محمّد بن هارون گويد: از اموال امام عليه السّلام پانصد دينار بر ذمّه من بود. شبى در بغداد بودم و طوفان و ظلمت آنجا را فرا گرفته بود و هراس شديدى بر من مستولى شد. در انديشه بدهی ای بودم كه بر ذمّه داشتم. با خود گفتم: چند دكّان به پانصد و سى دينار خريدهام؛ آنها را به امام عليه السّلام به پانصد دينار مىفروشم. گويد: مردى آمد و آن دكّانها را تحويل گرفت با آن كه نامه اى در اين باب پيش از آن كه چيزى بر زبان آورم، ننوشته بودم و به احدى هم خبر نداده بودم.
(كمال الدين / ترجمه پهلوان، ج۲، ص: ۲۵۲، ح ۱۷)
آخرین دیدگاهها