در کتاب مرآة الأنوار از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به طور مرسل روايت کرده که فرمود: نَحْنُ الشَّعائرُ وَ الاَصْحابُ؛ ما شعائر و اصحاب هستیم.

در اين حديث چند وجه محتمل است:
يکي: اين‏که اشاره باشد به آنچه در دعاي شب نيمه شعبان وارد شده که امامان‏ عليه السلام اصحاب حشر و نشر مي ‏باشند. و از اميرمؤمنان ‏عليه السلام در حديثي که از بصائر حکايت شده، آمده است: أنا الحاشِرُ إلي اللَّه؛ من حشر دهنده به سوي خداوند هستم. و در اين معني تعجُّبي نيست زيرا که آنان‏ عليهم السلام جايگاه‏ هاي مشيَّت خداوند و «حاميان و مدافعان دين خداوند» مي ‏باشند چنان‏که در دعاي ماه رجب از حضرت حجّت‏ عليه السلام رسيده، و خداي تعالي به حضرت عيسي فرمود: «وَ إذْ تُخْرِجُ المَوْتي باذنِي»؛ [۱] و آن‏گاه که به اذن من مردگان را زنده مي‏ کني. و بدون شک ايشان از حضرت عيسي ‏عليه السلام افضل هستند، و نيز از اسرافيل که در صور خواهد دميد، و از ايشان ‏عليه السلام بارها زنده کردن مردگان به اذن خداي تعالي در دنيا صادر گشته تا جايي که به حدّ تواتر رسيده است. و محتمل است که منظور اين باشد که آنان صاحب حشر و نشر در زمان رجعت مي‏باشند. و اللَّه العالم.
دوّم: اين‏که منظور از فرمايش آن حضرت‏ عليه السلام: “و الأصحاب” اين است که ايشان اصحاب سِرّ و راز مي‏ باشند. و مؤيد اين است آنچه در روايات آمده که خداي تعالي روز غزوه طائف و خيبر و حُنين و تبوک با علي ‏عليه السلام راز گفت. اين روايات در البرهان و چند کتاب معتبر ديگر ياد شده‏ اند. و نيز مؤيّد آن است آنچه از امامان ‏عليه السلام در بصائر و غير آن روايت آمده که: «امر ما سِرّ، و سِرّي است که با سِرّ پوشانده شده است».[۲]
و در حديث ديگري آمده است: «همانا امر ما خودِ حق است، و حقِّ حقّ، و آن ظاهر است، و باطن ظاهر، و باطن باطن، و آن سِرّ است، و سِرّ سرّ و سِرّ پنهان شده، و سرّي که با سِرّ پوشانده شده است، و شرح اين سخن را بسياري از فهم‏ها در نمي ‏يابند». [۳]
چنان‏که در بسياري از روايات از ايشان ‏عليه السلام روايت گرديده که: «حديث ما صعب مستصعب است، آن را متحمل نشود مگر فرشته‏اي مقرَّب، و يا پيغمبري مرسل، و يا مؤمني که خداوند دلش را براي ايمان آزموده باشد، از اين روي ديديم که اجمال بهتر است از شرح آن خودداري کرديم».
و نيز مؤيّد آنچه ياد کرديم رواياتي است که در ابواب [و منابع] علوم امامان ‏عليه السلام رسيده که از گونه‏ هاي علوم ايشان‏ عليه السلام: «تأثير در گوش‏ هاي آنان است». در اين باره روايات متعدد معتبري آمده که در کتاب‏ هاي کافي و بصائر و غير آن‏ها ذکر گرديده است.
و از جمله روايتي است که در بصائر در وصف امام و بعضي از شئون او روايت آمده از مولايمان حضرت باقر عليه السلام که فرمود: «در حالي که [امام] جنيني است در شکم مادر سخن را مي‏ شنود، و چون به زمين رسد بر بازوي راستش نوشته شده است: «وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»؛ [۴] و کلمه پروردگارت از روي صدق و عدل به حدّ تمام و کمال رسيد، هيچ کس کلمات او را تبديل نتواند کرد و او است شنواي دانا. پس از آن نيز برايش عمودي از نور زير عرش تا زمين بر مي ‏انگيزد که در آن تمام کارهاي خلايق را مي ‏بيند، سپس براي او عمود ديگري از نزد خداوند تا گوش امام منشعب گردد که هرگاه [علم امام] فزوني نياز داشت [بدين وسيله] به او القا مي‏شود».[۵]

(رک: مکیال المکارم؛ محمد تقی موسوی اصفهانی؛ جلد ۲)
——————————————————————————————————-
[۱] سوره مائده، آيه ۱۱۰.
[۲] بصائر الدرجات، ۱۲۶.
[۳] بصائر الدرجات، ۲۸، باب ۱۲، جز اوّل، ح ۱.
[۴] سوره مائده، آيه ۱۱۵.
[۵] بصائر الدرجات، ۲۹، باب ۱۲، ح ۴.