گروهی، دانسته یا ندانسته، چشم به راهی انتظار قیام الهی را مایهی رکود و عقب ماندگی وانمود کرده، به امّت حماسه آفرین شیعه تهمت میزنند که اعتقاد دارد فرد منتظر باید از هر تلاش اصلاحی و هر کوشش دست بشوید و در برابر زور و ستم، خاموشی و سکوت پیش گیردو به سان مردگان زندهنما، در تابوت انتظار دراز کشد؛ دست روی دست نهد و به خواب دائمی فرو رود و اگر می خواهد که موعود جهانی زودتر از راه برسد، میباید به گسترش جور و فساد کمک کند تاگیتی پر از ستم و تباهی گردد و ظهور نزدیک شود.این،بدترین، نادرست ترین و گمراه کننده ترین مفهومی است که میتوان به انتظار امام زمان در میان شیعیان نسبت داد. شمارا به خدا بیایید در میان هزاران کتاب و رساله که عالمان و فرهیختگان مکتب اهل البیت در عصر غیبت نگاشتهاند یک نمونه، حتّی از دانشوران درجهی سوم، نشان دهید که این برداشت نادرست را توصیه کرده باشد که جرم وظلم وطغیان و عصیان مرتکب شوید تا سبب قیام زود هنگام داد گستر جهان گردید.
این آفت تحریف و تقلیب منحصر به این مورد نیست؛ شما کدام اصل حیاتبخش و تلاش انگیز اسلام را میشناسید که بر اثر نوعی کژ فهمی و دروغ پردازی مسخ و بد نام نشده یا از تاثیر و کارآیی نیفتاده باشد؟
پس گناه از اصل انتظار نیست، بلکه از کسانی است که به سبب جهل یا غرض، نظر غلط و تفسیر ناروایی را به شیعهی منتظر بهتان میبندند.
چگونه میشود کسی که معتقد است امام زمان به هنگام ظهورش، فاسدان و فاجران و فاسقان را کیفری سخت و سهمگین میدهد دست به فسق و فجور و فساد بیالاید و سپس چشم به راه رسیدن رستاخیز مهدی و چشیدن کیفر دردناک کردار زشت خویش باشد؟ چنین آدمیزادی را فقط در میان بیماران تیمارستان میتوان یافت!
شیعه از سویی باور دارد که دوازدهمین پیشوایش به خاطر ناشایستگی وگمراهی مردم، فزونی و نیرومندی جبهی باطل و کاستی و ناتوانی اهل ایمان به امر حضرت حقّ، از آنان رخ بر تافته، در نهان زیست میکند تا هرگاه که جماعتی ازآدمیان، دست از کفر تباهی بشویند و از صمیم دل او را بجویند، به اذن وفرمان پروردگار، خویشتن را بشناساند و کار بس دشوار گیتی، به دست توانای خویش نظم وانتظام دهد؛ همچون کشتیبان ماهر و کاردانی که سر نشینان کشتی، جاهلانه و هوس بازانه، با او بستیزند و او را از خود برانند و برنجانند، پس او به کنجی نهان شود وزورق بیناخدا، دستخوش امواج توفنده گردد و مانند پر کاهی، چپ و راست رود یا پیش و پس شود یا زیر و رو گردد، اگر کشتی نشینان به خود آیند و دست عناد و خود پرستی بردارند و از کردار گذشته پوزش خواهند، سزاوار کشتیبان مهربان، به حکم خرد و وجدان چنین است که خویش بنماید و فرمان کشتی در دست گیرد و کارآن به سامان آرد.
از سویی دیگر، شیعه عقیدهمند است که اگر مردمان، خیره سری و گردن کشی را کنار نگذارند و به نابودی اقلّیّت دیندار و حق پرست همّت گمارند، درآخرین لحظهی پیروزی باطل گرایان، بنا بر وعدهی قطعی الاهی، آن پیشوای مقتدر ربّانی به نجات درماندگان برخواهد خاست و با امداد صمدانی، گیتی بی سامان را به نظام آسمانی قرآن خواهد آراست. پس، اینان باید همواره نبرد خویش را پیگیر و خستگی ناپذیرادامه دهند و هرگز سنگر مبارزهی خود را علیه کفر و طاغوت ترک نگویند؛هم چون پاس دارانی که سالار سپاه، بر دیدگاه و کمینگاهها بگمارد و برود و بگوید که باز میگردم و نگوید کی باز میگردم. پس برنگهبانان است که پیوسته بیدار وهشیار باشند؛ هم مراقب هجوم دشمن و مهیّای کارزار آن ها و هم چشم به راه فرمانده و پذیرای فرمان او، بدانند که هرگاه در زیر رگبار حملات دشمن، در معرض نابودی حتمی باشند و فریاد استمدادشان به راستی برخیزد، سالار خداساختهی سپاه به دادشان خواهد رسید.
با این اعتقاد دوسویه، هرگز منتظران راستین، به خمود(=خاموش شدن) وجمود(= یخ بستن) دچار نمیگردند، بلکه در جبههی مظلومان و مستضعفان سنگرخواهند گرفت و در مکتب سازندهی انتظار تربیت و تزکیه خواهند یافت.
منبع : غلامحسین ، دکتر تاجری نسب ؛ انتظار مهدی، بذر انقلاب جهانی ؛ تهران : نشر آفاق
آخرین دیدگاهها