یاران امام زمان در صبر و پای مردی چونان یاران رسول خدا هستند.
در جریان جنگ احد، به دلیل نافرمانی برخی از سپاهیان مسلمان از دستورات رسول خدا صلی الله علیه و آله، کفّه ی پیروزی جنگ به طرف سپاه مشرکین سنگین شد؛ و مشرکین با پراکنده شایعه ی کشته شدن پیامبر، بر شکست مسلمانان سرعت بخشیدند و افراد برگزیده ای از مسلمانان چون جناب حمزه عموی پیامبر و مصعب بن عمیر و … را به شهادت رساندند. شیوه ی پیامبر خدا این بود که به محض فرونشستن آتش جنگ، به سرعت افراد را سرشماری می کردند و احوال شهدا و زخمی ها را جویا می شدند.

از جمله افرادی که رسول خدا خواستار خبری از او شدند، شخصی به نام “سعد بن ربیع” بود. کسی که برای آوردن خبری از سعد به دنبال او رفته بود، او را میان کشته گان دید. هر چه او را صدا زد، پاسخی نشنید؛ امّا هنگامی که گفت رسول خدا او را برای خبر گیری فرستاده اند، سعد آخرین رمق خود را به کار گرفت و با شادی چشمانش را گشود و پرسید: رسول خدا زنده اند؟
آن گاه چنین گفت: سلام مرا به رسول خدا برسان و بگو خداوند برترین پاداشی را که از جانب امّتی به پیامبرشان داده است، به آن حضرت بدهد! هم چنین سلام مرا به مسلمانان برسان و بگو روز قیامت در پیشگاه خدای متعال عذری نخواهند داشت اگر پیامبر را یاری نکرده باشند. آن گاه دو باره چشمان پرفروغش را فرو بست. (اسد الغابه / ابن اثیر/ ۲: ۲۷۷ و ۲۷۸)
حضرت مهدی از ورای قرون، چون کوهی استوار از صبر، بر اسبی راهوار از عزم می آید … در دستان آسمانی اش، برای سرکوبی نامردمان، شمشیر می خروشد؛ و برای هدایت مردمان، قرآن می درخشد. می آید چون شهابی درخشان، در تیره ترین شب بشریّت؛ می آید چون قامت بلند راستی، در جنگل هراس انگیز ناراستی ها … عمامه ی محمّد بر سر، پیراهن محمّد در بر، پای افزار محمّد بر پا، قرآن محمّد در سینه و شمشیر علی در دست … با کوله بار صدها سال درد و ستم کشی بر پشت، خدا را بر کافران می خواند. چون ابراهیم، ندای توحید در می دهد و بت ها را سرنگون می کند. چون موسی، بر فرعونیان ستمگر می شورد، چون عیسی، انسانیّت مرده را زنده می سازد؛ و چونان محمّد، صلای رستگاری عالمیان بر می دارد … و به پای مردی یاران جهان لجام گسیخته را سامان می دهد.
(به نقل از “زیر پای طلوع” اثر حورا طباطبایی قمی)