در ملحقات كتاب “انيس العابدين” مذكور است كه از ابن طاووس رحمه الله نقل شده كه او در سحر در سرداب مقدّس از صاحب الامر عليه السلام شنيد كه آن جناب مى فرمود:
دعاى حضرت در باره شيعيان اللّهم انّ شيعتنا خلقت من شعاع انوارنا و بقية طينتنا و قد فعلوا ذنوبا كثيرة اتّكالا على حبّنا و ولايتنا فان كانت ذنوبهم بينك و بينهم، فاصفح عنهم فقد رضينا! و ما كان منها فيما بينهم، فاصلح بينهم و قاصّ بها عن خمسنا! و ادخلهم الجنّة! و زحزحهم عن النّار و لا تجمع بينهم و بين اعدائنا فى سخطك.
(خدایا! شیعیان ما از شعاع نور ما و باز مانده طینت ما آفریده شده اند و با امید به محبّت ما و ولایت ما گناهان زیادی مرتکب می شوند پس اگر گناهان ایشان میان تو و آنهاست پس از ایشان درگذر که ما از آنان خشنود شدیم و اگر آن گناهان میان خودشان است پس میان ایشان را اصلاح کن و از خمس ما آن را قصاص نما و ایشان را به بهشت درآور و از آتش دوزخ برهان و میان ایشان و دشمنان ما در محل عذاب خودت جمع نکن.

محدث نوری گويد: عبارت اين دعا در مصنّفات جمله ای از متأخرين، بسان علاّمه مجلسى و معاصرين به نحو ديگر نقل شده است و در رساله “جنّة الماوى” در صحّت نسبت اصل اين واقعه اشكال كردم به جهت نبودن آن در مصنّفات صاحب واقعه و مؤ لفات متأخرين از او و كتب علامه مجلسى و محدثين معاصرين او بلكه احتمال دادم در آنجا اين كلام، مأخوذ از كلام حافظ شيخ رجب برسى در “مشارق الانوار” باشد چه او بعد از نقل حكايات مهج الدعوات تا آنجا كه فرموده: ملكنا. مى گويد: و مملكتنا. و هر چند شيعيان ايشان از ايشان اند و مرجع آنها به سوى ايشان است و عنايت ايشان مصروف است در آنها، پس گويا كه آن جناب عليه السلام مى فرمايد:
اللّهم انّ شيعتنا منّا و مضافين الينا و انّهم قد اساؤ ا و قد قصروا و اخطاءوا رأونا صاحبا لهم رضا منهم قد تقبّلنا عنهم بذنوبهم و تحمّلنا خطاياهم لانّ معوّلهم علينا و رجوعهم الينا فصرنا لاختصاصهم بنا و اتّكالهم علينا كانّا اصحاب الذنوب اذ العبد مضاف الى سيّده و معوّل المماليك الى مواليهم. اللّهم اغفر لهم من الذنوب ما فعلوه اتّكالا على حبّنا و طمعا فى ولايتنا و تعويلا على شفاعتنا و لاتفضحهم بالسيئات عند اعدائنا و ولّنا امرهم فى الآخرة كما وليتنا امرهم فى الدنيا و ان احبطت اعمالهم فثقّل موازينهم بولايتنا و ارفع درجاتهم بمحبّتنا.

(محدث نوری؛ نجم ثاقب؛ باب هفتم؛ حکایت ۱۹)