پاسخ اجمالی
عوامل ظهور به چیزهایی گفته می شود که زمینه ظهور امام زمان (عج) را فراهم می کند و از علل ظهور آن حضرت محسوب می گردند و در باره ی آن باید گفت: هر چند عامل اصلی ظهور امام زمان علیه السلام «اراده ی الهی»می باشد ولی آنچه که انسانها بعنوان زمینه سازی ظهور، می توانند انجام دهند ازبین بردن زمینه هایی است که موجب غیبت آنحضرت شده و ایجاد آمادگی در خودشان می باشد؛ و این آمادگی نیز با انجام وظایف و تکالیفی که بر عهده آنهاست بویژه تکالیف زمان غیبت مثل: انتظار فرج، دعا، صبر، خودسازی، رشد فکری، اجتماعی بدست می آید. البته این آمادگی باید متناسب با پذیرش حکومت جهانی باشد، یعنی عمومیت داشته و گسترده باشد و افکار عمومی برای تأیید و پشتیبانی ایشان مهیا باشند.
پاسخ تفصیلی
عوامل ظهور هر آن چیزی است که در ظهور امام زمان (عجل الله فرجه) نقش دارد و از علل ظهور آن حضرت محسوب می گردند و در باره ی آن باید گفت: هر چند عامل اصلی ظهور امام زمان علیه السلام «اراده ی الهی»می باشد ولی آنچه که انسانها به عنوان زمینه سازی ظهور می توانند انجام دهند ایجاد آمادگی در خودشان می باشد
پس آمادگی مردم از علل و عوامل مهم ظهور می باشد. یعنی عموم مردم خواستار آن حضرت باشند و افکار عمومی برای تأیید و پشتیبانی ایشان مهیا باشد و بعبارت دیگر باید عوامل اختیاری و قابل تغییر غیبت آن حضرت را بر طرف نمود.
توضیح اینکه؛ بر اساس آنچه در روایات، در باره ی عوامل غیبت آمده برخی از آنها در اختیار ما نیست و قابل تغییر نمی باشد مانند:
۱-بیعت کسی بر عهده آن حضرت نباشد[۱].
۲-محافظت ایشان از خطر کشته شدن[۲].
۳-آزمایش الهی[۳].
۴-علل ناشناخته: چنانکه بعضى از روایات‏ها بیانگر این نکته‏اند که امامان معصوم از علت اصلى غیبت آگاهند، اما مأمور به بیان آن نیستند؛ لذا سر بسته و به طور اجمال حکمت‏هایى از آن را بیان کرده‏اند؛ دلیل این ادّعا روایت عبداللّه بن فضل هاشمى از امام صادق( علیه ‏السلام ) است که امام به وى فرمود:
براى صاحب امر غیبتى است که چاره‏ اى از آن نیست. هر مبطلى در آن شک مى‏کند. به او گفتم: فدایتان شوم، (غیبت) براى چیست؟ فرمود: براى امرى که اجازه کشف آن را براى شما نداریم. گفتم: حکمت غیبت او چیست؟ فرمود: حکمت غیبت او همان حکمت غیبت حجت‏هاى خداوند قبل از او است. حکمت آن کشف نمى‏شود مگر بعد از ظهور او. همان طور که حکمت سوراخ کردن کشتى و کشتن پسر و برپایى دیوار توسط حضرت خضر( علیه‏السلام ) براى حضرت موسى (علیه‏ السلام ) کشف نشد مگر هنگام جدایى آن‏ها.[۴]
روشن است که این عوامل در اختیار انسانها نیست تا بتوانند تغییر دهند.
اما برخی دیگر از عوامل غیبت قابل تغییر است چنانکه در برخى از توقیعات شریفه به این مسأله اشاره شده است که، بى‏ وفایى مردم و گناهان آنان زمینه‏ ساز غیبت حضرت حجت شده است.
“اگر خداوند به شیعیان ما توفیق همدلى در وفاى به عهدى که بر ایشان است عنایت مى‏فرمود: مبارکى دیدار ما براى ایشان به تأخیر نمى‏افتاد و در سعادت مشاهده ما با معرفتى شایسته و درست شتاب مى‏شد. و چیزى ما را از ایشان محبوس نکرده است مگر اعمال ناخوشایند و ناپسندى است که از آن‏ها به ما مى‏رسد”.[۵]
مضمون این توقیع آن است که بى ‏وفایى شیعیان نسبت به عهد و پیمان با آن حضرت موجب طولانى‏ تر شدن غیبت و حرمان از وصال شده است، پس همدلى شیعیان در وفاى به عهد [آن حضرت] مى‏تواند عاملى براى تعجیل در ظهور باشد[۶]؛ علاوه بر این مطالب باید توجه داشت که مردم در عصر غیبت،
افزون بر تکالیف عمومى، در خصوص مسأله غیبت وظایفى بر دوش دارند که با انجام آنها ضمن وصول به اجر و ثواب، گام‏هایى نیز در زمینه ظهور برخواهند داشت، که از مهم ترین آنها دعای بر فرج آن بزرگوار و انتظار فرج است.
الف: انتظار:
هر چند از روایت بالا وظیفه انتظار نیز به خوبى معلوم مى‏شود، ولى درباره انتظار باید گفت: پیامبر و ائمه اطهار با تأکید بسیار بر این امر پاى فشرده‏ اند؛ در روایتى از پیامبر صلى‏الله ‏علیه ‏و‏آله مى‏ خوانیم که فرمود: برترین اعمال امت من انتظار فرج است[۸]. على علیه‏ السلام در پاسخ کسى که از وى پرسید: کدام عمل نزد خداوند محبوب‏تر است؟ فرمود: انتظار فرج. [۹]
در روایت دیگرى امام صادق علیه‏ السلام مى‏ فرماید:
نزدیک‏ترین حالت بنده به خداوند و راضى‏ترین چیز نزد او این است که هرگاه حجت خدا از آن‏ها پنهان شود و برایشان ظاهر نشود و از آن‏ها پوشیده شود و مکانش را ندانند در این هنگام صبح و شام منتظر فرج او باشند[۱۰].
امام سجّاد( علیه‏ السلام ) مى‏فرماید:
منتظران ظهور او برترین اهل هر زمانند؛ زیرا خداوند متعال به آنها عقل و فهم و شناختى عطا فرموده است که غیبت در نزد آنان به منزله مشاهده گردیده است. و آنان را در آن زمان به منزله مجاهدان با شمشیر در پیش روى رسول خدا صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله قرار داده است. آنان حقیقتا خالصند و شیعیان راستین و دعوت کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند.[۱۱]
منتظر واقعى در بعد علمى، آن چنان معرفتى دارد که غیبت براى او همانند مشاهده است؛ یعنى در شناخت امام زمان خود، شک و تردید ندارد و در بعد عملى آشکارا و نهان به دعوت و تبلیغ مشغول است.
منتظر شب و روز بر علم و معرفت و عمل خود مى‏ افزاید، خود را آماده ظهور مى ‏نماید، و تلاش دارد تا خود را از سنخ منتظر کند.

