از جهات موجب برای دعای بر فرج امام زمان علیه السلام جمع شدن ياران دين از فرشتگان و پریان و ساير مؤمنان گرد آن حضرت است. در تفسير آيه کريمه: «أَيْنَما تَکُونُوا يَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِيعاً»؛ [۱] هر کجا که باشيد خداوند همگي شما را خواهد آورد. از حضرت ابوعبدآللَّه صادق عليه السلام آمده: يعني اصحاب قائم عليه السلام سيصد و ده و چند نفر، سپس فرمود: آنهايند به خدا امّت معدوده (شماره شده)؛ به خدا سوگند در يک ساعت جمع ميشوند همانند ابرهاي پاييزي. [۲]
و از حضرت علي بن الحسين و فرزندش عليهما السلام روايت است که فرمودند: مفقودان گروهي هستند که از رختخوابشان مفقود و سپيده دم در مکّه حاضر مي شوند و اين است معني آيه «أَيْنَما تَکُونُوا يَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِيعاً» و آنها اصحاب قائم عليه السلام هستند. [۳] و از حضرت امام صادق عليه السلام روايت است که فرمود: اين آيه در حقّ مفقود شوندگان و اصحاب قائم عليه السلام نازل شده است که: «أَيْنَما تَکُونُوا يَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِيعاً» آنان از رختخوابشان مفقود مي شوند پس در مکّه صبح مي کنند و بعضي از ايشان در روز بر ابر مي نشينند، در حالي که آنان به نامشان و به نام پدرشان و حسب و نسبشان شناخته ميشوند. مفضّل پرسيد: فدايت شوم! کدام يک از آنها ايمانشان محکمتر است؟ فرمود: آنکه در روز بر ابر بنشيند. [۴]
و از حضرت ابوالحسن موسي بن جعفر عليهما السلام روايت است که فرمود: به خدا قسم وقتي قائم ما بپاخيزد، خداوند از همه شهرها و بلاد، شيعيان ما را به سوي او جمع مينمايد. [۵] . و چه نيکو سرودهاند:
لَقَدْ جُدْتَ يَابْنَ الأَکْرَمِينَ بِنِعْمَةٍ – جَمَعْتَ بِها بَيْنَ الُمحِبِّينَ فِي سِتْرٍ
فَلا زِلْتَ بِالإِحْسانِ کَهْفاً وَ مَلْجَأً – وَ قَدْ جَلَّ ما قَدْ کانَ مِنْکَ عَنِ الشُّکْرِ
البته اي فرزند بهترينها! نعمتي را بدل فرمودي که با آن، همه محبّانت را در پوششي جمع کردي. پس پيوسته با احسانت پناه و ملجأ باشي که به تحقيق آنچه از تو سر زده از سپاسگزاري بالاتر است.
و در بحار از حضرت امام صادق عليه السلام روايت است که فرمود: بر او سي هزار فرشته و سيصد و سيزده فرشته فرود ميآيند. ابان بن تغلب عرضه داشت: تمام اين فرشتگان؟ فرمود: آري فرشتگاني که با نوح در کشتي بودند و فرشتگاني که با ابراهيم بودند هنگامي که به آتش افکنده شد، و آنهايي که با موسي بودند هنگامي که دريا را براي بني اسرائيل شکافت، و آنهايي که با عيسي بودند هنگامي که خداوند وي را به سوي خود بالا برد، و چهار هزار فرشته نشانداري که با پيغمبر اکرم صلي الله عليه وآله بودند، و هزار فرشتهاي که پي در پي فرود آمدند و سيصد و سيزده فرشتهاي که در بدر بودند و چهار هزار ملائکه که فرود آمدند تا به همراه حسين بن علي عليهما السلام با دشمنان نبرد کنند، ولي به آنها اجازه داده نشد، آنها کنار قبر آن حضرت پريشان و غبارآلود و گريان هستند تا روز قيامت. رئيس آنان فرشتهاي است که منصور خوانده ميشود، هيچ کس آن حضرت را زيارت نکند مگر اينکه اينها به استقبال او ميروند و يا هنگام وداع او را مشايعت ميکنند، و هيچ بيماري نيست مگر اينکه به عيادتش ميروند، و هيچ کس از دنيا نرود مگر آنکه بر بدنش نماز ميگزارند و پس از مرگ براي او طلب مغفرت ميکنند. و همه اينها در زمين منتظر قيام قائم – عجّل اللَّه فرجه الشريف – هستند تا هنگام ظهورش فرا رسد. [۶]
و در حديث مفضّل از امام صادق عليه السلام آمده که فرمود: اي مفضّل! او تنها ظاهر ميشود و به سوي خانه خدا به تنهايي ميرود و تنها وارد کعبه ميگردد و در حال تنهايي شب بر او فرا ميرسد، پس چون ديدگان به خواب رود و سياهي شب سايه افکند، جبرئيل و ميکائيل و فرشتگان در صفوف متشکّل بر او فرود مي آيند، پس جبرئيل معروض مي دارد: «يا سَيِّدِي قَوْلُکَ مَقْبُولٌ وَ أَمْرُکَ جائِزٌ»؛ اي سرور من! فرمانت پذيرفته و دستورت اجرا مي شود.
