احاديث ائمه اثني عشر
فقط در اينجا به يك سلسله احاديث از كتب اهل سنّت كه دلالت بر عدد امامان و اشخاص و نامهاي ايشان دارد و همانطور كه علماء و شارحان اين احاديث بيان كرده اند او اخبار مبشّر به حضرت مهدي (ع) نيز هست، اشاره مي‌كنيم. اين احاديث با هيچ يك از مذاهب مسلمين در گذشته و حال جز مذهب شيعه اثنا عشري انطباق ندارد.
راويان احاديث دوازده امام از صحابه جمعي از صحابه پيغمبر (ص) احاديثي را كه دلالت بر ائمه اثني عشر (دوازده امام) دارد روايت كرده اند مانند: ۱ جابر بن سمره، ۲ عبدالله بن مسعود، ۳ ابو جحيفه، ۴ ابو سعيد خدري، ۵ سلمان فارسي، ۶ انس بن مالك، ۷ ابوهريره، ۸ واثلة بن اسقع، ۹ عمر بن الخطاب، ۱۰ ابوقتاده، ۱۱ ابو الطفيل، ۱۲ علي (ع)، ۱۳ امام حسن (ع)، ۱۴ امام حسين (ع)، ۱۵ شفي اصبحي، ۱۶ عبدالله بن عمر، ۱۷ عبدالله بن ابي اوفي، ۱۸ عمار بن ياسر، ۱۹ ابوذر، ۲۰ حذيفة بن اليمان، ۲۱ جابر بن عبدالله انصاري، ۲۲ عبدالله بن عباس، ۲۳ حذيفة بن اسيد، ۲۴ زيد بن ارقم، ۲۵ سعد بن مالك، ۲۶ اسعد بن زراره، ۲۷ عمران بن حصين، ۲۸ زيد بن ثابت، ۲۹ عايشه، ۳۰‌ام سلمه، ۳۱ ابو ايوب انصاري، ۳۲ فاطمه زهرا (س)، ۳۳ ابوامامه، ۳۴ عثمان بن عفان.

كتابهايي كه اين احاديث در آنها تخريج شده

احصاء كتب و جوامع و اصولي كه اين احاديث در آنها روايت شده در نهايت صعوبت است اما آنچه اكنون از كتب شيعه و اهل سنّت در نظر است چند كتاب را نام مي‌بريم.
از كتب شيعه :
۱ الصراط المستقيم الي مستحقي القديم در ۳جلد،

۲ اِثبات الهداة شيخ حرّ عاملي كه اخيراً در هفت جلد چاپ شده است،

۳ كفاية الاثر،

۴ مقتضب الاثر،

۵ مناقب ابن شهر اشوب،

۶ بحار الانوار،

۷ عوالم،

۸ منتخب الاثر تأليف نگارنده.

از كتب اهل سنت :

۱ صحيح بخاري،

۲ صحيح مسلم،

۳ سنن ترمذي،

۴ سنن ابي داود،

۵ مسند احمد،

۶ مسند ابي داود طيالسي،

۷ تاريخ بغداد،

۸ تاريخ ابن عساكر،

۹ مستدرك حاكم،

۱۰ تيسيرالوصول،

۱۱ منتخب كنز العمال،

۱۲ كنز العمال،

۱۳ الجامع الصغير،

۱۴ تاريخ الخلفاء،

۱۵ مصابيح السنة،

۱۶ الصواعق المحرقه،

۱۷ الجمع بين الصحيحين،

۱۸ معجم طبراني،

۱۹ التاج الجامع للاُصول.

متن احاديث:
ما فقط متن چند حديث از اين روايات را در اينجا ذكر مي‌كنيم، تا معلوم شود كه بنيان مذهب شيعه اثني عشري بر استوارترين مآخذ و مدارك معتبر مورد قبول فِرَق مسلمين قرار دارد و نام «اثني عشري»، نامي است كه از زبان وحي و رسالت يعني كلام معجز نظام، حضرت خاتم الانبياء ۶ گرفته شده است. ۱ احمد حنبل در مسند كه از معتبرترين كتب مسانيد و جوامع اهل سنّت و معروف ترين كتب حديث مسلمين است، سي و پنج حديث با سندهائي عالي، از پيغمبر روايت كرده است كه همه دلالت دارند بر اينكه جانشينان و رهبران امّت بعد از آن حضرت دوازده نفرند. از جمله سند را به جابر بن سمره صحابي معروف مي‌رساند كه گفت: شنيدم پيغمبر (ص) فرمود: «يكون لهذه الامة اثنا عشر خليفة  براي اين امّت دوازده نفر خليفه است». و چنانچه همه مي‌دانند، فقط شيعه اثني عشري اين مذهب را دارند.