ب: دعا:
در برخى روایات عمده‏ ترین وظیفه عصر غیبت را دعا دانسته ‏اند؛ از جمله در توقیع اسحاق بن یعقوب که به وسیله محمد بن عثمان دریافت شده است، فرمود: برای تعجیل در فرج زیاد دعا کنید….[۱۲]

ج: انقطاع:
در روایتى از امام صادق علیه‏السلام مى‏خوانیم که فرمود: همانا این امر (ظهور مهدى (عج) نمى‏آید شما را مگر پس از ناامیدى».[۱۳] و در روایت دیگرى امام رضا علیه‏ السلام مى‏فرماید: همانا فرج پس از ناامیدى مى‏آید و کسانى که پیش از شما بودند صابرتر از شما بودند[۱۴].
این بدان معنا است که تا بشریت چشم امید به قدرت‏هاى غیرالهى داشته باشد، عطش عدالت مهدوى در او وجود ندارد و آن گونه که بایسته و شایسته است، مهدى‏ جو و مهدى‏ خواه نخواهد بود.
احادیث فراوانی داریم که گروهی در زمان های مختلف با حرکتهای اصلاح گرانه در جوامع بشری، زمینه ساز ظهور حجت خواهند بود. این احادیث در برخی از کتب گرد آمده است.
ما به یکی از این احادیث اشاره می کنیم: صاحب کشف الغمه از پیامبر(ص) نقل می کنند که فرمود: «مردمی از مشرق خروج می کنند و برای حضرت مهدی زمینه سازی می کنند.»[۱۵].

