وجود خدا و انکار نبوّت پیامبر و انکار معاد داسته اند و فقهای چهار مذهب عامه به خروج از اسلام منکر مهدویت حکم کرده اند.
بسیاری از علمای عامه به ولادت مهدی اعتراف کرده اند همچون:
۱ـ “شیخ الاسلام ابونصر احمد جامی” (درگذشته نیمه اوّل قرن ششم) در قصیده ای که به این شعر ختم می شود:
عسکری نور دو چشم آدم است و عالم است همچو یک مهدی سپهسالار در عالم کجاست؟
۲ـ شیخ “عبدالله مطیری شافعی” در کتاب «الریاض الزاهرة فی فضل آل بیت النبی و عترته الطاهره» نیز به ترتیب اسامی ائمه اطهار را می نویسد و سپس می نگارد:
«امام دوازدهم (فرزند حسن عسکری) محمّد قائم مهدی رضی الله عنه است که در میان ملّت اسلام از پیغمبر و جدش علی (رضی الله عنه) و سایر پدران بزرگوارش روایات صریح در باره او رسیده است. او قائم منتظر است که در خبر صحیح نوید داده شده، او پیش از آن که ظهور کند دو غیبت داشته است.»
۳ـ “صلاح الدین صفدی” درگذشته ۷۶۴ ق. در “شرح الدائرة” به نقل شیخ سلیمان حنفی در ینابیع المودة می نویسد:
«مهدی موعود امام دوازدهم از ائمه اثنی عشر است، اوّل آنها سیّدنا علی است و آخر آنان مهدی رضی الله عنهم است.»
۴ـ “ابن حجر مکّی” درگذشته ۹۷۴ ق. در “صواعق المحرقة” صفحه ۱۲۴ می نویسد:
«ابوالقاسم محمّد الحجه، سنّ وی بعد از پدرش پنج سال، بدو در آن سنین کودکی خداوند حکمت را آموخت. او را قائم منتظر می نامند.»
۵ـ “جمال الدین عطاء الله” درگذشته ۱۰۰۰ ق. در کتاب فارسی “تاریخ خمیس” که به نام وزیر امیرعلی شیر نوائی نوشته است، می نویسد:
«کلام در بیان امام دوازدهم محمدبن الحسن علیهما السلام. تولّد همایون آن در درج ولایت در منتصف شعبان سنه ۲۵۵ در سامرّه اتّفاق افتاد، مادرش صیقل یا سوسن و قیل نرجس.»
۶ـ مورّخ نامی “عبدالملک عصامی” مقیم مکّه درگذشته ۱۱۱۱ ق. در “سمط النجوم العوالی”، جلد چهارم، صفحه ۱۳۸ به ترتیب نام ائمه طاهرین را می نگارد تا آنجا که می نویسد:
«امام محمد المهدی فرزند امام حسن عسکری بن علی النقی … بن حسین بن علی بن ابی طالب رضی الله عنهم اجمعین در روز جمعه نیمه شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ متولّد گردید؛ نام مادرش صیقل یا سوسن و گفته اند نرجس بوده است، کنیه او ابوالقاسم، القابش: حجت، خلف صالح، قائم، منتظر، صاحب الزمان و مهدی است که از همه مشهورتر است، وقتی پدرش رحلت کرد او پنج ساله بود.»
نیز روایات مهدی توسط ۴۵ تن از اصحاب رسول خدا بدین شمار نقل شده است:
۱ ـ «امام امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب» (درگذشته ۴۰ ق)، (سنن أبی داود جلد ۴ ، ص ۵۱) .
۲ ـ «ابوإمامه باهلی، صعد بن عجلان» (البیان گنجی، ص۹۵)
۳ ـ «أبوأیوب أنصاری» (معجم صغیر، طبرانی ج ۱، ص ۱۳۷)
۴ ـ «أبوسعید خدری» (سنن أبی داود ج ۴ ص ۱۰۷ حدیث شماره ۴۳۸۵)
۵ ـ «أبوسلمی راعی» (چوپان شترهای) رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مقتل الحسین خوارزمی ص۹۵ و به نقل ینابیع المودة ۳/۱۶۰، فرائد السمطین۲/۳۱۹ حدیث شماره۵۷۱و عموم کتب شامل أحادیث مهدی.