۲ ابن عدي در كامل و ابن عساكر از ابن مسعود روايت كرده اند از پيغمبر اكرم (ص) كه فرمود: «انّ عدة الخلفاء بعدي عدة نقباء موسي شماره جانشينان من به شماره نقباء موسي است». كه به اتفاق دوازده تن بوده
اند.

۳ طبراني از ابن مسعود روايت كرده كه پيامبر خدا (ص) فرمود: «يكون من بعدي اثني عشر خليفة كلهم من قريش  بعد از من دوازده نفر خليفه اند كه همه از قريش مي‌باشند».

۴ ابن النجار از انس بن مالك روايت كرده كه پيغمبر (ص) فرمود: «لن يزال هذا الدين قائماً الي اثني عشر من قريش فاذا هلكوا ماجت الارض بأهلها  اين دين همواره بر سرپا است تا دوازده نفر از قريش، پس وقتي آنها مردند زمين به اهلش مضطرب مي‌شود».

۵ ديلمي در فردوس الاخبار از ابو سعيد خدري روايت كرده كه پيامبر اعظم (ص) نماز اولي را با ما بجا آورد سپس به طرف ما برگشت و فرمود: اي گروه اصحابم به درستي كه مثل اهل بيت من در بين شما مثل كشتي نوح و باب حطه بني اسرائيل است، پس متمسك شويد به اهل بيت من بعد از من كه پيشوايان راشدين از ذريه من هستند پس به درستي كه شما هرگز گمراه نشويد. «فقيل: يارسول الله كم الائمة بعدك؟ قال اثنا عشر من أهل بيتي (أو قال) من عترتي =پرسيد شد: يا رسول الله امامان بعد از شما چند نفرند؟ فرمود: دوازده تن از اهل بيت من يا فرمود: از عترت من مي‌باشند».

. ۶ شارح «غاية الاحكام» به سند خود از ابوقتاده حديث نموده كه گفت: شنيدم پيغمبر خدا (ص) فرمود: «الائمة بعدي اثني عشر عدد نقباء بني اسرائيل وحواري عيسي (ع) ».  از اين قسم اخبار در كتب اهل سسنّت بسيار است، براي نمونه همين مقدار كافي است.

۷ فاضل قندوزي از ابوالفضيل عامر بن واثله از علي (ع) از پيغمبر (ص) روايت كرده كه فرمود: يا علي تو وصي مني، جنگ تو جنگ من و سازش تو سازش من است، و تو امام و پدر امام و پدر يازده امامي كه پاك و معصومند و از ايشان است مهدي كه زمين را از قسط و داد پر كند.

۸ و نيز قندوزي روايت كرده كه پيغمبر (ص) فرمود: امامان بعد از من دوازده نفرند اول ايشان يا علي توئي و آخر ايشان قائم است كه خدا به دستش مشارق و مغارب زمين را مي‌گشايد.

۹ حموئي در «فرائد السمطين» و سيد علي همداني در «مودة القربي» از ابن عباس روايت كرده اند كه رسول خدا (ص) فرمود: «أنا سيد النبيين، وعلي بن أبي طالب سيد الوصيين، وأنّ أوصيائي اثنا عشر أولهم علي بن أبي طالب، وآخرهم القائم  من سيد پيامبرانم و علي سيد اوصياء است و اوصياي من دوازده نفرند كه اوّل آنها علي و آخرين ايشان قائم است».

۱۰ در روضة الاحباب و فرائد السمطين از ابن عباس روايت شده كه پيغمبر (ص) فرمود: جانشينان و اوصياء من و حجتهاي خدا بر خلق بعد از من دوازده نفرند كه اوّل ايشان برادر من است و آخر ايشان فرزند من است. پرسيده شد: يا رسول الله برادرت كيست؟ فرمود: علي بن ابيطالب. پرسيده شد: فرزندت كيست؟ فرمود: مهدي است كه زمين را از قسط و عدل پر كند همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد. سوگند به آن كس كه مرا به حق بشارت دهنده مبعوث كرد، اگر باقي نماند از دنيا مگر يك روز خدا آن روز را طولاني گرداند تا فرزندم مهدي در آن بيرون آيد، پس عيسي بن مريم نزول كند و پشت سر او نماز بخواند و زمين به نورش روشن شود و سلطنتش به مشرق و مغرب برسد.

