گشایشی نزدیک!
امام، خلیفه و ذخیره و حجت خدا در زمین است و دست قدرتمند او در هستی. حضورش (چه ظاهر باشد و چه غائب) موجب بقای کائنات و تداوم هدایت و نزول برکات است.
اگر خورشید جمالش ظاهر باشد، چشممان منور به زیارتش خواهد بود و جان به دیدارش تابناک. اما اگر غائب باشد و در پس ابرهای غیبت، از این حرمان افسرده و دلتنگ می شوند بسان کسی که زمین بر او تنگ شده و آسمان برایش سترون.

این حال منتظران است در روزگاران غیبت مولایشان امام عصر ارواح العالمین له الفداء.
آنان در دعای فرج، از بلای بزرگ حرمان سخن می گویند و قطع امید از مردمان و تنگی زمین و نازائی آسمان و قحطی باران و در این هنگامه، گریان و مویه زنان و شکوه کنان می خوانند:
الهی عظم البلاء … و انقطع الرجاء و ضاقت الارض و منعت السماء…
بارالها بلاها عظیم شد … و امیدها گسست و زمین تنگ گردید و آسمان از فروریختن برکات باز ایستاد…
و سپس خدای مستعان را فریاد می کنند و از این حرمان شکوه به ساحت قدسی او می برند و او را به دو سرمایه عظیم هستی (پیامبر اکرم و امیر مومنان علیهم السلام) و حقّ آنان بر همگان، سوگند می دهند و به آنان متوسل می شوند که “گشایشی نزدیک” را برایشان رقم زند:
ففرّج عنا بحقّهم فرجا عاجلا قریبا کلمح البصر أو هو أقرب …
آن چنان زود که نزدیک تر از یک چشم به هم زدن باشد یا کمتر از آن!
و بعد از آن دو استوانه آفرینش می خواهند که ایشان را کفایت کند و نصرت بخشد زیرا تنها آنانند که نصرت بخش و کفایت کننده اند:
اکفیانی فانکما کافیان و انصرانی فانکما ناصران…
و در فرجام این حماسه و نیایش، دست تمسّک به دامان خود آن فرمانفرمای هستی که فریادرس و دستگیر است _ یعنی صاحب الزمان سلام الله علیه _ می زنند و فریاد می کنند: هم اینک، هم اینک، هم اینک!
بسیار زود و شتابناک و نزدیک…
یا مولانا یا صاحب الزمان، الغوث الغوث الغوث،أدرکنی أدرکنی أدرکنی،الساعة الساعة الساعة،العجل العجل العجل، یا أرحم الراحمین.
ای مولای ما ای صاحب الزمان دست گیر دست گیر دست گیر، مرا دریاب مرا دریاب مرا دریاب، بزودی بزودی بزودی، با شتاب با شتاب با شتاب ای رحم کننده ترین رحم گنندگان.
این است حماسه هر روزه منتظران با خدای بزرگشان، اولواالامرشان، پیامبر و امامشان و با صاحب الزمان!

(رک: حسین پژوهش)