القطب المدار الّذي كتب عبدالرحمن الصوفي كتاب “مرآة الأسرار” لأجله فقال فيه في أحوال مدار: «بعد از صفاى باطنى او را حضور تمام به روحانيت حضرت رسالت پناه ميّسر گشت آن حضرت از كمال مهربانى و كرم بخشى دست قطب المدار به دست حق پرست خود گرفت و تلقين اسلام حقيقى فرمود و در آن وقت روحانيّت حضرت مرتضى علي كرّم الله وجهه حاضر بود پس وي را به حضرت علي مرتضى سپرد و فرمود كه اين جوان طالب حق است اين را به جاى فرزندان خود تربيت نموده به مطلوب برسان كه اين جوان نزديك حقّ تعالى به غايت عزيز است. قطب مدار وقت خواهد شد پس شاه مدار حسب الحكم آن حضرت تولّا به حضرت مرتضى علي كرّم الله وجهه نمود و بر سر مرقد وى به نجف أشرف رفت و در آستانه مباركه رياضت مي كشيد انواع تربيت از روحانيت پاك حضرت مرتضى على كرّم الله وجهه به طريق صراط المستقيم مى يافت و از سبب وسيله دين محمّد صلّى الله عليه و آله و سلم به مشاهده حق الحق بهره مند گرديد و جميع مقامات صوفيه صافيه طى نمود عرفان حقيقى حاصل كرد. آن زمان اسد الله الغالب او را به فرزند رشيد خود كه وارث ولايت مطلق محمد مهدى بن حسن العسكرى نام داشت در عالم ظاهر با وى آشنا گردانيد و از كمال مهرباني فرمود كه قطب المدار بديع الدين به اشارت حضرت رسالت پناه تربيت نموده به مقامات عاليه رسانيده به فرزندى قبول كرده ام شما نيز متوجّه شده جميع كتب آسمانى از راه شفقت به اين جوان شايست روزگار تعليم بكنيد پس صاحب زمان مهدى از كمال ألطاف شاه مدار را در چند مدّت دوازده كتاب و صحف آسماني تعليم نمود _ إلخ.»