اينکه امام عصر – ارواحنا فداه – مظلوم است، بر کسي پوشيده نيست.
و امّا حسن نصرت و ياري مظلوم، به دلالت عقل و نقل ثابت است. چنانکه در بحار و غير آن از امام صادق عليه السلام آمده که فرمود: خداوند – عزّ و جلّ – يار مؤمن است تا وقتي که مؤمن در ياريِ برادر مؤمنش باشد. [۱]
و از آن حضرت است که فرمود: هيچ مؤمني مظلومي را ياري نکند مگر اينکه بهتر است از روزه يک ماه و اعتکاف آن در مسجد الحرام. و هر مؤمني برادرش را ياري کند در حالي که قدرت بر يارياش داشته باشد، خداوند او را در دنيا و آخرت ياري نمايد. [۲]
و از آن حضرت نقل شده است که فرمود: هرکس به فرياد برادر مؤمن ستمديده خود برسد – به قدر توانش – غم او را برطرف سازد و او را در برآورده شدن حاجتش ياري نمايد، بدين کار نزد خداوند هفتاد و دو رحمت براي او خواهد بود، يکي از آنها را به زودي به او رساند که زندگي اش را سامان دهد، و هفتاد و يک رحمت را براي احوال و صحنه هاي ترسناک قيامت ذخيره نمايد. [۳]
و روايات ديگري که ذکر آنها مايه طولاني شدن مطلب است. و همين مقدار که آورديم براي خردمندان کافي است.
و امّا اينکه دعا براي حضرت صاحب الامر و تعجيل فرج و ظهور آن جناب، اعانت و کمک به او ميباشد، می دانیم: دعا براي صاحب الزمان عليه السلام از اقسام ياري آن حضرت به زبان است. توضيح اينکه: منظور از اعانت و ياري آن است که اقدام به امري بشود که در حقيقت سبب – يا جزئي از سبب – باشد، و يا در نظر ياري کننده براي دفع زيان يا جلب منفعت يا قضای حاجت از براي کسي که ياري مي شود. و اين عنوان در دعا براي مولاي ما صاحب الزمان عليه السلام ثابت است، زيرا که مؤثر بودن دعا در هر يک از امور ياد شده به روايات بسياري که در کتابهاي معتبر آمده ثابت شده است. چنانکه در باب فصل دعا کتابهاي کافي، وسائل و بحار، احاديث در اين باره رسيده است. پس چون مؤمن در دعا براي زدودن همّ و غم و اندوه از قلب امام بزرگوارش کوشش کند و تعجيل ظهور او را از درگاه خداوند بخواهد – با شرايطي که در جاي خود گفته شده – اثر آن به مقتضاي وعده الهي حاصل مي گردد.
از بيان گذشته معلوم شد که دعا، کمک و ياري امام است، به اضافه امر مطاع آن حضرت که در توقيع شريف آمده: و بسيار دعا کنيد براي تعجيل فرج که همانا، آن فرج شما است … . [۴]
آن حضرت از دوستان خود حاجتي را خواسته که آنها مي توانند به آن اقدام نمايند و آن زياد دعا کردن براي تعجيل فرج است.
و در حديثي که در کافي روايت شده، از عيسي بن ابي منصور آمده: امام صادق عليه السلام بي مقدمه به عبد اللَّه بن ابي يعفور فرمود: اي پسر ابويعفور! رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: شش خصلت است که در هر کس باشد در پيشگاه خداوند – عزّ و جلّ – و جانب راست او باشد. ابن ابي يعفور گفت: فدايت گردم آنها چيست؟ فرمود: مرد مسلمان دوست بدارد براي برادرش آنچه را که براي عزيزترين خاندانش دوست مي دارد و ناخوش دارد براي برادرش آنچه را که براي عزيزترين خاندانش خوش ندارد و در دوستي با او صميميت داشته باشد. ابن ابي يعفور گريه کرد و گفت: چگونه با او صميميت کند؟ امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه به آن مرتبه برسد همه آنچه در دل دارد به او مي گويد، پس اگر خوشحال شد او هم مسرور مي گردد، و هرگاه اندوهگين باشد او نيز محزون مي شود، و اگر بتواند ناراحتيهايش را برطرف مي سازد و گرنه براي او به درگاه خداوند دعا مي کند … . [۵]
در اين حديث، امام صادق عليه السلام دعا کردن را براي کسي که به گونه ديگري نمي تواند کمک نمايد، کمک و گره گشايي دانسته است.
و شاهد بر موضوع مورد بحث و مؤيّد آن، قسمتي از دعاي حضرت سيد الساجدين عليه السلام براي رزمندگان و مرابطين است. در اين دعا آمده: پروردگارا! و هر آن بنده مسلماني که رزمنده يا مرزباني را در امور خانه اش جانشين شود، يا در غياب او متعهد نگهداري خانواده اش گردد و يا او را با مقداري از دارايي خود کمک رساند و يا در ابزارهاي جنگي وي را مدد نمايد، يا او را به جهاد برانگيزاند، و يا اينکه او را در راهي که پيش رو دارد دعا کند، يا حرمتش را در پشت سرش حفظ نمايد، پس [خدايا] براي او نيز سنگ به سنگ و وزن به وزن و مثل به مثل آن (رزمنده يا مرزبان) پاداش ده … . [۶]
چنانکه ميبينيد امام سجاد عليه السلام دعا براي رزمندان و مرزبانان را از اقسام اعانت و کمک آنها توصيف کرده و براي دعا کنندگان، مقدار اجرشان خواسته شده است. و بايد گفت: از اقسام اعانت و ياري به وسيله دعا، دعا براي هلاکت و نابودي دشمنان و ظلم کنندگان آن حضرت است، که ترديدي نيست دعاي مؤمن براي نابودي ظالمين – در صورتي که با شرايط بيان شده در روايات ائمه اطهار عليهم السلام مقرون باشد – مؤثّر است. پس هرگاه مؤمن نتواند دشمنان امام خود را به وسيله ابزارهاي جنگي از قبيل نيزه و شمشير به قتل برساند، ولي با دعا مي تواند اين کار را انجام دهد، بر او واجب است که به همين وسيله در شمار ياران و انصار آن حضرت قرار گيرد. لذا از امامان عليهم السلام برانگيختن بر لعنت و نفرين دشمنانشان و دعا براي هلاکت آنها رسيده است، چنانکه دعاهايي که امامان عليهم السلام بيان داشته اند … اين امر به وضوح مشاهده مي شود.
(رک: مکیال المکارم؛ محمدتقی موسوی اصفهانی؛ مترجم: مهدی حائری قزوینی)
—————————————————————–
[۱] بحار الانوار ۲۰:۷۵.
[۲] بحار الانوار ۲۰:۷۵.
[۳] بحار الانوار ۲۱:۷۵.
[۴] بحار الانوار ۲۱:۵۲.
[۵] کافي ۱۷۲:۲.
[۶] صحيفه سجاديه، دعاي بيست و هفتم.
آخرین دیدگاهها