۶ ـ «أبوالطفیل عامر بن واثله» (مسند أحمد بن حنبل ج ۱، ص ۹۹)
۷ ـ «أبو لیلی» (مناقب خوارزمی، فصل پنجم ص ۲۳ـ ۲۴)
۸ ـ «أبو وائل» (عقد الدرر جمال الدین یوسف دمشقی ص ۲۳ و ۳۸)
۹ ـ «أبوهریره» (صحیح بخاری ج ۱، ص ۱۷۸ و عموم کتب شامل أحادیث مهدی)
۱۰ ـ «أنس بن مالک» (سنن إبن ماجه ج ۲، ص ۵۱۹)
۱۱ ـ «تمیم داری» (عرائس ثعلبی ص ۱۸۶ و به نقل عقد الدرر ص ۲۱۹)
۱۲ ـ «ثوبان مولی (غلام آزاد شده) رسول اللّه (صلی الله علیه و آله)» (سنن إبن ماجه ج ۲، ص ۵۱۹)
۱۳ ـ «جابر بن سمره» (البرهان متّقی هندی، ذیل تنبیهات، تنبیه اوّل)
۱۴ ـ «جابر بن عبداللّه أنصاری» (مسند أحمد حنبل ج ۳، ص ۳۸۴)
۱۵ ـ «جابر بن عبداللّه صدفی» (استیعاب قرطبی ج ۲ ص۱۱۱ چاپ ذیل إصابه إبن حجر و معجم کبیر طبرانی ج ۲۲ ، ص ۹۳۷)
۱۶ ـ «امام حسن بن علی» (درگذشته ۵۰ ق)، (ینابیع المودة قندوزی، ص ۵۸۹)
۱۷ ـ «امام حسین بن علی» (درگذشته ۶۱ ق)، (البرهان متّقی هندی باب دوّم حدیث ۱۷ و ۱۸)
۱۸ ـ «سلمان فارسی» (مقتل الحسین خوارزمی ج۱ ، ص ۱۴۶)
۱۹ ـ «طلحة بن عبیداللّه» (البرهان، متّقی هندی و المهدی المنتظر، إبن صدیق ص۱۲)
۲۰ ـ «عباس بن عبدالمطلب» (المهدی المنتظر إبن صدیق، ص۱۲)
۲۱ ـ «عبدالرحمن بن عوف» (البیان گنجی شافعی، ص۹۶ )
۲۲ ـ «عبداللّه بن حرث (حارث) بن جزء زبیدی» (سنن إبن ماجه ج ۲ ، ص۵۱۹ و در چاپ دیگر ج ۲، ص ۲۷۰)
۲۳ ـ «عبداللّه بن عباس» (درگذشته ۶۸ ق)، (فصول المهمّه، إبن صبّاغ مالکی ص ۲۷۸)
۲۴ ـ «عبداللّه بن عمر بن خطاب» (درگذشته ۷۴ ق)، (فصول المهمّه، إبن صبّاغ،ص ۲۷۷ و البرهان، متقی هندی، باب ۱ حدیث ۲ و باب ۶ حدیث ۶)
۲۵ ـ «عبداللّه بن عمرو بن عاص» (البیان، گنجی شافعی ، ص۹۲ )
۲۶ ـ «عبداللّه بن مسعود» (فصول المهمة، إبن صبّاغ، ص۲۷۹ )
۲۷ ـ «عثمان بن أبی العاص» (مسند أحمد حنبل ج ۴ ، ص ۲۱۶ و ۲۱۷)
۲۸ ـ «عثمان بن عفّان» (المهدی المنتظر، صدیق مغربی ص۱۲، و در مقاله فتوائی ــ اداره مجمع فقهی سعودی در مکّه ــ مندرج در آخر البیان گنجی شافعی ص۷۷ چاپ بیروت)
۲۹ ـ «علقمة بن عبداللّه» (سنن إبن ماجه [بنقل المهدی فی السنة شیرازی ص۴۲] و فصول المهمة، إبن صبّاغ مالکی)
۳۰ ـ «علیّ الهلالی» (مجمع الزوائد هیثمی ج ۹ ، ص ۱۶۵)
۳۱ ـ «عمار بن یاسر» (البرهان باب اول حدیث ۱۰ و باب ۴ فصل ۲ حدیث شماره ۷ و ۲۴)
۳۲ ـ «عمر بن خطاب» (البرهان باب اول حدیث ۳۸)
۳۳ ـ «عمران بن حصین» (مسند أحمد بن حنبل ج ۴، ص ۴۳۷)
۳۴ ـ «عمرو بن عاص» (البرهان باب چهارم فصل ۲ حدیث ۲۳ )
۳۵ ـ «عمرو بن مره جهنی» (إبراز الوهم المکنون، أبوالفیض غماری و عرف الوردی ص۱۳۹ و ۳۹۰ و المهدی المنتظر إبن صدیق ادریسی ص۱۳ )
