شيخ ابوجعفر محمّد بن حسن بن على بن حسن طوسى معروف به شيخ الطائفه، در ماه رمضان سال ۳۸۵ ق. در طوس ديده به جهان گشود و تا ۲۳ سالگى در همانجا به تحصيل علوم و فنون پرداخت. در سال ۴۰۸ ق. به بغداد رهسپار گشت و ملازمت شيخ مفيد را برگزيد. ۵ سال بعد، شيخ مفيد درگذشت و شيخ طوسى به مجلس درس سيّد مرتضى علم الهدى رفت و تا پايان عمر او مدّت ۲۳ سال در خدمت سيّد مرتضى بود. در اين تاريخ – يعنى روز ۲۵ ربيع الاوّل ۴۳۶ ق. – رهبرى و زعامت شيعه به او محوّل شد. در سال ۴۴۸ ق. بر اثر اختلاف شيعه و سنّى و دست به دست شدن قدرت سياسى از آل بويه شيعه به سلجوقيان سنّى، آشوبى در بغداد بپاشد كه در تاريخ به نام «وقعه كرخ» شهرت يافته است. در اين حادثه كتابخانه بزرگ منطقه كرخ – كه از كتابخانه‏هاى مهم در آن روزگار بود كه توسّط ابونصر شاپور بن اردشير وزير فاضل و شيعى بهاءالدوله ديلمى (جل. ۳۷۹ ق.) در محلّه «بين السورين» واقع در كرخ از بخش هاى شهر بغداد ايجاد شده بود و در واقع چيزى شبيه بيت الحكمه بغداد بود كه توسط مأمون در بغداد تأسيس شده بود – و كرسى تدريس شيخ و درفش هاى شيعيان طعمه حريق شد. اين كشمكش سبب شد كه شيخ طوسى پس از ۴۰ سال اقامت در بغداد (از سال ۴۰۸ تا ۴۴۸ ق.) و ۱۲ سال زعامت شيعه، بغداد را به سوى شهر نجف ترك كند. شهر نجف در آن تاريخ شهر كوچكى بود كه به هنگام قدرت ديالمه هر سال شاهد تشرّف سرداران و سالاران سپاه و تردّد دائمى طالبان علم و مؤمنان بود. ولى در عصر استيلاى سلجوقيان رونق گذشته را از دست داده بود و شيخ روانه اين شهر كوچك شد و آنجا را مركز تدريس و ترويج شعائر مذهبى كرد و دانشگاه هزار ساله نجف را پايه گذارى نمود.

شيخ طوسى در تدوين فقه شيعه نقش به سزائى داشته است و با نگارش كتاب الخلاف اصول فقه اماميّه را تبيين كرد.
او در طى حيات علمى ۷۵ ساله خود صدها دانشمند را تربيت كرد و قريب ۴۵ كتاب و رساله در حديث و رجال و فقه و تفسير و اصول و كلام و ادعيه و رساله‏هایى در پاسخ به سؤالات نگاشت كه هر يك به نوبه خود اثرى بسيار عظيم در علوم اسلامى داشته است. كه از جمله آثار او كتب زير را مى‏توان نام برد:
«كتاب التهذيب الاحكام»، «كتاب الاستبصار فيما اختلف من الاخبار»، «كتاب الغيبة»، «مصباح المتهجّد» در دعا، «الفهرست»، «الامالى»، «الرجال»، «التبيان» در تفسير، «كتاب النهاية»، «المسألة فى المدخل الى علم الكلام»، «كتاب تلخيص الشافى» كه اصل كتاب شافى اثر سيد مرتضى علم الهدى بوده است، «تمهيد الاصول»، «مسائل فى الفرق بين النبىّ و الامام»، «كتاب النقض على ابن شاذان فى مسألة الغار»، «رسالة فى العمل بخبر الواحد و بيان حجيّته»، «كتاب ما يعلّل و ما لا يعلّل»، «كتاب شرح الشرح» كه در اصول نوشته است ولى اجل مهلت نداد و كتاب ناتمام ماند، «الخلاف» در فقه، «المبسوط»، «العدّة»، «الجمل و العقود»، «كتاب الاقتصاد»، «رسالة فى تحريم الخمر»، «المسائل الجنبلائيّة»، «المسائل الدّمشقيّة»، «المسائل الحائريّة»، «المسائل الحلبيّة»، «مسلائل أبى البراج»، «المسائل القميّة»، «مسألة فى وجوب الجزية على اليهود و المنتمين الى الجبابرة»، «الايجاز فى الميراث»، «كتاب المفصح»، «كتاب ما لا يسع المكلّف الإخلال به»، «كتاب يوم و ليلة»، «كتاب هداية المسترشد و بصيرة المتعبّد»، «كتاب مناسك الحج» كه در باب آداب حج و دعاهاى مربوطه مى‏باشد، «كتاب اختيار أبى عمرو الكشىّ»، «كتاب الابواب».
نوشته‏اند: برخى از مخالفان و معاندان شيعه به خليفه عبّاسى گزارش دادند كه شيخ طوسى در كتاب خود مصابيح، خلفا و صحابه پيامبر اكرم را لعن كرده است. خليفه عبّاسى شيخ طوسى را طلبيد و داستان لعن صحابه را پرسيد. شيخ انكار كرد. خليفه كتاب را خواست. مخالفان لعن را در كتاب نشان دادند كه نوشته بود: «اللهم خصّ اوّل ظالم بالعن منّى و ابدأ به أولا ثمّ الثانى و الثالث و الرابع». شيخ طوسى بدون درنگ گفت: مراد از اين لعن آنچه مخالفان گفته‏اند نيست. بلكه منظور از اوّلين ستمگر قابيل، قاتل هابيل است كه نخستين قتل را در بنى آدم مرتكب شد و مراد از دوّمين ظالم كشنده ناقه حضرت صالح پيامبر به نام “قيدار بن سالف” است و سومين ستمگر قاتل پيامبر خدا حضرت يحيى بن زكريا مى‏باشد و چهارمين ظالم عبد الرحمن بن ملجم مرادى قاتل حضرت على بن ابى طالب است.
خليفه عبّاسى كه اين پاسخ را شنيد، شيخ طوسى را گرامى داشت و از سعايت كنندگان و بدگويان انتقام گرفت.(۱) وى از جمله دانشمندانى است كه در غيبت حضرت صاحب الزمان كتابى ارزشمند نگاشته است و اين كتاب در دوران غيبت آن حضرت چون مشعلى درخشان فراراه منتظران قيام آن حضرت را روشن كرده و دهان بيهوده‏گويان را بسته است. كتاب الغيبة شيخ طوسى به ويژه در شرح حال سفراى آن حضرت و نيز مدّعيان نيابت اثرى كم نظير است.
او سرانجام در ۲۲ محرّم سال ۴۶۰ ق. جهان را بدرود گفت و پيكرش در خانه خود واقع در دويست قدمى بقعه مطهر اميرالمؤمنين عليه السلام در نجف اشرف به خاك سپرده شد. بعدها بر حسب وصيّت او اين خانه به مسجدى تبديل شد كه امروز به مسجد شيخ طوسى معروف است.(۲)
——————————————————————-
پی نوشت ها:
۱) محمّد على دخيّل، عالمان نجف، ص ۲۱۱.
۲) در اين قسمت از فرهنگ معين، بخش أعلام و مقدمّه كتب الفهرست و الاستبصار و الغيبة بهره برديم.