تاریخچه زندگی
حَبَقّوق (عبری: חֲבַקּוּק به معنی “در آغوش میگیرد) از پیامبران بنی اسرائیل است که حدود ۷۰۰ قبل از میلاد زندگی میکرده و در زمان پادشاهی کورش کبیر به ایران مهاجرت و در توسرکان ساکن شده و در همین شهر مُردهاست. در توسرکان آرامگاهی برای او برپا شدهاست. وی نگهبان معبد بزرگ يهوديان در اروشلیم بودهاست. حدود سال ۵۹۰ قبل از میلاد، بختنّصّر پادشاه کلده به اورشلیم حمله کرد و گروهی از یهودیان را به قتل رساند و نزدیک به بیست هزار نفر از آنان را اسیر و به شهر بابل پایتخت کلده که نزدیک بغداد فعلی قرار داشت انتقال داد. حیقوق نبی در بین این زندانیان بود و مدّت طولانی در زندان به سر برد. در سال ۵۴۸ قبل از میلاد، کورش بزرگ پادشاه ایران به کلده حمله کرد و در جنگی لشکریان کلده را شکست داد و بابل را تصرف کرد و طی فرمانی دستور آزادی کلیه اسرا و زندانیان یهود را صادرنمود. پس از آزادی از بند اسارت بابلیان، حبقوق پیامبر به ایران مهاجرت کرد و در شهر تویسرکان یا رودآور ساکن شد.
آرامگاه حیقوق نبی در تویسرکان طی قرون متمادی چندین بار بازسازی شدهاست. این آرامگاه یکی از قدیمیترین آثار تاریخی ایران محسوب میشود.
مدیر اداره میراث فرهنگی و گردشگری شهر تویسركان گفت: بقعه حبقوق نبی علیه السلام، جنبه تاریخی دارد و به عنوان سمبل محل دفن این پیامبر شناخته میشود. … بیشتر نمازهای جماعت مردم تویسركان در محوطه بقعه حبقوق نبی علیه السلام برگزار میشود و به همین دلیل، آن محوطه را نمیتوان كاوش كرد … در سال ۱۳۶۸ ق. یك دوره كاوش در این محوطه انجام شده است. شاید اغراق نباشد، اگر همدان را نیایشگاه انبیاء بنامیم، چرا كه در شهر همدان و دیگر مناطق استان، آرامگاههای چند نبی الاهی قرار دارند… «حبقوق» نبی علیه السلام در تویسركان، «حضرت شیث» نبی علیه السلام در روستای شیث (از روستاهای قهاوند) … سالهای درازی است كه به خواب ابدی فرو رفتهاند و همدان از قرنها پیش میزبان این فرستادگان الاهی بوده است.
حضرت حبقوق نبی علیه السلام از انبیای بنیاسراییل و از نسل حضرت موسی علیه السلام است كه ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح علیه السلام میزیست، كلمه حبقوق که در زبان عبری به معنی «در آغوش گرفته شده» است، نقل شده است زمانی كه حضرت حبقوق علیه السلام طفلی بود، به خواهش مادرش عمر دوباره به او بخشیده شد. به این ترتیب كه مادرش طفل مرده را در بغل كشید و در بسترش خوابانید، سپس به نماز ایستاد و پیش از آن كه نمازش تمام شود، طفل زنده شد و بر همین اساس، نام حبقوق را بر طفل نهادند. حبقوق نبی علیه السلام در ۶۰۷ سال پیش از میلاد مسیح علیه السلام پس از اشعیای نبی علیه السلام به پیامبری مبعوث گشت. او در عصر خود به بعثت پیامبر گرامی اسلام صلی الله و آله را بشارت داده و برای ظهور موعود اسلام حضرت مهدی زیاد دعا می کرده است. در بحارالانوار ۱۰: ۳۰۳ آمده است: وقتی امام رضا علیه السلام به هنگام بحث و احتجاج با علمای ادیان مختلف در نزد مامون با رئیس علمای یهود بحث میكردند، از حبقوق علیه السلام نام بردند. در ۱۱ : ۵۹ همان كتاب و ۱۴: ۶۲ در دعای ام داوود نام حضرت حبقوق علیه السلام ذكر شده است. از محل و تاریخ دقیق تولّد او اطّلاع كافی در دست نیست، امّا آنچه از مجموع نوشتههای مورّخان و محقّقان دانسته میشود، آن است كه زمانی مدیر و نگهبان مراسم مذهبی معبد حضرت سلیمان علیه السلام در اورشلیم بوده است و پس از آن كه بختنّصّر – پادشاه جبّار كلده (بابل) – اورشلیم را تسخیر كرد، حبقوق نبی علیه السلام به همراه جمع زیادی از یهودیان