محمّد بن علىّ اسود گويد: علىّ بن حسين بن موسى بن بابويه رضى اللَّه عنه پس از درگذشت محمّد بن عثمان عمرى رضى اللَّه عنه از من درخواست كرد تا از ابو القاسم روحى بخواهم تا مولاى ما صاحب الزّمان عليه السّلام از خداى تعالى بخواهد كه فرزند ذكورى به وى ارزانى فرمايد.
گويد: از او درخواست كردم و او نيز آن را إخبار كرد و پس از سه روز به من خبر داد كه امام عليه السّلام براى على بن الحسين دعا فرموده است و به زودى فرزند مباركى براى وى متولّد خواهد شد كه خداوند به واسطه وى سود رساند و بعد از او نيز اولادى خواهد بود.
ابو جعفر محمّد بن علىّ اسود گويد: من براى خود نيز درخواست كردم كه از خداى تعالى بخواهد فرزند ذكورى به من ارزانى فرمايد و اجابت نفرمود و گفت: راهى براى آن نيست.
گويد: براى علىّ بن الحسين محمّد بن علىّ (شیخ صدوق) متولّد شد و بعد از او نيز اولاد ديگرى متولّد شدند امّا براى من فرزندى متولّد نشد.
شیخ صدوق نگارنده کمال الدین گويد: بسيارى از اوقات ابوجعفر محمّد بن علىّ اسود مرا مى‏ ديد كه به درس شيخمان محمّد بن حسن بن احمد بن وليد رضى اللَّه عنه مى‏رفتم -و اشتياق فراوانى در كتب علمى و حفظ آن داشتم – و به من مى‏گفت: اين اشتياق در طلب علم از تو عجيب نيست كه تو به دعاى امام عليه السّلام متولّد شده‏اى!

(كمال الدين / ترجمه پهلوان، ج‏۲، صص: ۲۶۹-۲۷۰، ح ۳۲)