حافظ
خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری)، شاعر بزرگ سده هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند. او از مهمترین تاثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌ شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او بگونه‌ ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت.
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی * دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

دایم گل این بستان شاداب نمی‌ ماند * دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همی‌ کردم * گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسله می‌ رقصند * این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد * کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم * رخساره به کس ننمود آن شاهد هر جایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست * شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی * و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم * لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست * کفر است در این مذهب خود بینی و خود رایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده * تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد * شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی