اماکن شريف و مقدّسي که آن جناب در آن‏ها توقف کرده و به آن‏جاها قدم نهاده، مانند مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه، مسجد جمکران و غير آن‏ها. چون شيوه اهل مودّت و عادت صاحبان محبت است که هرگاه جاي درنگ و محلّ توقّف محبوب خويش را بنگرند، به ياد خوبي ‏هاي او افتند و از فراقش متألّم شوند، و درباره ‏اش دعا کنند، بلکه به محلّ توقّف و منزلگاه او مأنوس گردند، چنان‏که گفته شده:
أَمُرُّ عَلي جِدارِ دِيارِ لَيْلي – أُقَبِّلُ ذَا الجِدارَ وَ ذَا الدِّيارا
فَما حُبُّ الدِّيارِ شَغَفْنَ قَبْلِي – وَ لکِنْ حُبُّ مَنْ سَکَنَ الدِّيارا
بر ديوارهاي ديار ليلي مي‏گذرم، ديوارها و ديارش را مي‏بوسم. محبت شهر و ديار دلم را شيفته ننموده، ولي محبت آن‏که در اين ديار سکونت گرفته، دلم را شيدا کرده است.
و نيز در همين معني گفته شده:
وَ مِنْ مَذْهَبِي حُبُّ الدِّيارِ لِأَهْلِها – وَ لِلنّاسِ فِيما يَعْشِقُونَ مَذاهِبُ
و از شيوه من، دوست داشتن شهر و دياري به خاطر اهل آن است و مردم در آنچه عشق مي‏ورزند، شيوه‏هاي گوناگوني دارند.
پس شايسته است که مؤمن مخلص هرگاه به سرداب مبارک وارد شد، يا يکي از اماکن توقف آن حضرت را زيارت کرد، به ياد صفاي مولايش باشد و ويژگي ‏هاي جمال و جلال و کمال آن بزرگوار را در خاطر بياورد و توجّه کند که آن جناب از ظلم و تجاوز اهل عناد و گمراهان در چه وضعي به سر مي‏برد و از تصوّر آن احوال کاملاً متأثّر گردد و از درگاه خداي قادر متعال بخواهد که گشايش امر قيام مولايش را آسان کند و اميد او را از جهت دفع دشمنان و ياري دوستانش برآورده سازد.
اضافه بر اين‏که، آن اماکن مقدّسه و جاهاي ياد شده، محل‏هاي عبادت و دعاي آن حضرت ‏عليه السلام مي ‏باشند، بنابراين سزاوار است که مؤمن دوستدار آن جناب به او تأسّي کند، زيرا که دعا براي تعجيل فرج و برطرف شدن غم و اندوه از چهره انورش از بهترين عبادت‏ها و مهم‏ترين دعاهاست.

(رک: مکیال المکارم ؛ محمد تقی موسوی اصفهانی؛ ج۲)