معرفی کتاب غیبت نعمانی از زبان خود مولف :
من در اين كتاب آنچه را كه خداوند توفيق جمع آورى آن را عنايت فرمود از احاديثى كه بزرگان از امير المؤمنين و پيشوايان راستين عليهم السّلام: راجع به غيبت و مسائل ديگرى كه به آنچه در اين خصوص روايت شده مربوط مىشود مطابق آنچه نزد من موجود بود گردآورى كردهام. زيرا همه آنچه در اين باره براى من نقل شده در دسترسم نبود. چون از من دور است و حافظهام همه آنها را از بر ندارد و آنچه مردم در اين خصوص روايت كردهاند. بيشتر و گستردهتر از مقدارى است كه براى من روايت كردهاند و روايات من به نسبت آنها ناچيز و كمتر است. من اين روايات را به چند باب تقسيم نموده و نخستين باب را شروع كردهام با ذكر آنچه روايت شده در مورد نگهدارى سرّ آل محمّد عليهم السّلام از دسترس بيگانگان و آراستگى به آداب اولياء خدا در پوشانيدن آنچه كه مخفى داشتنش را دستور دادهاند.
پس از آن باب شروع كردهايم بذكر احاديث مربوط به ريسمان الهى كه ما را به چنگ زدن به آن و پراكنده نشدن از گرد آن امر فرموده برابر فرمايش خداى تعالى كه: «همگى به ريسمان خدا چنگ بزنيد و پراكنده و چند دسته نشويد»و آنچه در اين خصوص روايت شده و در پى آنچه در اين رابطه در باره امامت و اينكه امامت منصبى الهى است و از جانب خداوند تعيين مىگردد آوردهايم، برابر گفته خداى عزّ و جلّ كه مىفرمايد:
«پروردگار تو آنچه بخواهد مىآفريند و بر مىگزيند و آنان را اختيارى نيست» در امرشان و اينكه آن پيمانى و قرارى از جانب خدا است و امانتى است كه امام به آنكه پس از او تعيين شده مىسپارد.
سپس آنچه روايت شده در مورد اينكه پيشوايان عبارتند از دوازده امام، و آنچه در قرآن و تورات [و انجيل] گواه بر اين مطلب است آورده، پس از نقل رواياتى كه از طريق اهل سنّت در مورد دوازده تن امامان رسيده است.
بعد از آن روايات مربوط به كسى كه ادّعاى امامت كند و آن كه خود را امام پندارد در صورتى كه واقعا امام نيست، و اينكه هر پرچمى قبل از بپاخاستن حضرت قائم عليه السّلام افراشته شود، برافرازنده آن طاغوت است.
]سپس حديث روايت شده از طريق اهل سنّت كه در اين باره نقل شده است] پس از آن روايات مربوط به كسى كه نسبت به امامت يكى از امامان عليهم السّلام ترديد كند يا شبى را به روز آورد كه طيّ آن به امام خود آگاه نباشد و او را نشناسد، يا امامى را كه از جانب خدا نيست معتقد باشد.
سپس آنچه در مورد اينكه خداى عزّ و جلّ زمين خود را بدون حجّت رها نمىكند آورده شد.
بعد، روايات مربوط به اينكه اگر در روى زمين جز دو نفر هيچ كس ديگرى باقى نماند، حتما يكى از آن دو حجّت خداوند است.
سپس آنچه در مورد غيبت حضرت قائم عليه السّلام روايت شده و آنچه امير المؤمنين عليه السّلام و أئمّه صلوات اللَّه عليهم در اين باره فرموده و نسبت به آن هشدار دادهاند.
بعد آنچه در مورد صبر و خوددارى و انتظار در زمان غيبت به شيعه سفارش شده است.
پس از آن رواياتى كه مربوط به پاكسازى و جدائى و چنددستگى و پراكندگى در زمان غيبت كه دامنگير شيعه مىشود تا جايى كه جز تعدادى هر چه كمتر، كسى بر حقيقت پابرجا باقى نماند.
پس از آن رواياتى است در خصوص چگونگى و رفتار آن حضرت عليه السّلام.
سپس آياتى از قرآن كه تأويلا راجع به آن حضرت عليه السّلام نازل شده است.
پس از آن آنچه مربوط به پيدايش نشانههاى ظهور آن حضرت است و دلالت بر قيام آن حضرت و نزديك شدن ظهور دارد.
سپس رواياتى در باره سختى و فشارى است كه پيش از قيام حضرت قائم عليه السّلام روى مىدهد.
سپس آن رواياتى كه از تعيين زمان ظهور و نام بردن منع مىكند.
پس از آن رواياتى است كه در مورد ناراحتيهائى كه آن حضرت به هنگام قيام خود با آن برخورد مىكند و از نادانى مردم دچار گرفتارى مىشود، رسيده است.
پس از آن آنچه در مورد سفيانى رسيده و اينكه اين امر بدون ترديد قبل از قيام قائم عليه السّلام واقع خواهد شد.
سپس رواياتى كه در باره پرچم رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله رسيده و اينكه آن پرچم را پس از روز جمل هيچ كس جز حضرت قائم عليه السّلام نخواهد گشود، و چگونگى و مشخّصات آن.
سپس آنچه در مورد سپاه خشمگين كه اصحاب حضرت قائم عليه السّلام هستند رسيده و تعداد آنان.
پس از آن رواياتى در مورد اينكه شيعه به هنگام خروج قائم عليه السّلام و قبل و بعد آن چه وضعى خواهد داشت.
سپس آنچه روايت شده در مورد اينكه قائم عليه السّلام دعوت نوينى را آغاز خواهد كرد و اينكه اسلام غريبانه آغاز شد و سرانجام نيز بىيار و ياور خواهد ماند همچنان كه شروع شده بود.
سپس آنچه روايت شده در باره مدّت زمامدارى آن حضرت عليه السّلام پس از ظهورش.
پس آن رواياتى كه در مورد اسماعيل بن أبى عبد اللَّه عليه السّلام و باطل بودن ادّعاى اهل باطل (اسماعيليّه) كه از گوش شنوا و دانش بىبهرهاند در باره او، نقل شده است.
و بالاخره رواياتى در اين خصوص كه هر كس امام خود را بشناسد، جلو افتادن يا دير فرا رسيدن ظهور حضرت قائم عليه السّلام آسيبى به او نمىرساند (به ترتيبى كه ذكر شده در كتاب آمده است).
سپس آنچه روايت شده در باره مدّت زمامدارى آن حضرت پس از ظهورش.
در اينجا از خدا مىخواهم كه به وجه كريم و مرتبه بلند خود بر همه پاكان و برگزيدهشدگان از مردم و برجستگان روى زمينش و ريسمان خلل ناپذير و دستاويز استوارش كه از هم گسيختگى در آن راه ندارد يعنى محمّد و خاندان پاكش درود فرستد، و در زندگى دنيا و آخرت ما را در سخن درست خود پابرجا نگهدارد
منبع : متن و ترجمه غيبت نعمانى؛نعمانى، محمد بن ابراهيم؛غفارى، محمدجواد؛نشر صدوق؛تهران( ايران) ۱۳۷۶ ه. ش
آخرین دیدگاهها