۳۶ ـ «عوف بن مالک» (معجم کبیر طبرانی)
۳۷ ـ «قتادة بن نعمان» (البرهان باب اول حدیث ۱۷ و باب ششم حدیث ۱۰ و ۱۱)
۳۸ ـ «قرة بن ایاس المزنی» (ینابیع المودة ص ۲۲۰ )
۳۹ ـ «کعب الأحبار» (عقد الدرر، جمال الدین دمشقی ص ۱۸۰ و ۲۳۳ ــ ۲۳۴ به نقل از الفتن، نعیم بن حماد)
۴۰ ـ «کعب بن علقمه» (البرهان باب هفتم حدیث ۸ ـ ۱۳ ـ ۲۱ )
۴۱ ـ «معاذ بن جبل» (درگذشته ۱۸ ق)، (إبراز الوهم المکنون، أحمد بن محمد بن صدیق، ص ۸ )
۴۲ ـ «فاطمة الزهراء بنت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله)» (درگذشته ۱۰ ق )، (فرائد السمطین، حموینی)
۴۳ ـ «أم المؤمنین أم سلمه» (سنن أبی داود ج ۴ ، ص ۱۵۱)
۴۴ ـ «أم المؤمنین عایشه» (کتاب الفتن، نعیم بن حماد به نقل عقد الدرر ص ۱۶ ــ ۱۷ و البرهان باب دوم حدیث ۲۱ )
۴۵ ـ «أم حبیبه» (البرهان باب چهارم فصل ۲ حدیث ۲۰)
اضافه بر این بالغ بر ۳۴ تن از محدثین و حدیث شناسان عالی رتبه اهل سنت به تواتر احادیث مهدی منتظر اعتراف نموده اند بدین شرح:
معترفین به تواتر و قطعی الصدور بودن احادیث مهدی منتظر
۱ ـ أبوالحسن، محمدبن حسین آبری سجستانی (درگذشته ۳۶۳ ق.) به تواتر و قطعی الصدور بودن احادیث مهدی اعتراف نموده است.
۲ ـ حافظ محمد یوسف گنجی شافعی (م. ۶۵۸ ق) در «البیان فی اخبار صاحب الزمان(ع)» آخر باب یازدهم، ص ۱۲۶.
۳ ـ شمس الدین محمد بن أحمد قرطبی (م. ۶۷۱ ق) در «التذکرة فی أحوال الموتی و أمور الآخرة» ص۷۰۱.
۴ ـ حافظ جمال الدین مزّی ( م. ۷۴۲ ق) در «تهذیب الکمال» ج ۴، ۱۴۶ ــ۱۴۹، شماره ۵۱۸۱.
۵ ـ إبن قیم جوزیّه محمد بن ابی بکر دمشقی حنبلی (م. ۷۵۱ ق) در «المنار المُنیف»، ص ۱۴۲.
۶ ـ شهاب الدین إبن حجر احمد بن علی عسقلانی (م . ۸۵۲ ق) در «تهذیب التهذیب» ج ۹، ص ۱۲۶
۷ ـ شمس الدین سخاوی (درگذشته ۹۰۲ ق) در «فتح المغیث» به نقل از آبری [«نظم المتناثر» کتانی ص۲۲۶; «إبراز الوهم المکنون» غماری، ص۴۳۶، مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ، ص۲۳۲].
۸ ـ جلال الدین عبدالرحمن سیوطی (م . ۹۱۱ ق) در «عرف الوردی» ضمیمه ی: «الحاوی للفتاوی» ، ج ۲ ، ص ۱۶۵.
۹ ـ ابوالعبّاس إبن حجر احمد بن محمّد هیتمی (م . ۹۷۳ ق) در «الصواعق المحرقة» ص۹۹ و در چاپ دیگر ص۱۶۷ و «القول المختصر» ص ۲۳ با این تعبیر : قال بعض الائمة … .
۱۰ ـ شیخ مرعی بن یوسف حنبلی (م. ۱۰۳۳ ق) در «فرائد الفکر فی الامام المهدی المنتظر» [به نقل «لوائح الأنوار البهیة» سفارینی ج ۲ و مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج۲، ص۲۳ و «الإذاعة» محمد صدیق قنوجی ص۱۴۷].