پس دست بر صورتش ميکشد و ميگويد: «اَلحَمْدُ للَّهِِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الأَرْضَ نَتَبَوَّءُ مِنَ الجَنَّةِ حَيْثُ نَشآءُ فَنِعْمَ أَجْرُ العامِلِينَ»؛ [۷] حمد خداي را که به وعده خويش درباره ما وفا کرد و زمين را ميراث ما ساخت، هر جاي بهشت که خواهيم منزلگاه خود قرار دهيم، پاداش عمل کنندگان چه نيکو است.
آنگاه ميان رکن و مقام مي ايستد و فريادي مي کشد و مي فرمايد: اي نقباي من؛ (سرکردگان ارتش آن حضرت) و اي وابستگان خاصّ من؛ و اي کساني که خداوند شما را – پيش از ظهورم – براي ياري من بر روي زمين ذخيره کرده! با خواست و رغبت نزد من آييد. پس فرياد آن حضرت به گوش آنها مي رسد در حالي که در محرابها و بر رختخوابهاي خود در شرق و غرب زمين قرار دارند و همان يک صدا به گوش همه آنان مي رسد، پس به آن حضرت پاسخ مثبت مي دهند و به سوي آن صدا مي شتابند و در عرض يک چشم برهم زدن در پيشگاه او بين رکن و مقام حاضر مي شوند. پس خداوند – عزّ و جلّ – به نور امر مي کند که مانند عمودي از زمين تا آسمان کشيده مي شود، که از آن نور هر مؤمني که به روي زمين است استفاده خواهد کرد و نوري از درون خانهاش آشکار مي گردد، پس نفوس مؤمنين به آن نور خوشنود مي گردد. (تا اينکه مفضّل عرضه داشت): اي سرور من! آيا در مکّه مقيم مي شود؟
فرمود: نه، اي مفضّل! بلکه مردي از خاندانش را در آنجا جانشين خود مي سازد، پس هرگاه از مکه حرکت کند به آن مرد حمله مي کنند و او را مي کشند، پس آن حضرت بازمي گردد، ايشان به خدمتش مي آيند، در حالي که ترسان و سر به زير افکنده باشند، گريه و تضرّع مي کنند و عرضه مي دارند: اي مهدي آل محمد عليهم السلام توبه مي کنيم. پس آن حضرت آنان را نصيحت و موعظه نموده و هشدار مي دهد و بر آنها جانشين مي گمارد و دوباره حرکت مي کند. ولي باز هم بر آن جانشين يورش مي برند و او را مي کشند، پس ياران خودش از جنّيان و نقبا را به سوي آنها مي فرستد و مي فرمايد: بازگرديد به سوي آنها و کسي را باقي نگذاريد، مگر آنکه ايمان بياورد. و اگر نه اين بود که رحمت پروردگار همه را فرا مي گيرد، و من آن رحمت هستم با شما به سوي آنها بازمي گشتم، زيرا که به تحقيق اينها عذرها را بين خود و خداي خودشان و من قطع کردند. پس به سوي آنان مراجعت مي کنند، به خدا سوگند از صد تن يکي باقي نمي ماند، به خدا سوگند از هزار يکي باقي نمي ماند.
