از جهات موجب برای دعای بر فرج امام زمان علیه السلام غربت آن حضرت‏ است. غربت دو معني دارد:
۱ – دوري از خاندان و وطن و شهر و ديار.
۲ – کمي ياران و اعوان.
و آن حضرت – که جانم فدايش باد – به هر دو معني غريب است. پس اي بندگان خدا! ياري‏ اش نماييد، اي بندگان خدا! او را کمک کنيد. در حديث امام جواد عليه السلام آمده که فرمود: هرگاه اين تعداد يعني سيصد و سيزده نفر از اهل اخلاص برايش جمع شدند، خداوند امر او را ظاهر مي ‏سازد … این حدیث بر معني دوم غربت دلالت مي ‏کند. پس اي انسان خردمند! کمي تأمّل کن و ببين که چگونه سال‏ها و قرن‏ها گذشته و اين تعداد براي آن حضرت ميسّر و جمع نشده است که اين قوي ترين شاهد بر غربت اوست.

و دليل ديگر بر اين معني روايتي است که در بحار از غيبت شيخ طوسي نقل شده اين‏که: نفس زکيّه جواني است از آل محمد عليهم السلام، نامش محمّد بن الحسن که بي‏ جرم و گناه کشته مي‏شود و چون او را بکشند نه در آسمان عذرخواهي خواهند داشت و نه در زمين ياوري. در آن هنگام خداوند قائم آل محمد عليهم السلام را با گروهي بر مي ‏انگيزد که در نظر مردم از سرمه نرم‏ ترند. وقتي خروج نمايند مردم به حال آن‏ها گريه کنند، چون مي‏ پندارند که ايشان به سرعت به دست دشمنانشان نابود خواهند شد، ولي خداوند مشارق و مغارب زمين را براي آنان مي‏ گشايد، بدانيد که آن‏ها مؤمنان حقيقي هستند. آگاه باشيد! که بهترين جهادها در آخر الزمان خواهد بود. [۱]
مي ‏گويم: تشبيه ياران آن حضرت به سرمه، به خاطر کمي آن‏هاست و دليل بر آن اين است که فرمود: مي‏ پندارند که ايشان به سرعت به دست دشمنانشان نابود خواهند شد. و نيز دليل و مؤيّد اين معني روايتي است که در بحار از امير المؤمنين علي‏ عليه السلام آمده: اصحاب مهدي‏عليه السلام جوانان هستند، بزرگسال در ميان آن‏ها نيست مگر همچون سرمه چشم و نمک در غذا – که کم‏ترين چيزها در غذا نمک است -. [۲]
و بر هر دو معني غربت دلالت مي‏کند فرمايش امير المؤمنين علي ‏عليه السلام در حديثي که در کمال الدين روايت شده فرمود: صاحب اين امر همان رانده شده فراري يگانه و تنهاست. [۳]
و در همان کتاب از داوود بن کثير رقّي آمده است که گفت: از حضرت ابوالحسن موسي بن جعفر عليهما السلام راجع به صاحب اين امر پرسيدم. فرمود: او همان رانده شده يکتاي غريب پنهان از خاندانش مي‏باشد که خونخواه پدرش خواهد بود. [۴]

(رک: مکیال المکارم؛ محمدتقی موسوی اصفهانی؛ مهدی حائری قزوینی)
—————————————————————————
[۱] بحار الانوار ۲۱۷:۵۲.
[۲] بحار الانوار ۳۳۳:۵۲.
[۳] کمال الدين ۳۰۳:۱.
[۴] کمال الدين ۳۶۱:۲.