روشنى بشارت‏هاى قيام موعود در ميان اديان توحيدى موجب شده است افراد زيادى اقدام به تشكيل جامعه‏ هاى آرمانى كنند. يهوديان، مسيحيان و حتّى مسلمانان خواه شيعه، خواه سنّى در ادوار گوناگون مدّعى تشكيل جامعه ‏ى نمونه شده‏ اند. حتّى اين موضوع در ميان اديان غير توحيدى نيز مشاهده می ‏شود.
گرچه ادّعاى جملگى آنان نا كارآمد بوده است؛ ولى اين اقدامات خود گواهى صادق بر قطعى بودن اين بشارت‏ها ميان تمامى امم است.
مسلمانان:
با اين كه در ميان مسلمانان بر اساس بشارات كتاب و سنّت، چشم انداز مدينه ‏ى فاضله در ظهور مهدى موعود بسيار روشن و غير قابل انكار است، با اين حال در تاريخ ملل مسلمان گزارش ‏هايى از تلاش براى تشكيل اين گونه مجامع وجود دارد.

در حوالى سال ۳۷۰ هجرى در عهد حكومت آل بويه در شهر بغداد گروهى تشكيل شدند كه بر روش و مذهب اسماعيليّه معتقد بودند؛ به نام “إخوان الصفا و خُلّان الوفاء”. اين نامى است كه در زبان عربى بسيار به كار می ‏رود. ابن مقفّع در ترجمه‏ى كتاب “كِلِيلَه و دَمِنَه” در باب “الحَمامةُ المُطَوَّقَة” چند بار اين عنوان را آورده است. اخوان الصفا به كتاب كِلِيلَه و دَمِنَه از جهت حكمت و شرح معانى دوستى و اسلوب رمزى و داستانى – كه هم داراى معناى باطنى است و هم ظاهرى – اهمّيّت دادند؛ زيرا همه ‏ى اين‏ها با روش و هدف اخوان الصفا موافق بود. آنان مجمعى مخفى و آرمانى از زبدگان و نخبگان داشتند. در رسايل اخوان الصفا يك دلى و صفا، ظاهر است.
گروه مذكور براى توجيه معتقدات دينى مسلمانان، آن‏ها را با اقوال حكما منطبق می ‏كردند يا در شرح برخى از مسايل مذهبى به روش فلاسفه متوسّل مى‏شدند. اينان ۵۲ (و به نقلى ۵۴) رساله در علم و فلسفه منتشر كردند و در آن‏ها تمايل مؤلّفان بيشتر به فلاسفه‏ ى يونان و فلسفه ‏ى ايران و هند است. نام “هرمس” [Hermes]، “فيثاغورث” [Pythaqoras] (حدود ۵۸۰ – حدود ۴۹۷ ق.م.)، “سقراط” [Socrate] ( ق.م.۴۷۰ – ۳۹۹ )، “افلاطون” [Platon] ( ق.م.۴۲۸) و “ارسطو” [Aristote] (ق.م. ۳۸۴ – ۳۲۲ ق.م.) غالباً در اين رسايل آمده و از آنان تكريم شده است. با استفاده از شبكه ‏ى سرّى اسماعيليّه – كه به باطنيّه نيز معروف بودند – در مدّت كمى آثار اينان در بيشتر نقاط كشور اسلام در آن عصر پخش شد. مورّخين نويسندگان اين رسايل را اين پنج نفر می ‏دانند:
۱ – ابو الحسن علىّ بن هارون زنجانى
۲ – ابو احمد نهر مِهرَجانى (يا جورى).
۳ – ابو سليمان محمّد بن معشر بُستى (يا مقدسى)
۴ – ابو الحسن علىّ بن رامِيناس عوفى
۵ – زيد بن رفاعة.[۱]
نيز در قرن ۹ هجرى دسته‏اى از صوفيان و درويشان به ارشاد و پيشوايى “قطب الدّين عبد اللَّه بن مُحيى خَزْرَجى” در اطراف شيراز، قريه‏اى فاضله به نام “اِخوان آباد” بنا كردند.[۲]

(رک. دکتر جلال برنجیان: آینده جهان؛ سال ۱۳۸۴؛ چاپ پنجم؛ طور تهران؛ تهران؛ ۶-۷-۹۰۴۲۷-۹۶۴:ISBN)

________________
پی نوشتها:
[۱] اخوان الصفا، الرسائل، ج ۴، ص ۱۰۶ به نقل از او: تاريخ فلسفه در جهان اسلام، صص ۱۹۲ – ۲۰۲.
[۲]دكتر عبد الحسين زرّين‏كوب، ياداشت ‏ها و انديشه ‏ها، ص ۲۲۷، به نقل از او: دكتر غلام‏حسين تاجرى نسب، مهدويّت در قرآن و سنّت، (رساله ‏ى دكترى)، ص ۱۴۲.