به شيخ ابو جعفر محمّد بن عثمان عمرىّ در تسليت مرگ پدرش – رضى اللَّه عنهما- توقيعى صادر شد و در بخشى از آن آمده بود: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ تسليم فرمان او و راضى به قضاى اوئيم. پدرت نيكو زندگى كرد و ستوده درگذشت. خدا او را رحمت كند و به اوليا و دوستانش ملحق سازد كه پيوسته در كارشان كوشا بود و در آنچه او را به خدا و به ايشان نزديك مى‏ساخت، ساعى بود. خداوند رويش را شادان گرداند و از لغزش او درگذرد.

و در بخش ديگر آن آمده است: خداوند پاداش خيرت دهد و اين عزا را بر تو نيكو گرداند. تو سوگوار شدى و ما نيز سوگواريم و جدايى او، تو را تنها ساخت و ما نيز تنها شديم. خداوند او را در جايگاهش مسرور سازد و از كمال سعادت اوست كه خداى تعالى فرزندى مثل تو به او ارزانى فرموده كه جانشين و قائم مقام وى باشد و براى او طلب رحمت كند. من مى‏گويم: الحمد للَّه كه خداى تعالى نفوس را به منزلت تو و آنچه كه به تو مرحمت فرموده طيّب ساخته است. خداوند تو را يارى كند و نيرومند سازد و پشتيبانت باشد و توفيقت دهد و تو را ولىّ و نگاهبان و رعايت ‏كننده و كفایت کننده و معين باشد.

(كمال الدين / ترجمه پهلوان، ج‏۲، ص: ۲۸۴، ح ۴۲)