د- تقوی و دوری از گناه:
در احادیثی که پیامبر(ص) و ائمه‌اطهار علیهم ‌السلام، وظایف منتظران را معین کرده‌اند، همه جا سخن از تقوی، ورع، عفاف، صلاح، سداد، دوری از گناه و قرب به خداست. به عنوان نمونه، امام صادق علیه‌ السلام فرمود:
هر کس خوشنود می‌شود که از اصحاب قائم علیه‌السلام باشد، پس باید منتظر باشد، و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند، در حالی که منتظر است. اگر چنین شخصی، پیش از ظهور حضرتش بمیرد، اجر او مانند کسی است که زمان ظهور آن حضرت را درک کرده است. پس (در جهت نیکی‌ها) بکوشید و منتظر باشید. (این انتظار) گوارا باد بر شما ای گروه رحمت شده.[۱۶]

—————————————————————————————————————————-

[۱] رک: صافى گلپایگانى، لطف اللّه، منتخب الاثر، ص ۳۳۴٫
[۲] رک: بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۷٫
[۳] همان، ص ۹۸٫
[۴] «ان لصاحب الامر غیبه لا بد منها، یرتاب فیها کل مبطل، فقلت له: و لم جعلت فداک؟ قال لامر لم یؤذن لنا فى کشفه لکم، قلت: فما وجه الحکمه فى غیبه؟ فقال: وجه الحکمه فى غیبه وجه الحکمه غیبات من تقدمه من حجج اللّه تعالى ذکره، ان وجه الحکمه فى ذلک لا ینکشف الا بعد ظهوره، کما لا ینکشف وجه الحکمه لمّا أتاه الخضر( علیه‏السلام ) من خرق السفینه، و قتل الغلام و اقامه الجدار، لموسى (علیه ‏السلام) الا وقت افتراقها». رک: همان، ص ۹۱، و ۱۱۳٫
[۵]«و لو ان اشیاعنا وفقهم اللّه على اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد علیهم، لما تأخر عنهم الیمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعاده بمشاهدتنا، على حق المعرفه و صدقها منهم بنا فما یحبسنا عنهم الا ما یتصل بنا مما نکرهه و لا نؤثره منهم». رک: همان، ج ۵۳، ص ۱۷۷، و الزام الناصب، ج ۲، ص ۴۶۷
[۶] « لتعجلت لهم السعاده بمشاهدتنا». در سعادت دیدار ما شتاب مى‏شد
[۷] «افضل اعمال امتى انتظار الفرج». همان ، ص ۱۲۲
[۸] «اى الاعمال احب الى اللّه عزوجل؟» فقال: «انتظار الفرج». همان
[۹] «اقرب ما یکون العبد الى اللّه عزوجل و ارضى ما یکون عنه اذا افتقدوا حجه اللّه فلم یظهر لهم و حجب عنهم فلم یعلموا بمکانه… فعندها فلیتوقعوا الفرج صباحا و مساءً». همان،ص۹۵
[۱۰] «المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان، لان اللّه تعالى ذکره، اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفه ما صارت به الغیبه عند هم بمنزله المشاهده، و جعلهم فى ذلک الزمان بمنزله المجاهدین بین یدى رسول اللّه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بالسیف، اولئک المخصلون حقا، و شیعتنا صدقا، و الدعاه الى دین اللّه سرا و جهرا » همان،ص ۱۲۲
[۱۱] «و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فان ذلک فرجکم».الاحتجاج ج‏۲ ص ۴۷۱ .
[۱۲] «ان هذا الامر لایأتیکم الا بعد ایاس…، رک: بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۱٫
[۱۳] «فانه انما یجیى‏ء الفرج على الیأس و قد کان الذین من قبلکم اصبر منکم». رک: بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹ و ۱۱۰٫
[۱۴]برای اطلاعات بیشتر ر.ک: کامل سلیمان، روزگار رهای. ؛ ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج ۲، ص ۱۰۳۴ الی ۱۰۶۲٫
[۱۵]کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج ۳، ص ۲۶۷ معجم احادیث الامام المهدی، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ ق، ج ۱، ص ۳۸۷٫
[۱۶]«من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر. فان مات وقام القائم بعده، کان له من الأجر مثل أجر من أدرکه. فجدوا وانتظروا هنیئاً لکم ایتها العصابه المرحومه». بحارالانوار، ۵۲/۱۴۰، به نقل از غیبت نعمانی.

منبع: اسلام کوئست