از سفرای چهارگانه حضرت صاحب الزمان معجزات و بیّنات زیادی صادر شده تا مردم تقین کنند که ایشان از سوی امام زمان علیه السلام مقام سفارت و بابیّت را دارند از آن جمله است:
سيد بحرينى در مدينه المعاجز روايت کرده از محمد بن يعقوب روايت کرده که محمد بن على سمرى به حضرت حجت عليه السلام فريضه نوشت و خواهش کفن نمود که ظاهر شود وفات او در چه وقت مي شود جواب بيرون آمد که تو در سال هشتاد و يک به آن محتاج شوى و کفن پيش از مردن او به يک ماه رسيد و در همان وقت که فرموده بود وفات نمود.

– و از على بن محمد سمرى روايت کرده که به آن حضرت نوشته از انواع علم او سوال کردم. جواب بيرون آمد که: «علمنا ثلثه ماض و غابر و حادث اما الماضى فمضر و اما الغابر فموقوف و اما الحادث فقذف فى القلوب وقر فى الاسماع و هو افضل علمنا و لا نبى بعد نبينا صلى الله عليه و آله و سلم.» يعنى علوم ما سه قسم مي باشد گذشته و آينده و تازه اما گذشته پس آن باد که تفسير شده و اما آينده پس موقوف باشد و اما تازه پس آن باشد که در دلهاى ما واقع مي شود و در گوشهاى ما داخل مي گردد و اين قسم افضل از آن دو قسم ديگر باشد و پيغمبرى بعد از پيغمبر ما صلى الله عليه وآله و سلم نخواهد بود.
مؤلف گويد که مراد از اين کلمات از قرارى که از اخبار ديگر مستفاد مي شود اينست که يک قسم از علم ما آن است که از تفسير کتاب خدا و سنت دانسته ايم و قسم دوم آن است که فعلا حاصل نشده لکن اسبابى به ما از خدا و رسول صلى الله عليه و آله و سلم رسيده مانند کتاب جفر که در اخبار وارد شده – و در کتاب مشکوه النيرين در باب مختصات امام ذکر کرده ايم و در فصل اول از باب دويم اين کتاب گذشت که حضرت صادق عليه السلام فرمودند که آن کتاب مشتمل بر علم منايا و بلايا و جميع ما کان و ما يکون تا روز قيامت پس ازآن تعبير به موقوف به جهت آن شده که موقوف بر مراجعه باشد در وقت حاجت يا آنکه وقوف آن امور موقوف بر آن باشد که بدا که به اجماع اماميه حق است در آنها واقع نگردد، چنان که امير المؤمنين عليه السلام فرمود که آيه يمحو الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الکتاب که دلالت بر وقوع بدا دارد اگر در کتاب خدا نبود هر آينه شما را خبر مي دادم از جميع ما کان و ما يکون الى يوم القيامة و از قسم سوم مراد الهام باشد که در دلهاى ايشان مى افتد و آواز ملائکه باشد که در گوشهاى ايشان داخل مي شود چنان که وارد شده که آواز ملائکه را مي شنويم و اين که فرموده که بعد از پيغمبر ما صلى الله عليه و آله و سلم پيغمبرى نباشد به جهت آن است که سائل توهم آن نکند که اين به طريق نزول وحى مي باشد زيرا که چنين نيست.

(دارالسلام در احوال حضرت مهدی علیه السلام؛ محمود عراقی)