مفضّل ميگويد: گفتم: اي سيّد من! خانه مهدي عليه السلام کجا خواهد بود و مؤمنان کجا جمع مي شوند؟ فرمود: سراي حکومت آن حضرت کوفه و مجلس حکم و فرمانروايي او مسجد جامع آن، و بيت المال و محل تقسيم غنائم مسلمين مسجد سهله، و جاي خلوتهاي آن حضرت، سرزمين صاف و مسطح و سفيد نجف است. مفضّل عرضه داشت: اي مولاي من! آيا همه مؤمنين در کوفه خواهند بود؟ فرمود: آري به خدا سوگند! هيچ مؤمني باقي نمي ماند مگر اينکه در آن، يا در حوالي آن خواهد بود و کار به جايي ميرسد که مقدار خوابگاه يک اسب به دو هزار درهم مي رسد و بيشتر مردم آرزو مي کنند: اي کاش يک وجب از زمين سبع را به قيمت يک وجب طلا مي خريد و زمين سبع از خطّههاي همدان است. [۸]
ميگويم: شايد منظور از «هيچ مؤمني باقي نميماند مگر اينکه در آن يا در حوالي آن خواهد بود» زيارت و ديدار آن حضرت باشد، نه هميشگي؛ و شاهد بر اين، جمله بعدي است که: «بيشتر مردم آرزو مي کنند» و احتمال هم دارد که کلمه «حواليها» تصحيف «أَو حَنَّ إِلَيها» يعني به سوي او متمايل و مشتاق مي شوند، چنانکه در روايتي از بحار و غير آن از حضرت ابوعبد اللَّه صادق عليه السلام منقول است. و مؤيّد معني اوّل روايتي است که در بحار از غيبت شيخ طوسي نقل شده که حضرت ابوجعفر باقر عليه السلام فرمود: هرگاه قائم عليه السلام به کوفه وارد مي شود، هيچ مؤمني باقي نمي ماند مگر اينکه در آن باشد يا به آن سفر کند. [۹]
و از جمله دلايل بر اينکه مؤمنين نزد مولايمان صاحب الزمان – عجّل اللَّه فرجه الشريف – جمع مي شوند، روايتي است که شيخ صدوق در کمال الدين از حضرت ابوالحسن امام علي بن محمد هادي عليه السلام آورده است که: از آن حضرت درباره معني فرمايش پيغمبر صلي الله عليه و آله که: «لا تُعادُوا الأَيَّامَ فَتُعادِيکُمْ»؛ يعني با روزها دشمني نکنيد که با شما دشمني خواهند کرد. سؤال شد. فرمود: آري، منظور از ايّام ما هستيم، به سبب ما آسمانها و زمين برپاست، پس سَبْت (شنبه) نام رسول خدا صلي الله عليه و آله است؛ و أَحَد (يکشنبه) نام امير المؤمنين عليه السلام؛ اِثنين (دوشنبه) حسن و حسين؛ و ثُلثاء (سهشنبه) علي بن الحسين (سجاد) و محمد بن علي (باقر) و جعفر بن محمد (صادق)؛ و أربعاء (چهارشنبه) موسي بن جعفر (کاظم) و علي بن موسي (رضا) و محمد بن علي (جواد) و من – علي بن محمد (هادي) -؛ و خميس (پنجشنبه) فرزندم حسن (عسکري)؛ و جمعه فرزند فرزندم ميباشد و به سوي اوست که گروه حقّ جمع ميشوند و همان است که زمين را پر از عدل و داد ميکند، چنانکه از ظلم و ستم پر شده باشد، و اين است معني ايّام و اينکه در دنيا با آنها دشمني نکنيد که در آخرت با شما دشمني خواهند کرد. [۱۰]
(رک: مکیال المکارم؛ محمدتقی موسوی اصفهانی؛ مترجم: مهدی حائری قزوینی)
———————————————————————————
[۱] سوره بقره، آيه ۱۴۹.
[۲] البرهان: ۱۶۳:۱.
[۳] البرهان: ۱۶۲:۱.
[۴] البرهان: ۱۶۲:۱.
[۵] البرهان: ۱۶۴:۱.
[۶] بحار الانوار ۳۲۸:۵۲.
[۷] سوره زمر، آيه ۷۴.
[۸] بحار الانوار ۷:۵۳.
[۹] بحار الانوار ۳۳۰:۵۲.
[۱۰] کمال الدين ۳۹۳:۲.
آخرین دیدگاهها