در صحيفه ‌هاي الهيه، براي هر امامي ‏يك صحيفه خاصّ و يك دستور معيّني است و خداي متعال، يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض، آن صحيفه‌ها را معيّن كرده‏ است.

 

در دفتر و صحيفه امام عصر علیه السلام، اين مطلب درج شده‏ است كه بايد اين بزرگوار، دين اسلام را بر تمام اديان غالب و قاهر كند.

 

دين اسلام را در پنج قاره دنيا نشر دهد و پهن كند،

و

ديگر عدل و داد را هم بر روي زمين بگستراند.

 

اين دو مطلب، وظيفه امام عصر علیه السلام است و در صحيفه ايشان نوشته شده است و بايد ايشان اين دو عمل را انجام دهند و به اين دو وظيفه قیام فرمايند. اين وظيفه ‌ها خيلي سنگين است.

 

انجامِ اين دو وظيفه، همراه با مشکلات عجیب و غریبی است و مخالف و معارضِ فراوان دارد. هر ستمگري كه در دنيا باشد، خواه ستم جزئي كند خواه ستم كلّي، خواه ستم فردي كند خواه اجتماعي، تمام اين ستمگران با اين بزرگوار مخالف و مبارز و معارض خواهند بود. همه با اين حضرت دشمن هستند. چرا؟ براي این‌كه اين حضرت می ‏آيد و جلوی ستم ستمگران را می ‏گيرد.

 

 

ستم عناوين مختلفه دارد. مِن باب مثل از خودم شروع كنم. يك ستم در منبر است. ممكن است بنده ستمگر باشم. چطور؟ نالايق منبر هستم، به منبر بيايم. تضييع اوقات شما را بكنم. وقت شما را به مهملات و لاطائلات بگذرانم. مخارجي را كه مؤسّس مجلس می ‏كند همه را هدر كنم. اين ستم من بر شماست. اگر من اهليّت مطالبي را ندارم و لقمه ‌هاي بزرگ ‌تر از گلوي خودم بر دارم، و حرف‌ هایي را كه عهده‌ دار بيانش نيستم، آن حرف‌ ها را ناپخته و ناقص به شما تحويل دهم و اسباب تزلزل فكر و انحراف خاطر شما شوم؛ پس من ستمگر هستم. امام عصر علیه السلام موظّف است جلوی اين ستم را بگیرد. بيايد بگويد:

آشيخ! تو حقّ نداري منبر بروي، تو مايه نداري، تو استعداد نداري، يا اين‌كه تو خودت عمل نمی ‌كني که اين خيلي بالاتر است. اوّل برو عمل كن، بعد مردم را دعوت كن: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ‌تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون‏ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ الله أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُون‏». آشيخ! تو لياقت این ‌جا را نداري، بيا پایين، عبا و عمامه ‌ات را بيانداز. يك ريسمان به من بدهد، بفرمايد: برو سر ميدان حمّالي كن. خوب قهراً بنده با ايشان مخالف و مبارز و معارض خواهم شد، جاي ترديد نيست. کدام نفس قدسي باشد، سلمان و ابو‌ذري باشد كه در مقابل فرمان امام زمانش، چشم و گوش بسته،خ بدون قيد و شرط، اطاعت و امتثال كند. همه كه سلمان نيستند! بنده که نیستم.

 

شما را عرض نمی ‌كنم. بنده آن آدمي ‏كه آقا هرچه فرمودند سمعاً و طاعةً بگويد، نیستم. لذا چون او با ستم من مبارزه می ‏كند، قهراً معارض او خواهم شد. حالا در بازار می ‌آيیم: تاجر به بنكدار ستم می ‌كند، بنكدار به كسبه جزء ستم می ‏كند، كسبه به اهل گذر و محلّ، ستم می ‏كنند، شركت ها به تجّار ستم می ‏كنند. چون دنيا دار تعارض و تزاحم در بقاء است.

 

دنيا دار آكل و مأكول است. همه به يكديگر ستم می ‏كنند. هر كس گردن كلفت ‌تر است، ريزترها را مي ‏خورد، كاسب سرگذر اهل محلّ را می ‏خورد، بنكدار كسبه را می ‏خورد، تجّار، بنكدار را می ‏خورد، شركت ها تجّار را می ‏خورند، دولت، شركت ها را می ‏خورد، دولت ‌هاي قوي، دول ضعيفه را می ‏خورند. حضرت مي ‏آيد جلوي همه ستمها را بگيرد.

 

لذا همه با او معارض خواهند شد، و او با همه مبارزه می ‌كند. قلدرهاي ستمگر طاغي كه با زور و زر، ضعفا را پايمال مي ‏كنند، حضرت بايد آنها را سر جايشان بنشاند. معني عدل همگاني اين است. اين وظيفه امام‏ زمان علیه السلام است. اين بارِ سنگین به دوش وليّ امر ما حضرت بقية‌الله علیه السلام گذاشته شده ‏است. ناچار همه گردن كشان، همه طاغي ‌ها، همه ستمگرها، همه لا ابالي ‌ها با حضرت بقية‌الله علیه السلام دشمن می ‏شوند.