۱۱ ـ أبوزید عبدالرحمن بن عبدالقادر فاسی (م. ۱۰۹۲ ق) در «منهج المقاصد» شرح «مراصد المعتمد» شیخ محمد عربی فاسی، به نقل از سخاوی [«المهدی المنتظر» عبداللّه بن محمد صدیق حسنی ادریسی ص۱۰].
۱۲ ـ شریف محمد بن عبد الرسول برارنجی مدنی (م. ۱۱۰۳ ق) در «الإشاعة لأشراط الساعة» ص ۱۴۷ و ۱۸۵.
۱۳ ـ محمد بن عبدالباقی زرقانی مالکی (م. ۱۱۲۲ ق) در «شرح المواهب اللدنیه» [به نقل «إبراز الوهم المکنون» صدیق مغربی ص۴۳۴ و مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ص۲۳۰].
۱۴ ـ شیخ محمد بن قاسم بن محمد جسوس مالکی (م. ۱۱۸۲ ق) در شرح کتاب «الرسالة» عبداللّه بن عبدالرحمن شیروانی [کتانی در «نظم المتناثر من الحدیث المتواتر» ص۲۲۶ و احتجاج به کلام جسوس و «المهدی المنتظر»، إبن صدیق غماری، ص۹].
۱۵ ـ أبوالعلاء ادریس بن محمد ادریس حسینی عراقی فاسی (م. ۱۱۸۳ ق) در کتابی که در باره امام المهدی نوشته [به نقل «نظم المتناثر» ص۲۲۶ و «المهدی المنتظر» إبن صدیق غماری ص۸].
۱۶ ـ شیخ شمس الدین محمّد بن أحمد سَفارینی حنبلی (م. ۱۱۸۸ ق) در «لوائح الأنوار البهیة» ج۲، ص۸۹ و «اهوال یوم القیامة»، ص ۳۳. ۱۷ ــ شیخ محمّد بن علی صبّان مصری (م. ۱۲۰۶ ق) در «اِسعاف الراغبین» ص۱۴۵، ۱۴۷ و ۱۵۲.
۱۸ ـ قاضی محمّد بن علی شوکانی (م. ۱۲۵۰ ق) در کتاب «التوضیح فی تواتر ما جاء فی مهدی المنتظر و الدجال و المسیح» [کتانی در «نظم المتناثر» ص۲۲۵ــ۲۲۸; محمد صدیق قنوجی بخاری در «الاذاعة لما کان و ما یکون بین یدی الساعة» ص۱۶۰; شیخ محمد خضر حسین مصری در مقاله «نظرة فی أحادیث المهدی» چاپ دمشق و مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج ۲، ص ۲۱۲; شیخ عبدالمحسن عباد حجازی در مقاله «عقیدة اهل السنّة و الاثر» چاپ مدینه و مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج ۲، ص ۴۰۴; شیخ تویجری در «الاحتجاج بالاثر علی من أنکر المهدی المنتظر» ص۴۲ و «تحفة الاحوذی» مبارکپوری، ص۴۸۴ باب «ما جاء فی المهدی»، در شرح حدیث ۲۳۳۱].
۱۹ ـ مؤمن بن حسن شبلنجی (م. ۱۲۵۴ ق) در «نور الأبصار» ص۱۸۹.
۲۰ ـ سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی (م. ۱۲۹۴ ق) در «ینابیع المودة» ، باب ۸۵، ص۵۶۳.
۲۱ ـ أحمد بن زینی دحلان مفتی شافعیه (م. ۱۳۰۴ ق) در «فتوحات الاسلامیه» ج ۲، ص ۲۱۱ به نقل از «الاشاعة» برازنجی.
۲۲ ـ سید محمد صدیق حسن قُنوجی بخاری (م. ۱۳۰۷ ق) در «الاذاعة لما کان و ما یکون بین یدی الساعة»، ص ۱۲۰.
۲۳ ـ محمد بلبیسی بن محمد بن أحمد حسینی شافعی مصری (م. ۱۳۰۸ ق) در «عطر الوردی فی شرح القطر الشهدی» ص۴۴ به نقل از «شرح ورد السحر» شیخش أبوعبدالسلام شبراوی و به نقل از «مناقب الشافعی» أبوالحسن آبری (درگذشته ۳۶۳ ق)، ص۴۵ و از «مصباح الزجاجة» سیوطی.
۲۴ ـ أبوعبداللّه محمد بن جعفر کتانی مالکی (م. ۱۳۴۵ ق) در «نظم المتناثر من الحدیث المتواتر» ص۲۲۵ــ۲۲۸، شماره۲۸۹.
