از جمله‏ ى كتاب‏ هاى ارزشمندى كه درباره‏ ى شخصيّت حضرت مهدى عليه السّلام تأليف گرديده كتاب سیمای حضرت مهدی در قرآن است كه عالم عامل دانشمند متبحّر آگاه سيّد بحرانى رحمه اللّه آن را نگاشته است. به حق مى‏توان گفت: او نخستين كسى است كه در اين فنّ و به اين ترتيب و شيوه تأليف كرده است. وى آيات قرآن را كه درباره‏ ى حضرت امام عصر عجّل اللّه تعالى فرجه نازل گشته طبق احاديثى كه در تفسير و تأويل آن‏ها از خاندان عصمت و طهارت وارد شده جمع كرده و به ترتيب سوره‏ ها و آيات نظم داده است.

اين كتاب در گذشته به ضميمه ‏ى اثر ديگرى از مؤلّف، يعنى كتاب «غاية المرام» چاپ شده بود؛ ولى قرار گرفتن آن در آخر كتاب مزبور از يك‏ سو و چاپ شدن آن به شيوه‏ ى سنگى و پر غلط از سوى ديگر، از اهمّيّت كتاب كاسته و ارزش والاى آن را تا حدّى پايين آورده بود. لذا برآن شدم تا آن را- به گونه‏اى كه سزاوار است- با تحقيق و تنقيح عرضه دارم و بدين وسيله اين اثر گران بها را احيا كنم تا به مؤلّف بزرگوار آن- كه عمر شريفش را در راه نشر فضايل و جمع احاديث اهل البيت عليهم السّلام سپرى ساخت- خدمتى كرده باشم.

زندگى‏نامه‏ ى مؤلّف‏

او فاضل ماهر و دانشمند مدقّق، فقيه آگاه به تفسير و حديث و رجال و علوم عربى، سيّد هاشم بن سيّد سليمان بن سيّد اسماعيل بن عبد الجواد كتكانى (منسوب به قريه‏ ى «كتكان»، يكى از آبادى‏ هاى «توبلى» از خطّه‏ ى بحرين‏) است.

علماى بزرگوار ما در كتاب‏هاى خود از وى به بزرگى و عظمت و احترام ياد كرده و او را از جهت مرتبه‏ ى والاى علمى و مقام ارجمند عملى و معنوى ستوده ‏اند.

اضافه بر اين، در اداره‏ ى ديار و تنظيم امور و تدبير كارها و شؤون اجتماعى، منزلت برجسته ‏اى داشت و رياست و سرپرستى بلاد به او منتهى شد. لذا به قضاوت كردن پرداخت و به بهترين وجه، امور مالى را منظّم ساخت و دست ستمگران و حاكمان را كوتاه كرد و امر به معروف و نهى از منكر را رواج داد و در اين راه تلاش بسيار نمود.

در راه خدا و دين به ملامت و سرزنش هيچ‏ كس اعتنا نمى‏كرد و به شدّت و با پرهيزگارى كامل، به منع و بازداشتن زمام‏داران و حكّام از كارهاى خلاف اسلام مى ‏پرداخت.

مقام علمى او

شيخ يوسف بحرانى درباره ‏ى او گويد:

سيّد ياد شده فاضل و محدّث و جامع متتبّع بى‏مانندى در اخبار بود؛ به گونه ‏اى كه به جز شيخ ما مجلسى قدّس سرّه كسى در اين كار بر او سبقت نگرفته است. وى كتاب‏ هاى چندى تصنيف كرد كه بر بسيارى تتبّع و وسعت اطّلاع او گواه است.

پرهيزگارى و زهد او

همه ‏ى علما و محقّقان متّفق‏اند كه بر كتاب يا رساله‏ اى از او دست نيافته‏ اند كه در يكى از مسائل فرعى احكام شرع، گرچه يك مسأله‏ ى جزئى، بحث كرده و نظر داده باشد؛ با اين‏ كه او در علم و دانش داراى تسلّط و تبحّر بود. دراين‏ باره شيخ بحرانى مى‏ گويد:

… ولى من هيچ كتابى از او نيافتم كه درباره‏ ى احكام شرعى فتوايى داده باشد؛ گرچه در مسأله‏ اى جزئى. تمام آن‏چه او نوشته همه جمع‏ آورى و تأليف است و آن‏ قدر كه من ديده‏ام، در مورد هيچ‏ كدام سخنى نگفته است كه قولى را بر ساير اقوال ترجيح دهد يا درباره ‏اش بحث كند يا نظرى را اختيار كند. من نمى ‏دانم كه اين كار از جهت پايين‏ تر بودن درجه‏ اش از نظر و استدلال بوده يا از روى ورع و پرهيزگارى چنين رفتار كرده است؛ چنان‏كه از سيّد زاهد عابد رضىّ الدّين بن طاووس رحمه اللّه اين شيوه نقل گرديده است.