و از جمله حضرت دانیال علیه السلام به اسارت سپاهیان بختنّصّر درآمد. آنها را به بابل انتقال دادند و سالهای طولانی در اسارت بودند، تا آن كه در سال ۵۳۸ پیش از میلاد مسیح علیه السلام، كوروش کبیر پادشاه ایران و مؤسّس سلسله هخامنشی، بابل را فتح كرد و دستور آزادی همه اسرا و زندانیان بنیاسرائیل را صادر و آنها ر برای بازگشت به اورشلیم تشویق كرد. ظاهرا پس از آزادی یهودیان از اسارت بابل، آن حضرت به اتّفاق عدّه ای از پیروان خود راه ایران را در پیش گرفت و در محلّ فعلی تویسركان ساكن شد و در همین محلّ هم رحلت كرد و به خاك سپرده شد. نام حبقوق نبی علیه السلام در كتاب تورات آمده است و مقام و شأن مذهبی خاصی بین پیروان مذهب یهود دارد، به خصوص كتاب نبوّت این پیامبر – كه سفر سی و پنجم اسفار عتیق است – در مذهب یهود جایگاه والایی دارد. مقبره تویسركان كه حدود ۲۵۰۰ سال قدمت دارد، ساختمان آرامگاه حبقوق نبی علیه السلام است و یكی از بناهای قدیمی ایرانیان است كه با توجّه به سبك معماری جالب آن به احتمال زیاد به دوره سلجوقیان مربوط است. این بنا – كه در جنوب غربی تویسركان واقع است – تا چند سال قبل خارج از شهر بود و با گسترش تویسركان در محدوده شهر قرار گرفت. بنای آرامگاه – كه از فاصله دور مانند یك برج مدور با سقف مخروطی به نظر میرسد – بدنه هشت سطحی دارد و ارتفاع آن به ۱۲ متر میرسد. سقف بنای مقبره حبقوق نبی علیه السلام – كه شكل عجیب و جالبی دارد – شاید در میان سقف تمام بناهای تاریخی ایران بینظیر باشد و آن را نمونه ای از آثار با ارزش معماری قدیم ایران میتوان دانست. این مقبره، یك ورودی دارد كه فعلاً آهنی و دولنگه مشبك در آن نصب شده و بالای آن به شكل درهای كتیبه ای قوسی شكل است. در گذشته، یك در سنگی یك تكّه بزرگ داشت كه به سختی روی پاشنه حركت میكرد و اكنون محل و موقعیّت آن سنگ نامعلوم است. قبر این پیامبر دقیقاً در وسط صحن قرار گرفته است، روی آن سنگی كار گذاشته شده و كتیبه ای به خط فارسی و عبری در آن حك شده است. روی سنگ قبر، یك صندوق چوبی قرار دارد كه با پارچه سبزی پوشیده شده و روی یكی از سطوح جانبی آن نیز تاریخچه ای از حبقوق نبی به این شرح درج شده است:
حبقوق نبی از انبیی قوم بنیاسرییل از نسل حضرت موسی علیه السلام است. پدرش «یشوعا لویت» و مادرش «شونامیت» سراینده و نوازنده مراسم مذهبی در معبد حضرت سلیمان علیه السلام بود. او اواخر سلطنت «یوشیاهو» میزیسته است كه پس از خرابی معبد توسّط كلدانیان به سال ۵۸۶ قبل از میلاد با حضرت دانیال نبی و دیگران به اسارت به بابل آمده، پس از چندی آن حضرت، حق را لبیك گفته است.
مجسمه و تصاویری از حضرت حبقوق در موزه واتیکان وجود دارند. تا چندی پیش، اهالی محل از كیفیت ساختمانی این بقعه اطّلاع نداشتند و بیشتر تصوّر میكردند كه تمام تشكیلات آرامگاه به دیواری هشت ضلعی و گنبد آن – كه روی قبر ساخته شده – محدود است. ولی بعدها معلوم شد سردابی بزرگ در زیر آن وجود دارد كه به شكل جالبی بنا شده و متشكّل از سه قسمت و به عبارتی سه طبقه است كه ظاهراً در طول قرنها دستنخورده باقی مانده و مخفی بوده است، چرا كه هیچ اثر ظاهری از منفذ یا مدخل ورودی به آن وجود نداشته و تمام سطح و كف بقعه به طور یكنواخت با آجر مسدود و مفروش بوده است. در گذشته، مردم درباره هویّت و شخصیّت صاحب این مقبره شناختی نداشتند و به دلیل نبود آگاهی لازم، احترام شایستهی كه در شأن این پیامبر باشد، روا نمیداشتند، ولی بر اثر ارشاد و تذكّر روحانیان، به ویژه مرحوم خالصیزاده، مردم متوجّه مقام و شخصیّت صاحب مقبره شدند.