۱۱ شارح غاية الاحكام از حسين (ع) روايت كرده است كه فرمود: از ما است دوازده نفر مهدي اوّل ايشان علي بن ابيطالب و آخر ايشان قائم: است. ۱۲

حموئي و همداني از ابن عباس روايت كرده اند كه پيغمبر (ص) فرمود: «أنا وعلي والحسن والحسين وتسعة من ولد الحسين مطهرون معصومون  من و علي و حسن و حسين، و نه تن از فرزندان حسين مطهّر و معصوميم».

۱۳ خوارزمي در «مقتل الحسين» و «مناقب» و همداني در «مودة القربي» از سلمان روايت كرده اند كه گفت: وارد شدم بر پيغمبر (ص) در حالي كه حسين بر زانوي او بود چشمهايش را مي‌بوسيد و دهانش را مي‌بوسيد و مي‌فرمود: تو آقا، پسر آقائي. تو امام پسر امام، برادر امام، پدر اماماني، تو حجت خدا پسر حجت خدائي و پدر نُه حجتي كه از صلب تو هستند و نهمين ايشان قائم آنها است.. و مفصل تر از اخباري كه نقل شد رواياتي است كه در آنها اسامي مبارك دوازده امام از حضرت علي (ع) تا حضرت حجة بن الحسن العسكري، امام دوازدهم، مهدي منتظر عجل الله تعالي فرجه نامبرده شده اند كه شارح رواياتي مي‌باشند كه در آنها فقط عدد ائمه ذكر شده است. اين اخبار از طرق شيعه بسيار و متواتر است، و از طرق اهل سنّت نيز روايت شده است و اعتبار آنها به روش اهل سنّت با همان روايات مشتمل بر عدد ائمه كه در كتب صحاح تخريج شده تأييد و تضمين مي‌شود.

۱۴ مانند روايت جابر كه در روضة الاحباب و مناقب، روايت شده است.

۱۵ و مانند روايت ابو سلمي (راعي ابل حضرت رسول الله (ص) كه خوارزمي و قندوزي روايت كرده اند.

۱۶ و مثل روايت حضرت اميرالمؤمنين (ع) كه خوارزمي روايت كرده است.

۱۷ و روايتي كه حافظ ابو الفتح محمد بن احمد بن ابي الفوارس (متوفاي س ۴۱۲) به سند خود در «اربعين» خود نقل كرده از پيغمبر اكرم (ص) و اين حديث چهارم اربعين او است: پس از آنكه نام ائمه را از حضرت اميرالمؤمنين تا حضرت امام علي نقي: ذكر فرموده، مي‌فرمايد: «ومن أحب أن يلقي الله عزوجل وهو من الفائزين فليتول ابنه الحسن العسكري ومن أحب أن يلقي الله عزوجل، وقد كمل ايمانه، وحسن اسلامه فليتول ابنه المنتظر محمداً صاحب الزمان المهدي فهولاء مصابيح الدجي، وأئمة الهدي وأعلام التقي فمن أحبهم، وتولاهم كنت ضامناً له علي الجنة»

 