استادان و شاگردان او

سيّد بزرگوار ما از چند استاد برجسته‏ى حديث روايت مى‏ كند؛ از جمله: سيّد عبد العظيم بن سيّد عبّاس استرآبادى و شيخ فخر الدّين بن [محمّد علىّ بن احمد بن …] طريح نجفى مؤلّف كتاب مجمع البحرين.

عدّه‏ اى از علما و فضلا از او روايت دارند؛ از جمله: شيخ محمود بن عبد السّلام المعنى، كه شيخ بحرانى او را در كتاب لؤلؤة البحرين‏ ياد كرده است.

درگذشت او

سيّد بحرانى رحمه اللّه در قريه ‏ى نعيم در خانه‏ى شيخ عبد اللّه بن حسين بن علىّ بن كنبار، دار فانى را وداع گفت. جنازه‏ اش را به قريه‏ ى توبلى بردند و در مقبره‏ ى ماتينى (از مساجد معروف آن قريه) به خاك سپردند. مدفنش زيارتگاه و معروف است. تاريخ وفات او را ۱۱۰۷ يا ۱۱۰۹ هجرى قمرى ذكر كرده ‏اند.

تأليفات او

سيّد بحرانى رحمه اللّه تأليفات بسيارى در علوم و فنون مختلف از خود به جاى گذارده است. بعضى از صاحب نظران نام مؤلّفات او را چنين ياد كرده ‏اند:

۱- البرهان في تفسير القرآن.

۲- الهادي و ضياء النّادي (در تفسير قرآن).

۳- معالم الزّلفى من أحوال النّشأة الأولى و الأخرى.

۴- مدينة المعجزات في النّصّ [النّصوص؟] على الأئمّة الهداة.

۵- الدّرّ النّضيد في فضائل [خصائص؟] الحسين الشّهيد عليه السّلام.

۶- تفضيل الأئمّة على الأنبياء [سوى الخاتم صلّى اللّه عليه و اله و سلم‏].

۷- وفاة النّبيّ صلّى اللّه عليه و اله و سلم.

۸- وفاة الزّهراء عليها السّلام.

۹- سلاسل الحديد، المنتخب من شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد.

۱۰- الاحتجاج [- احتجاج المخالفين على إمامة أمير المؤمنين عليه السّلام‏].

۱۱- نهاية الآمال في ما يتمّ فيه الأعمال.

۱۲- ترتيب التّهذيب.

۱۳- الرّجال و العلماء الّذين رجعوا إلى الحقّ [- إيضاح المسترشدين في تراجم الرّاجعين إلى ولاية أمير المؤمنين عليه السّلام؟- هداية المستبصرين؟].

۱۴- حلية الأبرار [في فضائل؟ في أحوال؟] محمّد و آله الأطهار عليهم السّلام.

۱۵- حلية النّظر في فضل [فضائل؟] الأئمّة الاثني عشر.

۱۶- البهجة المرضيّة في إثبات الخلافة و الوصيّة [- إثبات الوصيّة؟].

۱۷- مناقب الشّيعة.

۱۸- اليتيمة [- التّيميّة، في بيان نسب التّيمي؟].

۱۹- نسب عمر [احتمالا همان كتاب پيشين. رك. الكواكب المنتشرة: ۸۱۱].

۲۰- تعريف رجال «من لا يحضره الفقيه».

۲۱- مولد القائم عليه السّلام.

۲۲- نزهة الأبرار و منار الأفكار في خلق الجنّة و النّار.

۲۳- تبصرة الوليّ في من رأى المهديّ عليه السّلام.

۲۴- عمدة النّظر في [بيان عصمة] الأئمّة الاثني عشر عليهم السّلام [ببراهين العقل و الكتاب و الأثر].

۲۵- معجزات النّبيّ صلّى اللّه عليه و اله و سلم.

۲۶- غاية المرام و حجّة الخصام في تعيين الإمام من طريق الخاصّ و العامّ.

۲۷- [اللّوامع النّورانيّة في أسماء عليّ و أهل بيته عليهم السّلام القرآنيّة.]

۲۸- المحجّة في ما نزل في القائم الحجّة عليه السّلام‏، كه همين كتاب حاضر است.

اين اثر شامل ۱۲۰ آيه است كه از سوره‏ ى بقره آغاز و به ترتيب سوره ‏ها و آيات به سوره ‏ى عصر ختم شده است. مؤلّف اين كتاب را پس از تأليف «البرهان» تدوين كرده است؛ چرا كه تفصيل بعضى از روايات را به آن محوّل مى‏ كند. اين اثر ارزنده مجموعه ‏ى لطيفى است و تا جايى كه مى‏ دانيم، كسى پيش‏تر چنين شيوه ‏اى به كار نبرده است.

منبع : سيماي حضرت مهدى (عليه السلام)در قرآن ؛ بحرانى، هاشم بن سليمان‏ ناشر: نشر آفاق‏

مكان چاپ: تهران( ايران) سال چاپ: ۱۳۸۴ ه. ش‏