مجسمه حبقوق اثردوناتلو، در فلورانس.
روسیه، قرن ۱۸، نماد حبقوق نبی.
بشارت به موعود آخر الزمان
تورات، كتاب حبقّوق نبى:
اِلَوْهِ مِتِّيَمانْ يَابُو وِ قَادُوشْ مِهَرْ فَارَانْ سِلَاهْ كِسَّاهُ شَامِيْمْ هُودُو وُتْهِلَاتُو مَالِهَاهْ آرِصْ.
اين عبارت در عهد عتیق فارسی چنین ترجمه شده است:
خدا از تیمان آمد و قدّوس از جبل فاران سِلاه جالا او آسمانها را پوشانید و زمین از تسبیح او مملو گردید. (کتاب حبقّوق نبی باب سوم آیه ۳)
متاسفانه مترجم رعایت امانت را در ترجمه نکرده است و سه خطای بزرگ مرتکب شده است:
۱- “یابو” در زبان عبری “می آید” می باشد که به “باء” یعنی “آمد” ترجمه شده است.
۲- “سلاه” یک کلمه عبری است که آن را ترجمه نکرده معنی آن “جاودانه و همیشگی” است.
۳- “وُتْهِلَاتُو” به معنی “تهلیل” است که به “تسبیح” ترجمه کرده است. معنی صحیح این آیه چنین است:
خدا از كوه يتمان مىآيد و پاكيزه از كوه فاران جادوانه مىآيد لا له الا الله او آسمانها را پر كرده است اينك به زمين مىآيد.
یاد آوری:
۱ – در استعمال عهدین کوه “فاران” چند جا را خوانده اند یکی از آنها نام کوه مکه است.
۲ – قدّوس (پاکیزه) نام و نشان پیامبر اکرم است که قرآن از آن به “طاها” یعنی پاکیزه یاد کرده است.
حضرت رضا علیه السلام در مجلس مأمون عبّاسی – که علمای مختلف را برای منکوب کردن آن حضرت رضا گرد آورده بود – به جاثلیق نصارا فرمود: ای نصرانی! علم تو به کتاب اشعیا علیه السلام چگونه است؟ عرض کرد: حرف حرف آن را می دانم. پس به او و رأس الجالوت عالم یهود رو کرد و فرمود: آیا در این در کتاب اشعیا هست که ای قوم من! صورت خر سوار را دیدم که جامه ها از نور پوشیده بود و شتر سوار را دیدم که نور و روشنایی او مانند نور ماه بود؟ هر دو گفتند: بلی این سخن اشعیاست. و باز فرمود اشعیا در تورات گفت: دو سوار می بینم که زمین به نور ایشان روشن خواهد شد؛ یکی بر دراز گوش سوار خواهد بود و دیگری بر شتر. اینها کیستند؟ رأس الجالوت گفت: ایشان را نمی شناسم تو بگو کیستند. حضرت فرمود: خر سوار عیسی علیه السلام است و شتر سوار محمد صلی الله علیه و آله است. آیا این سخن را از تورات انکار می کنید! گفتند: نه ما انکار نمی کنیم. پس حضرت فرمود: آیا حیقوق (عربی حبقّوق) پیغمبر را می شناسید؟ گفت: بلی می شناسم. فرمود: آیا این سخن او در کتاب شما هست که حق تعالی بیان حق را ظاهر گردانید از کوه فاران و آسمان ها از تسبیح احمد پر شد و امّت او و سواران او در دریا جنگ خواهند کرد چنانکه در صحرا جنگ خواهند کرد و کتاب تازه خواهند آورد بعد از خراب شدن بیت المقدس و مراد به آن کتاب قرآن است. آیا می دانی این سخن را و به آن ایمان داری؟ رأس الجالوت گفت: بلی این سخن حیقوق علیه السلام است و ما سخن او را انکار نمی کنیم. (حیوة القلوب ۱ : ۳۷۶)
آخرین دیدگاهها