. اين احاديث و رواياتي كه نقل كرديم اگر به نامهاي شريف دوازده امام هم تصريح نداشت و فقط به همان عدد دوازده امام اكتفا شده بود جز بر ائمه اثني عشر: و مذهب شيعه، بر هيچيك از مذاهب و پيشوايان آنها انطباق ندارد، زيرا فقط شيعه اماميه است كه قائل به امامت ائمه اثني عشر است و اين روايات در قوت و اعتبار و تواتر به پايه اي است كه احدي از اهل سنّت در صحت آنها ترديد نكرده است هر چند در تفسير و توجيه آن بي جهت دست و پاكرده و خود را به زحمت انداخته اند، ولي چنانچه در حواشي منتخب الاثر نگاشته ايم نتوانسته اند هيچگونه توجيه قابل قبولي براي اين احاديث بنمايند، اين احاديث مستقيماً اعلان صحت مذهب شيعه است و با اخبار و رواياتي كه نامهاي شريف امامان را دارد، مؤيد و معاضد يكديگرند. از اين جهت جمعي از علماي عامه مانند علامه كبير شيخ رحمه الله، مؤلف كتاب نفيس «اظهار الحق» و كتب ديگر در جزء۲، ص۹۴; قندوزي صاحب «ينابيع الموده»، علامه محمد معين بن محمد امين سندي، مؤلف «دراسات اللبيب» و «مواهب سيد البشر في حديث الائمة الاثني عشر»، سيد جمال الدين مؤلف «روضة الاحباب»، ابن الصباغ مالكي در «الفصول المهمة»، سبط ابن الجوزي در «تذكرة الخواص»، نور الدين عبدالرحمن جامي در «شواهد النبوة»، حافظ ابي عبدالله گنجي شافعي مؤلف «كفاية الطالب» و «البيان»، كمال الدين محمد بن طلحه شافعي مؤلف «مطالب السؤل»، قاضي روزبهان مؤلف «ابطال نهج الباطل»، شارح «الشمائل»، ابن خشاب مؤلف «مواليد الائمه»، شيخ سعد الدين حموي، خواجه محمد پارسا، حافظ ابي الفتح محمد بن ابي الفوارس، عبدالحق دهلوي، صلاح الدين صفدي، جلال الدين رومي، شيخ عبدالرحمن صاحب «مرآة الاسرار»، قاضي شهاب الدين دولت آبادي صاحب تفسير «البحر المواج» و «هداية السعداء»، عبدالله بن محمد المطيري مدني صاحب «الرياض الزاهرة»، محمد بن ابراهيم حمويني شافعي صاحب «فرائد السمطين»، قاضي بهلول بهجت افندي، شمس الدين زرندي، شبراوي رئيس دانشگاه الازهر مؤلف «الاتحاف» شيخ ضياء الدين احمد كشمخانوي مؤلف «لوامع العقول» و جماعت ديگري كه ذكر اسامي آنها موجب اطاله كلام است، صريحاً به امامت ائمه اثني عشر اعتراف كرده و فضايل و مناقب آن بزرگواران را نوشته اند. بنا بر آنچه گفته شد روايات و احاديث دوازده امام صحت و حقانيّت مذهب شيعه اثني عشري (دوازده امامي) را مانند آفتاب آشكار مي‌سازد و بر هيچيك از مذاهب جز مذهب شيعه اثني عشري منطبق نيست و دلالت اين احاديث بر امامت حضرت مهدي (ع) بطوري مورد قبول و مسلّم است كه ابو داود احاديث دوازده امام را در جامع خود كه از معتبرترين و معروف ترين كتب مورد اعتماد اهل سنّت و از «صحاح ستّه» به شمار مي‌رود در كتاب «المهدي» تخريج كرده است. و براي مزيد بصيرت يادآور مي‌شويم كه طبق احصاي ناقص ما، در كتاب منتخب الاثر، ۲۷۱ حديث دلالت بر امامت دوازده امام دارد. و ۹۴ حديث دلالت دارد كه حضرت مهدي (ع) دوازدهمين ايشان است. و ۹۱ حديث دلالت دارد بر اينكه اميرالمؤمنين علي (ع) نخستين ايشان و مهدي عجل الله تعالي فرجه دوازدهمين آنها است. و ۱۰۷ حديث دلالت دارد بر اينكه امامان دوازده نفرند و نه تن ايشان از فرزندان حسين (ع) و نهمين آنها حضرت قائم أرواحنا فداه است. و ۵۰ حديث دلالت بر اسامي شريف دوازده امام دارد. بديهي است احاديث و اخبار در هر يك از موضوع‌هاي نامبرده بيش از اينها است و آنچه يادآور شديم فقط بر حسب احصائي است كه در اين كتاب انجام داده ايم و به خواست خداوند متعال در كتابي كه در آينده تقديم جامعه شيعه و حقايق پژوهان خواهيم كرد، احصائيه‌هاي جامع تر و بيشتر عرضه خواهيم كرد. وما توفيقي الا بالله عليه توكلت واليه اُنيب.

 

منبع : لطف الله صافي گلپايگاني.  نوید امن و امان ؛ قم ، مسجد مقدس جمكران ۱۳۹۰