۲۵ ـ مبارکفوری (مبارک پوذی) (م . ۱۳۵۳ ق) در «تحفة الاحوذی»، ج ۶ ، ص۴۸۴، باب «ما جاء فی المهدی» در راستای شرح حدیث ۲۲۳۱.
۲۶ ـ شیخ محمد خضر حسین مصری (م. ۱۳۷۷ ق) در مقاله «نظرة فی أحادیث المهدی» چاپ ضمن «مجلة التمدن الاسلامی» دمشق ۱۳۷۰ ق/ ۱۹۵۰ م، ص۸۲۹، و به نقل از شوکانی به طوری که تلقی به قبول نموده و عیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج ۲، ص ۲۱۲ می باشد.
۲۷ ـ ابوالفیض، سید احمد بن محمد بن صدیق غماری حسینی ازهری شافعی مغربی (م . ۱۳۸۰ ق) در «ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون، أو المرشد المبدی لفساد طعن ابن خلدون فی أحادیث المهدی» ص۴۳۳ــ۴۳۶ و عیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج ۲، ص ۲۲۷ – ۳۸۲ .
۲۸ ـ شیخ ناصرالدین البانی (معاصر) در مقاله «حول المهدی» نشریه «مجلة التمدن الاسلامی»، دمشق، سال ۲۲، ذیقعده ۱۳۷۱ ق، ص ۶۴۲ ــ۶۴۶ و عیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج ۲، ص ۳۹۱.
۲۹ ـ شیخ صفاءالدین آل شیخ الحلقه عراقی در «مجلة التربیة الاسلامیة» شماره۷ ص۳۰ سال۱۴ [«المهدی المنتظر بین التصور و التصدیق» شیخ محمد حسن آل یس، ص۲۹; نیز «المهدی المنتظر»، ص۲۹].
۳۰ ـ شیخ عبدالمحسن بن حمد عَبّاد (معاصر)، عضو هیئت تدریسی دانشگاه اسلامی مدینه، در مقاله «عقیده اهل السنّة و الاثر فی المهدی المنتظر» نشریه «مجلة جامعة الاسلامیه» مدینه، سال اول، شماره ۳، ذیقعده ۱۳۸۸، ص ۵۹۸ و عیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ص۴۰۲ــ۴۰۴. و در دیگر مقاله مفصّل به عنوان «الرّد علی من کذب بالاحادیث الصحیحة الواردة فی المهدی» در ردّ بر رساله «لا مهدی یتنظر بعد الرسول خیر البشر» اثر آل محمود قاضی قطر، نشریه فوق شماره ۴۶ ، سال دوازدهم ، ص ۳۷۳ و عیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج ۲ ، ص ۴۴۲.
۳۱ ـ ابوالفضل عبداللّه بن محمد بن صدیق حسینی ادریسی در «المهدی المنتظر» چاپ عالم الکتب، بیروت، ص۹۵.
۳۲ ـ شیخ حمود بن عبداللّه تویجری (معاصر) از استادان دانشگاه اسلامی مدینه، در کتاب «الاحتجاج بالاثر علی من أنکر المهدی المنتظر» در ردّ بر کتاب «لا مهدی یتنظر بعد الرسول خیر البشر»، آل محمود قاضی قطر، ص۱۲۱.
۳۳ ـ شیخ عبدالعزیز بن عبداللّه بن باز (معاصر) از رجال علمی دربار حکومت سعودی و رئیس ادارات علوم و فتوی و دعوت و ارشاد، در ذیل تأییدنامه مقاله «عقیدة اهل السنّة و الاثر فی المهدی المنتظر» شیخ عبدالمحسن عُبّاد، و نیز در کلام تقریضی او بر کتاب «الاحتجاج بالاثر علی من أنکر المهدی المنتظر» تویجری، ص۳.
۳۴ ـ دکتر عبدالحلیم نجار ضمن مقدمه اش بر کتاب «المهدیه فی الاسلام» اثر سعد محمد حسن مصری ــ که در خلط مبحث حقایق اسلامی و نادیده انگاشتن نقلیات حدیثی و اعترافات علما در باب مهدی منتظر و انکار او خلاصه می شود ــ مؤکداً خاطر نشان می کند که به نظر علمای حدیث، موضوع مهدی بالغ و برخوردار از تواتر معنوی است.
________________
[۱] ضحی الاسلام ۳: ۲۴۱ تا ۲۴۴
آخرین دیدگاهها